ترجمه‌های پارسا تقوی (٣١)

یک خودکار با نوک لمس شده .

من فکر می کنم که در سال اینده به صورت داوطلبانه در اشپزخانه سوپ کار خواهم کرد .

با نور گرم ، پرده های نرم ، و صندلی های راحت ، سعی کردند تا یک اتاق انتظار خوشایند برای دکتر بسازند .

سیل به همه ی این ساختمان های شگفت انگیز قدیمی زیان وارد کرد .

بیرون ساختمان عادی و ساده بود اما تزئینات داخل ان رنگارنگ و جذاب بود .

طوفان موج اب دریای چین باعث خرابی ساحل های بلند چین شد .

یک طوفان از مشت به سران .

پیدا کردن او در میان شلوغی ایستگاه سخت بود .

املاک و مستغلات یک و نیم قسمت از یک زمین را اندازه گیری می کند .

ان اسب هنوز به زین عادت نکرده بود .

محل سکونت شاهد راز است .

یک قاضی مراسم ازدواج را بر پا خواهد کرد .

افسران پلیسی که در این دستگیری دخالت داشتند از سوی درجه بالا تر جایزه هایی به خواطر قوی بودنشان دریافت کردند .

ورزش به ویژه برای کسانی لذت بخش است که در رقابت ها شرکت می کنند .

خوک ان ها جایزه رتبه اول در نمایشگاه کشورشان را برد .

یک کت قبلا از سیم های خار دار پاره شده بود .

به پیشنهاد او ما به دیدن نمایشی فوق العاده در خیابان برادوی رفته بودیم.

مقداری پول نقد در مرکز میز پوکر قرار دارد .

کم شدن چهار درصدی قیمت ها .

ایا فکرش را میکنید که ممکن است روزی در سیاره ای دور زندگی کنید ؟

جادوگر فقط چند کار انجام داد ولی بسیار تفننی بود .

او برنامه های کنسرت را پخش کرد .

او به جرم جنایت باید ده سال در زندان بماند .

دانشنامه دارای مقدار زیادی اطلاعات است .

من هواپیما را فرود اوردم .

در گوشه ای از زهنش .

تمامی نادرستی ها را پاک کنید و درستی ها را در جای خود بگذارید .

دور این دسته را کاملا بچرخان .

او برای شکار گوزن شمالی نوزده روزه در نوا اسکوشیا حرکت کرد .

این شهر برای سیل و اتش سوزی و موارد اضطراری باید اماده شود .

ویلیام شکسپیر به این علت که نمایشنامه های او در این مرحله فوق العاده بود معروف شد.