محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire direction: هدایت آتش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff coordination: هماهنگی ستادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commarade: هم رزم، رفیق

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

art of war: هنر جنگ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval aviation: هوادریا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parent unit: یگان مادر، یگان سازمانی یا اصلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mobile unit: یگان متحرک ( نظامی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military thought: اندیشۀ نظامی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nation in arms: تسلیح مردم

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political impasse: بن بست سیاسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as good as a play: مثلِ فیلم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as fresh as a rose: مثل هلوی پوست کنده

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke room: اتاقِ سیگار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floating armoury: اسلحه خانۀ شناور تعریف: شناورهایی ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mine strip: نوار مین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggressor force: نیروی متجاوز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

popular force: نیروی مردمی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fix bayonets: نیزه فَنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half mast: نیم افراشته ( پرچم )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half left: نیم به چپ چپ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

naval attache: وابستۀ دریایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air attache: وابستۀ هوایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duty status: وضعیت خدمتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

army attache: وابستۀ زمینی ( ارتش )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sensitive area: منطقه حساس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

killing area: منطقه کشتارگاه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

area of influence: منطقۀ نفوذ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area of overlap: منطقۀ واسطه [بلاواسطه]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive obstacles: موانع پدافندی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical obstacles: موانع تاکتیکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sky wave: موج آسمانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

missile launcher: موشک انداز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guided missile: موشک هدایت شونده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air breathing missile: موشک هواسوز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

firing positions: مواضع آتش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prepared position: موضع آماده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primary position: موضع اصلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive position: موضع پدافندی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drill ammunition: مهمات آموزشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practice ammunition: مهماتِ مشقی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumption rate: میزان مصرف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mine disposal: مین بَرداری، خنثی سازی مین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trap mine: مینِ تله[ای]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

booby trapped mine: مین تله شده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drifting mine: مین شناور

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti tank mine: مین ضدتانک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ice mine: مین ضد یخ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff supervision: نظارت ستادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyes right: نظر به راست

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyes left: نظر به چپ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

release point: نقطۀ رهایی

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rapturous applause: استقبال پرشور

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appointive: انتخابی، انتصابی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appraisal of the situation: ارزیابی وضعیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appraisal of the scheme: ارزیابی طرح

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabinet room: هیئت دولت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabinet seat: کرسی کابینه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caliphate period: دوران خلافت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camp de la paix: اردوگاه صلح

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

campaign between the wars: کارزار میان دو جنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ممانعت هوایی: Air interdiction

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drone carrier: ناوِ پهپادبر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

message center: مرکز پیام

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close combat drill: مشق صف جمع

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

area study: مطالعه منطقه، بررسی منطقه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

assistant chief of staff for operations: معاون عملیاتِ[رئیس ستاد]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assistant chief of staff: معاون رئیس ستاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minefield lane: مَعبر میدان مین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

avenue of approach: مَعبر وصولی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air avenue of approach: معبر وصولی هوایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reserve area: منطقهٔ احتیاط

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead area: منطقهٔ بی روح

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water war: جنگِ آب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cipher machine: ماشین رمز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aidman: مامور کمک های اولیه، مامور بهداری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close support mission: ماموریت پشتیبانی نزدیک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical obstacle: مانع تاکتیکی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protective obstacle: مانع حفاظتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beach scully: مانع ساحلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free maneuver: مانور آزاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impact area: محلِ اصابت ( گلوله، موشک )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high threat: پرتهدید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high threat environment: محیط پرتهدید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blind circuit: مدار یکطرفه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evening parade: مراسم شامگاه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

morning parade: مراسم صبحگاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

state responsibility: مسئولیت دولتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

borderline case: حد وسط، بینابین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conquest of paradise: فتح بهشت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

landing group: گروه پیاده شونده ( عملیات آبخاکی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toxic gas: گاز سمی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot report: گزارش آنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intelligence report: گزارش اطلاعاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bombing report: گزارش بمباران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supplementary intelligence report: گزارش تکمیلی اطلاعاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snap report: گزارش فوری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patrol report: گزارش گشت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guard report: گزارش نگهبانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

periodic report: گزارش نوبه ای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

periodic intelligence report: گزارش نوبه ای اطلاعاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

periodic operation report: گزارش نوبه ای عملیاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

situation report: گزارش وضعیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long range patrol: گشت برد بلند

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short range patrol: گشت برد کوتاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

security patrol: گشت تامینی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combat patrol: گشت رزمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inshorepatrol: گشت ساحلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sovereign immune vessel: شناورِ دارای مصونیتِ حاکمیتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blister gas: گاز تاولزا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vomiting gas: گاز تهوع آور

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mustard gas: گاز خردل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chocking gas: گاز خفه کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honesty sells: صداقت خریدار دارد!

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blockading force: نیروی محاصره کننده

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

column gap: فاصلۀ ستونی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

web belt: فانسقه، کمربند تجهیزات

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cartridge belt: فانسقه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detonating cord: فتیله انفجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time blasting fuse: فتیله باروتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

safety fuse: فتیله بی خطر/اطمینان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

night landing: فرود شبانه ( عملیات هوابرد )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trigger pull: فشار ماشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dummy drill: فشنگ مشقی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overlay technique: فن تهیه کالک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money list: فهرست پرداخت حقوق

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

training film: فیلم آموزشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational headquarters: ستاد عملیاتی، قرارگاه عملیاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuel tablet: قرص سوخت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

safety lock: قفل ضامن، ضامن سلاح

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunker buster bomb: بمب سنگرشکن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunker like enrichment facility: تأسیسات غنی سازی زیرزمینی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burden sharing: تقسیم مسئولیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bureaucratic background: پیشینه بوروکراتیک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bureaucratic muddling: دیوان سالاری بی سروته، آشفتگی اداری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bureaucratic system: نظام بوروکراتیک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business assets: دارایی های تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business benefits: منافع تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business community: جامعه تجاری، بازاریان، اهالی کسب و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business dealings: معاملات تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business function: کارکرد تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business leaders: بزرگان کسب و کار، نامداران کسب و کا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business magnates: تاجران بزرگ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business networks: شبکه های تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business operations: عملیات تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business opportunities: فرصت های تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business perspective: منظر تجاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

businessman president: رئیس جمهور تاجرپیشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabinet members: اعضای کابینه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brutal authoritarian: خودکامۀ بی رحم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget speech: سخنرانی در زمان تحویل بودجه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budgeted amount: مبلغی که در بودجه آمده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building construction standards: استانداردهای ساختمان سازی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

built in asymmetry: عدم تقارن ذاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulk food vessel: کشتی حامل مواد غذایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contiguous zone: منطقه مجاور ( حقوق دریاها )

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shadow war: جنگ در سایه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of reasonableness: اصل معقولیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of necessity and proportionality: اصل ضرورت و تناسب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political manipulation: دستکاری سیاسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

law of neutrality: حقوقِ بی طرفی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neutral states: کشورهای بی طرف

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سلام با توجه به سوال شما نکات جمع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its a lovey dovey weather: هوا دو نفره است. . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no time to dilly dally: وقت فِس فِس کردن نیست!

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

key terrain: عارضه حساس، زمین حساس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical terrain: عارضۀ حساس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleeve emblem: علامت سردست، علامت سرآستین

٤ ماه پیش

مدال‌های محسن خادمی