تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نون و نمک همدیگه رو خوردن We broke bread together ما هم نمک بودیم، همسفره بودیم، نون و نمک همدیگرو خوردیم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگ به دیگ میگه روت سیاه!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رو ابرا سیر کردن ( از خوشحالی ) بال دراوردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی خیلی راضی و قانع و خشنود. تو فارسی میگیم : "رو ابرها سیر میکنم" "از خوشحالی بال دراوردم" " رو زمین بند نمیشم" " تو آسمونام الان"

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باهاش قهرم! ازش دلخورم! ازش رنجیدم!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

عاشق و علاقمند بودن هم معنی میده He is really into me. او واقعا به من علاقمند است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dream interpretation

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعبیر خواب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیوسته، یکریز، مدام I'm forever tidying up the mess in your room من مدام درحال مرتب کردن اتاق نامرتب شمام!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضعف جسمی و فیزیکی هم معنی میده. I'm feeling rather run down at present, doctor. درحال حاضر بیشتر احساس ضعف دارم دکتر.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

میل به ماچیدن کسی که با همه برات متفاوته🙃

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علامت دار مثلا: symptomatic patients بیماران علامت دار یا دارای علائم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

واگیر. سرایت. انتقال. اپیدمی. همه گیری. شیوع

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بیشتر، دیگر An additional distinction یک تمایز دیگر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماکاک رزوس ( نوعی میمون )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوق گسترش، فوق فراگیر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایع درمانی یا سرم درمانی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زایمان زودرس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرایط اضطراری بهداشتی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

حاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه اندازی کردن یا شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود جمع آوری شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کار کردن از راه دور، کار کردن در خانه برای اداره یا هر سازمانی، دورکاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

رویداد ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

the plural of bias تعصبات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فریب خورده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اطمینان دوباره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در هم تنیده شده، در هم بافته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مادرزاد، غیر اکتسابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دارای قابلیت تولید و تکثیر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پُست ها و مشاغل خالی و اشغال نشده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی خیالش شو!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

در لغت به معنی سیم پیچی و سیم کشی شده است و در اصطلاح به معنی ذاتی و فطری و ژنتیکی داشتن یک کاراکتر the language capacity is genetically hard wired i ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

منطبق بودن. تطابق داشتن