پیشنهادهای نیلوفر (٢٦)
to try to avoid doing something or answering a question so that you have more time. به تاخیر انداختن
حمله نظامی
V. �زدن�ضربه زدن، کوبیدن به نظر آمدن، �به نظر رسیدن زدن حمله کردن اعتصاب کردن برخورد کردن ، اصابت کردن N. ضربه حمله ( نظامی ) اعتصاب نکته: این کل ...
سندرم پای بی قرار
خبرساز شدن
پوست کندن He peeling banana
to give information about the secret or criminal activity of ( someone ) to the police کسی را لو دادن
اختلاف نظر
درمان شناختی رفتاری ( CBT ) شبیه روان درمانی هست ولی روش متفاوتی دارد
مدیر ، رئیس ( دستیار مدیر عامل )
بی خوابی مزمن
پرتو های نور Rays of sunlight = پرتو های نور خورشید
a piece of writing or other item of content published on a blog. معادل فارسی= وب نوشت
a stupid, annoying, or detestable person احمق، اسکل ، یه فرد بسیار مزاحم و رو مخ
رنگ های خنثی و ماتی که بر پایه کرم و پژ هستند. مانند شیری ، کرم ، قهوهای، بژ و سفید
به طور خلاصه
Dualistic mind - body دوگانه گرایی ذهن و بدن
شریک
تظاهر به روشن فکری
تغییر رنگ دادن
زخمی
یک نوعی خاص از استایل لباس پوشیدن که اکثرا با آرایش صورت و موی مخصوص به خودش همراه است.
خودکنترلی ، کنترل بر خود
در زبانشناسی: کلمه ای جدید که از ترکیب دو کلمه مجزا ساخته میشود. مثل wallpaper ، bookcase
به جز به غیر از مگر
Install the software on your Windows