تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To spread out into space : پخش شدن و گسترش یافتن در فضا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تو چه! فضولی؟ دخالت نکن! سرت تو کار خودت باشه! It's none of your business !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عجبببببب یا همون پشمام خودمون در بعضی مواقع

پیشنهاد
٢

تنها نکته منفی یک چیز It was all fun and the incident was the only fly in the ointment

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

حضور داشتن در مکان خاصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راحت طلبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درک و فهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ancestor ≠ descendent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hand in or submit sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبیخون زدن و از موقعیت سواستفاده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Taxes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Unavoidable= inevitable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اون satan هست که میشه همون شیطان. این یکی میشه لکه و لکه دار کردن چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنچر شدن هم معنی میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Reactionary or biased

پیشنهاد
٠

Sth that is overrated and cannot satisfy u

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Navy در هر صورت noun هست چه معنای سرمه ای بده که البته navy blue هست و چه معنای ناوگان دریایی رو بده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گناه رو به گردن کسی انداختن

پیشنهاد
١

کسی را مجازات کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادای کسی رو در آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

امتناع از پاسخ دادن