نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ego: والدینی که بیش از حد سختگیر هستند غ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intimidated: بعضی از مردم بخاطر جثه اش از او می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shingles: زونا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shingles: زونا
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ISIS: گروه داعش ( مخفف عبارت: دولت اسلامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ISIS: گروه داعش ( مخفف عبارت: دولت اسلامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overbite: دندان خرگوشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
belch: فوران کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
belch: فوران کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cardboard: کارتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cardboard: کارتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
self radicalized: خودجوش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open toed sandals: صندل جلوباز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open toed sandals: صندل جلوباز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eating away at someone: مثل خوره مخ کسی را خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foot patrol: گشت پیاده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
PS: مخفف کلمه ی postscript، پی نوشت ( پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
PS: مخفف کلمه ی postscript، پی نوشت ( پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apostate: ملحد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bullet train: قطار سریع السیر، قطار تندرو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bullet train: قطار سریع السیر، قطار تندرو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
by comparison: در عوض، در مقابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by comparison: در عوض، در مقابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rebellion: شور و شوق فراوان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throughly: به صورت سراسری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rugged footwear: کفش ایمنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nod: تلاش بی وقفه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take upon: تصمیم گرفتن برای انجام کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take upon: تصمیم گرفتن برای انجام کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
great length: بسیار محتاطانه عمل کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
great length: بسیار محتاطانه عمل کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
surveillance: جاسوسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surveillance: جاسوسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frantic: پی در پی، پشت سر هم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blender: همزن آشپزخانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blender: همزن آشپزخانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chafing dish: ظرف سوفله خوری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coffee grinder: آسیاب قهوه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coffee grinder: آسیاب قهوه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
compact disc player: CD پلیر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
food processor: غذاساز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
food processor: غذاساز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
off licence: مغازه ی مشروب فروشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off licence: مغازه ی مشروب فروشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foot massager: ماساژور پا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food warmer: ظرف گرم کننده ی غذا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
challenge: مشکل، نگرانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
relinquish: قید چیزی را زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relinquish: قید چیزی را زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whirlwind: آتشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whirlwind: آتشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
couch: نهفته
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
almost: نسبتاً
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marriage: زندگی مشترک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
marriage: زندگی مشترک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rug shampooer: دستگاه فرش شور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scale bathroom: ترازوی حمامی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a buzz: نشئه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a buzz: نشئه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
mess up: خرابکاری کردن، گند زدن، بهم ریختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acceding: رضایت بخش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tailbone: دنبالچه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tailbone: دنبالچه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heimlich: مانور هایملیک ( Heimlich maneuver ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heimlich: مانور هایملیک ( Heimlich maneuver ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
act out: با ایما و اشاره چیزی را بیان کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flea market: بازار دستفروش ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flea market: بازار دستفروش ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good rise: پایان خوب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rise: نتیجه، پایان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
PRO: طرفدار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
denim overall: لباس سرهمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لباس سرهمی: Denim overall
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
لباس سرهمی: Denim overall
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
earphone: هندزفری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earphone: هندزفری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خیار شور: Dill pickle
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dill pickle: خیار شور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bowling alley: باشگاه بولینگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bowling alley: باشگاه بولینگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
compatibility: تفاهم ( در زندگی زناشویی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compatibility: تفاهم ( در زندگی زناشویی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parental period: دوران بارداری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recruitment: عضوگیری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preterm labour: درد زودرس زایمان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
placenta previa haemorrhage: خونریزی جفت سرراهی ( پلاسنتا پرویا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bed rest: بستری شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gas separator: تفکیک گر گاز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تفکیک گر گاز: gas separator
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
local currency: پول رایج
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
partial shading: سایه جزئی ( مرتبط با انرژی خورشیدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dysmenorrhoea: دیسمنوره ، قاعدگی دردناک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dysmenorrhoea: دیسمنوره ، قاعدگی دردناک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proactivity: آینده نگری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proactivity: آینده نگری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rosenthal equation: معادله ی روزنتال
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
liquation: عمل میعان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interdendritic: جدایش، ( interdendritic segregation ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electrodeposition: رسوب دهی الکتریکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electrodeposition: پوشش دهی الکتریکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
craftsmanship: مهارت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
craftsmanship: مهارت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
day after day: روز به روز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bad mouth: بدگویی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prosperous: مرفه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosperous: مرفه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
astana: آستانه، پایتخت قزاقستان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kazkh: قزاق - اهل قزاقستان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
naypyidaw: شهر نایپیداو، پایتخت کشور میانمار ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ulaanbaatar: اولان باتور، پاتخت کشور مغولستان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backdating: بک دیتینگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
environ: حومه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intelligence picture: تصویرسازی اطلاعاتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unzipping: باز کردن زیپ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
duck: سریع حرکت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
glimpse: لحظه ای کوتاه که چشم آدم به چیزی می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
etched glass: شیشه ی حکاکی شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
BUD: ماریجوانا ( slang )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strong: توانمند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serpent's tongue: زبان نیش دار ( کسی که با نیش و کنای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
regimented: منظم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
regimented: منظم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
multidisciplinary: چند جانبه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
background: سررشته داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
critical: نکته سنج
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do it yourself: این عبارت به معنی انجام کاری می باش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embody: تداعی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thoughtful: تأمل برانگیز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reaffirm: تثبیت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mince words: حرف رو مزمزه کردن، با ملاحظه صحبت ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mince words: حرف رو مزمزه کردن، با ملاحظه صحبت ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dad gum: 1. صفتی برای شدت دادن به یک مشکل کو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in and of: به خودی خود
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in and of: به خودی خود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
violent crime: جرائم خشن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
violent crime: جرائم خشن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
combative: آدم زودجوش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumatic: بحرانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
difficult: difficult people افراد کله شق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
difficult: سرسخت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
losing promotion: تنزل رتبه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gee: ای بابا!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fire up: I was getting really fired up now : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agent: متصدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jetway: پل اتصال هواپیما
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jetway: پل اتصال هواپیما
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fidget: آرام و قرار نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
screwball: غیرمنطقی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سالمندان: the elderly
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lightwell: نورگیر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lightwell: نورگیر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alt right: ( in the US ) a right - wing ideolo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a get out of jail free card: A Get Out of Jail Free card is an e ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop and search: عملی که در آن پلیس شخص را متوقف می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amicable: مسالمت آمیز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to show one’s hand: دست کسی را رو کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to show one’s hand: دست کسی را رو کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accurate: بی نقص
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
regime: برنامه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
collectivization: جمعی سازی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
founding document: قانون اساسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maturation: تکامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go around the block: داشتن تجربه در یک حوزه خاص یا به طو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کولر ابی: Evaporative cooler
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess up: او یک فرصت دیگر به دست آورد و نمیخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess up: موهامو بهم نریز، تازه شونه شون کردم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess up: این کار کل تحقیقات ما را نقش بر آب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess up: اگه الان منصرف بشید، همه ی برنامه ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tower: یک پرچم بالای برج قلعه به حرکت در آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tower: از برج دیدبانی یک منظره ی شگفت انگی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tower: او در سن 16 سالگی قدش از پدرش بلند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall apart: اون اسباب بازی ارزون بعد از دو روز ...
٤ ماه پیش