نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ridge: ridge ( noun ) = نوک، قله، بلندا/بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
span: span ( verb ) = طول کشیدن، مشمول زم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spontaneous: spontaneous ( adj ) = خودجوش، ناخود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
instinctive: instinctive ( adj ) = spontaneous ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spontaneously: spontaneously ( adv ) = به طور خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spontaneity: spontaneity ( noun ) = خودجوشی، خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stream: stream ( noun ) = نهر، رود، جوی، جو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stream: stream ( verb ) = جاری شدن، جریان ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
striking: striking ( adj ) = قابل توجه، موثر، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strikingly: strikingly ( adv ) = به طور قابل تو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aptly: aptly ( adv ) = به طور مناسب، به طو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk toward somebody: به سمت کسی رفتن، به سمت کسی قدم برد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
я: من معادل اینگلیسی : I ( ضمیر = pro ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
и: معنی : و معادل اینگلیسی and ساختار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
в: در، درون، به в в معادل اینگلیسی t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
не: علامت و حرف نفی ↓ не معادل اینگل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
на: بر، روی، درون، به на معادل اینگلیس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slowpoke: آدم فس فسو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
быть: وجود داشتن، بودن ( معادل اینگلیسی م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
он: он ↓ او ( مذکر ) معادل اینگلیسی h ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
с: با ↓ с معادل اینگلیسی with ساختار د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
что: چه چیز، چیزی، چیزی که، چی، که ↓ что ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
а: و ( جهت مقایسه ) ↓ а معادل اینگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
по: به وسیله ی ↓ по معادل اینگلیسی by ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
она: او ( مونث ) ↓ она معادل اینگلیس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
этот: این ( مذکر و بی جان ) ↓ этот مع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
к: برای، نزد، به، تا ↓ к معادل این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
но: ولی، اما ↓ но معادل اینگلیسی but ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
они: آنها ↓ они معادل اینگلیسی they سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
мы: ما ↓ мы معادل اینگلیسی we ساختار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
как: چگونه، چطور، چقدر/مانند، مثل، همانط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
из: از ↓ из معادل اینگلیسی from, of ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
у: نزد، نزدیک، با، توسط ↓ у معادل ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
который: که ↓ который معادل اینگلیسی that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
то: سپس، پس ↓ то معادل اینگلیسی then ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
за: پشت/برای/بالای ↓ за معادل اینگلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
свой: خود، خویش، مال خود ↓ свой معادل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
так уж и быть с ва́ми: اصطلاح هست یعنی باشه، حله مثال : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
весь: همه ↓ весь معادل اینگلیسی ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
год: سال ↓ год معادل اینگلیسی year سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
от: اَز ↓ от معادل اینگلیسی from, be ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
так: خوب، خوب پس، بنابراین/اینطور، همانط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
о: درباره ↓ о، об معادل اینگلیسی ab ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
для: برای ↓ для معادل اینگلیسی for سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ты: تو ↓ ты معادل اینگلیسی you ساختار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
же: دوباره، همان ↓ же معادل اینگلیسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
все: همه ( به صورت مفرد و خنثی ) ↓ в ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
тот: آن، آنجا، درآنجا ↓ тот معادل این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
мочь: توانستن، قادر بودن، ممکن بودن، شاید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk somebody into something: Talk somebody into something = یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk somebody into something: Talk somebody into something = یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scenic: scenic ( adj ) = خوش منظره، دیدنی ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
admire the scenery: admire the scenery = یعنی لذت بردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scenery: scenery ( noun ) = مناظر ، منظره چش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: scene ( noun ) = صحنه، سکانس/محل، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shallow: shallow ( adj ) = سطحی، کم عمق، کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shallowly: shallowly ( adv ) = به طور سطحی، به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a sheltered life: اصطلاح هست یعنی : زندگی بدون دغدغه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sheltered life: sheltered life = زندگی بی دغدغه، زن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheltered: sheltered ( adj ) = محفاظت شده، امن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
went off: یکی از معانیش ������ به صدا در آمدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shelter: shelter ( noun ) = پناهگاه، سرپناه، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shelter in place: در پناهگاه اضطراری ماندن ( در برابر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vanishing: vanishing ( adj ) = در حال انقراض، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vanish into thin air: vanish into thin air ( phrase ) =دو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disappear: disappear ( verb ) = vanish ( verb ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vanish: vanish ( verb ) = ناپدید شدن، غیب ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in dire need of something: In dire need of something = نیاز مب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in dire need of something: In dire need of something = نیاز مب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account: account ( noun ) = حساب بانکی، حساب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account: account ( verb ) = توجیه کردن، پاسخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accountant: accountant ( noun ) = حسابدار، دفتر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
archaic: archaic ( adj ) = کهنه، قدیمی، منسو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a thing for somebody: مجذوب کسی شدن، به کسی علاقه مند شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
face the consequences: Face the consequences = رو برو شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enlightenment: Enlightenment ( noun ) = روشنگری، ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enlightened self interest: منفعت طلبی اگاهانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enlightened: enlightened ( adj ) = روشنفکر، بی ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hasten: معانی دیگر hasten ( verb ) = جلو ان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accelerate: accelerate ( verb ) = hasten ( verb ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
improvised: improvised ( adj ) =بهبود سازی شده، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hasty: hasty ( adj ) = شتابزده، عجول، عجول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hastiness: hastiness ( noun ) = عجله، شتاب، شت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
idle: idle ( adj ) = inactive ( adj ) به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inactivity: inactivity = رکود، عدم فعالیت، سکون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weaving grass baskets: سبدبافی فرایند بافت یا دوختن مواد ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intricate: intricate ( adj ) = پیچیده، پرجزئیا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intricately: intricately ( adverb ) = به طرز پیچ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intricacy: intricacy ( noun ) = پیچیدگی، ظرایف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intricacy: intricacy ( noun ) = پیچیدگی، ظرایف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
magnitude: magnitude ( noun ) = بزرگی، عظمت، و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dimension: Dimension ( noun ) = magnitude ( no ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
magnificently: magnificently ( adv ) = به طرز چشمگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
magnificent: magnificent ( adj ) = مجلل، باشکوه، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
magnify: magnify ( verb ) = بزرگ نمایی کردن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decided upon: یعنی: تنظیم شده، بهترین حالت خودش ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
require: require ( verb ) = oblige ( verb ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oblige: oblige ( verb ) = کسی را به انجام ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obliging: obliging ( adj ) = کمک حال، آماده خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obligatory: obligatory ( adj ) = اجباری، الزامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obligation: obligation ( noun ) = وظیفه، تعهد، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disregard: disregard ( verb ) = overlook ( ver ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overlook: overlook ( verb ) = ندیدن، نادیده گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overlooked: overlooked ( adj ) = نادیده گرفته ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
survey: survey ( noun ) = poll ( noun ) به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
poll: poll ( noun ) = نظرسنجی، نظرخواهی، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
poll: poll ( verb ) = نظر سنجی کردن، رای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pollster: pollster ( noun ) = کارشناس نظرسنجی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
functional: functional ( adj ) = practical ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
practical: practical ( adj ) = عملی، مفید، قاب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
practically: practically ( adverb ) = عملاً، در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
practicality: practicality ( noun ) = احتمال، امک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
predominant: predominant ( adj ) = عمده، اصلی، غ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
principal: principal ( adj ) = predominant ( a ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
predominate: predominate ( verb ) = غالب بودن، چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
induce: induce ( verb ) = Prompt ( verb ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prompt: prompt ( adj ) = سریع، فوری، بی درن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promptly: promptly ( adv ) = فوراً، سریعاً، ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
provoke: provoke ( verb ) = عصبانی کردن، خشم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
provocation: provocation ( noun ) = تحریک/تحریک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
provocative: provocative ( adj ) = تحریک آمیز، ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
similar to: similar ( adj ) to = analogous ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
similar to: similar ( adj ) to = analogous ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comparable: comparable ( adj ) = analogous ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
analogous: analogous ( adj ) = مشابه، قابل قیا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
analogy: analogy ( noun ) = شباهت، همانندی، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
approximate: approximate ( verb ) = شباهت داشتن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compel: compel ( verb ) = وادار کردن، واداش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compelling: compelling ( adj ) = مجاب کننده، قا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
formidable: formidable ( adj ) = قدرتمند، نیروم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrusive: intrusive ( adj ) = ناخوانده، سرزده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrude: intrude ( verb ) = مزاحم شدن، ناخوا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrusion: intrusion ( noun ) = دخالت، فضولی، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
regularly: regularly ( adv ) = periodically ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inclined: inclined ( adj ) = prone ( adj ) ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prone: prone ( adj ) = مستعد، آماده، مایل، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prophecy: prophecy ( noun ) = پیشگویی، پیشبین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prophecy: prophecy ( noun ) = پیشگویی، پیشبین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dimension: ( Dimension ( noun = proportions ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proportions: proportions ( noun ) = بخش، قسمت/بً ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
proportionally: proportionally ( adv ) = به نسبت، ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proportionally: proportionally ( adv ) = به نسبت، ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proportional: proportional ( adj ) = متناسب، نسبی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proportionate: proportionate ( adj ) : متناسب، مطا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
proportionately: proportionately ( adv ) = به نسبت، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proportionately: proportionately ( adv ) = به نسبت، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
readily available: با سرعت و به آسانی در دسترس، به آسا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freely: freely ( adv ) = readily ( adv ) ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
readily: readily ( adv ) = با میل، با اشتیاق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ready: ready ( adj ) = آماده، حاضر، مهیا، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
readiness: readiness ( noun ) = آماده، آمادگی/ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reliably: reliably ( adv ) = مطمئناً، با اطمی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reliant: reliant ( adj ) = وابسته، متکی، محت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reliability: reliability ( noun ) = اعتبار، قابل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reluctantly: reluctantly ( adv ) = با اکراه، از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hesitatingly: hesitatingly ( adv ) = reluctantly ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prominence: معانی دیگر prominence ( noun ) = اه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
renown: renown ( noun ) = شهرت، آوازه، نامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
renowned: معانی دیگر renowned ( adj ) = سرشنا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
renew: renew ( verb ) = revive ( verb ) ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revive: revive ( verb ) = احیا کردن، زنده ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revival: revival ( noun ) = بهبودی، تقویت، ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revived: revived ( adj ) = احیا شده، تجدید ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
triumph: triumph ( noun ) = پیروزی، موفقیت، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
triumph: triumph ( verb ) = پیروز شدن، غلبه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
triumphantly: triumphantly ( adv ) = پیروزمندانه، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
triumphal: triumphal ( adjective ) = پیروزمندا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affordable: affordable ( adj ) = مقرون به صرفه، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
affordably: affordably ( adv ) =به شیوه ای مقرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afford: afford ( verb ) = بضاعت داشتن، وسع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polluted: polluted ( adj ) = contaminated ( a ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contaminated: contaminated ( adj ) = آلوده، کثیف، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contaminate: contaminate ( verb ) = آلوده کردن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contamination of evidence: آلودگی احتمالی شواهد فیزیکی می توان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contamination: contamination ( noun ) = آلودگی، عف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
discernibly: discernibly ( adv ) = به نحو قابل ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discern: discern ( verb ) = تشخیص دادن، پی ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discernment: discernment ( noun ) =تشخیص، نکته س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flourishing: flourishing ( adj ) = رو به رشد، در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thriving: thriving ( adj ) = flourishing ( ad ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flourish: flourish ( verb ) = خوب رشد کردن، ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flourish: flourish ( noun ) = حرکت خودنمایانه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preserve: preserve ( verb ) = maintain ( verb ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maintain: maintain ( verb ) = نگه داشتن، از د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
maintenance: maintenance ( noun ) = تعمیر ، نگهد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mediocre: mediocre ( adj ) = متوسط، معمولی، پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mediocrity: mediocrity ( noun ) = حد معمول، حد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let somebody off: Let somebody off = اصطلاح هست یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
silent partner: یعنی شریک تجاری یا اسپانسر :کسی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
negligible: negligible ( adj ) = اندک، ناچیز، ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neglected: neglected ( adj ) = نادیده گرفته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as opposed to: as opposed to = rather than به معن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
opposing: مخالف ، در گیر مثال: The opposing ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oppose: oppose ( verb ) =مخالفت کردن، ضدیت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resistance: resistance ( noun ) = opposition ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relate: relate ( verb ) = /نقل کردن، شرح دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
communicate: communicate ( verb ) = relate ( ver ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speculate: speculate ( verb ) = suspect ( verb ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suspected: suspected ( adj ) = مظنون، مشکوک، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't drag me to this: پای من رو وسط نکش
٤ ماه پیش