تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دور از خود نگه داشتن. چیزی را با دست دور نگه داشتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشد ناپذیر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تولید و عرضه کردن، ایجاد کردن، به ظهور رساندن، آشکار کردن، روشن کردن، برهنه کردن، بروز دادن، ادامه دادن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

کشف کردن – پرده برداشتن - آشکار کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناکارآمد. Stilted پوسیده. فروپاشیده.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مورد، درباره ی، نسبت به، در ارتباط،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پذیرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بطور باورنکردنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، جلب کردن، بدست آوردن، بهره مند شدن، مالک بودن، وادار کردن، صرف کردن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Lost ground یعنی: از دست داد، واگذار کرد، ول کرد، عقب نشینی کرد. Lose ground یعنی: ول کردن، نتیجه ندادن، واگذاردن، خراب کردن، تصادفا، اتفاقا، انبوه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اتفاقی، دست بر قضا، بر حسب اتفاق، از قضا I happen to be the one who من کسی هستم که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

باعث میشود، برای همین.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جور در آمدن، درست در آمدن.