پیشنهادهای جاویدنام مجیدرضا رهنورد (١٢)
از ریخت انداختن: twist out of shape
قریب الوقوع، چیزی که اتفاق افتادنش نزدیکه. forthcoming = imminent = impending
prudish means "easily shocked or embarrassed by anything relating to sex" and is used to show disapproval. so being called prudish isn't a compliment ...
تفکر بیش ازاندازه = overthinking
annoying آزاردهنده، اذیت کن
right out of the gate == right off the bat ( از ) همون ب بسم الله، درجا همون اول کار immediately, at or from the very beginning
سکس دو نفر که با هم دیگه زن وشوهر نیستن: fornication = زنا اگه یکی یا هر دو متاهل بودن: adultery = زنای محصنه
DILATE: to ( cause to ) become wider or larger or more open - ( the opposite: CONTRACT ) گشاد ( بازتر ) شدن/کردن Her nostrils dilated: سوراخ های بی ...
elevated railway: خط راه آهنی که از وسط شهر می گذره و بالاتر از سطح خیابون هاست، ترجمه عربی ش می شه "قطار معلق"
نکته مهم این است که preach در معنی نصیحت کردن یا پند دادن، بار منفی دارد. [به صورت آزاردهنده/خسته کننده] موعظه کردن دیگران.
cervical dilation: گشادشدن ( اتساع ) دهانه رحم dilation of the coronary vessels: گشادشدن رگهای کرونری ( اتساع عروق کرونری ) pupil dilation: گشادی ...
"". I can't DROWN my demons, they know how to swim"" ( 'Can You Feel My Heart' by 'Bring Me the Horizon' )