موسی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reactive: reactive ( adj ) =واکنشی، واکنش پذی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: Definition = برای رسیدن یا نائل شدن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confide: confide ( verb ) = مورد اعتماد قرار ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ridiculous: ridiculous ( adj ) = absurd ( adj ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formidable: formidable ( adj ) = قدرتمند، نیروم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sheltered: sheltered ( adj ) = محفاظت شده، امن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overstate: overstate ( verb ) = exaggerate ( v ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oblige: oblige ( verb ) = کسی را به انجام ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

biased: biased ( adj ) = partisan ( adj ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gratification: gratification ( noun ) =ارضا، رضایت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

variety: variety ( noun ) = تنوع، گستره، طیف ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

striking: striking ( adj ) = قابل توجه، موثر، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interpret: interpret ( verb ) = تفسیر کردن، تع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recovery: recovery ( noun ) = واحد مراقبت پس ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

satisfying: satisfying ( adj ) = gratifying ( a ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

initiate: initiate ( verb ) = شروع کردن، آغاز ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

partially: partially ( adv ) = به طور نسبی، تا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

profound: profound ( adj ) = عمیق، عمقی، اساس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discern: discern ( verb ) = تشخیص دادن، پی ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as opposed to: as opposed to = rather than به معن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

halt: halt ( verb ) =متوقف کردن، ایستادن، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revival: revival ( noun ) = بهبودی، تقویت، ش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

высокий: بلند، قد بلند، بالا، برتر ↓ высоки ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

остаться: ماندن ( مثل به ارث ماندن، جا ماندن، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

выйти: خارج شدن، بیرون رفتن، در مورد جزر و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

проблема: مشکل، مسئله، موضوع ↓ проблема pron ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

начать: شروع کردن، آغاز کردن، راه اندازی کر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хороший: خوب، عالی، زیبا، بزرگ، در اصطلاحات ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

час: زمان، ساعت ↓ час Pronunciation: [ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сегодня: امروز ↓ сегодня تلفظ [see - VOHD ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

право: راست، درست، حق، گواهینامه ↓ право ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

главный: عمده، اصلی، ارشد، سر ( مثل سر پزشک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

решение: راه حل، تصمیم، نتیجه گیری ↓ решен ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

увидеть: دیدن، ناگهانی دیدن ↓ увидеть, виде ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

казиться: به نظر رسیدن، نمود پیدا کردن، تصور ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involuntary unemployment: بیکاری ناخواسته، بیکاری غیر ارادی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involuntary part time: شاغلان پاره وقت اجباری به افرادی شا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moderation in all things: اصطلاح هست به معنای : در همه کار اع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflected glory: تعریف: احترام یا تحسینی که شخص به خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trace over: معانی: کشیدن بر روی چیزی، از روی عک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supposed to be: supposed to be = قرار است، قرار بود ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyewitnesses: شاهد عینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suppose: suppose ( verb ) = فرض کردن، تصور ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw sustenance: 1 - وسیله حمایت، نگهداری یا امرار م ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dramatically: لحن او با دیدن پول به طرز چشمگیری ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вы: شما ↓ вы معادل اینگلیسی you ( plu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

человек: آدم، انسان، بشر ↓ человек معادل ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

такой: اینچنین، اینگونه، بسیار ↓ такой م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

его: برای او ( مذکر ) ↓ его معادل این ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сказать: گفتن، صحبت کردن ↓ сказать/говорит ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

только: فقط ↓ только Pronunciation= [TOHL ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

или: یا ↓ или Pronunciation: [EE - lee ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

еще: هنوز، مقداری بیشتر ↓ еще Pronunci ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

бы: می توانستم، می خواستم، می توانست با ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

себя: خودم، خودت، خودش ↓ себя Pronuncia ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

один: یک، یکی، تنها، همان یکی ↓ один Pro ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

уже: تا قبل از این، برای مدت طولانی، دیگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

время: زمان، ساعت، فصل ↓ время Pronunciat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

если: اگر، مگر ↓ если Pronunciation: [Y ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сам: خودش، شخصاً، خودم ↓ сам Pronuncia ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

когда: وقتی که، وقتی، چه زمانی، گاهی، هنگا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

другой: دیگر، یکی دیگر، متفاوت ↓ другой Pr ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вот: اینجا، آنجا، این است، آن است، وجود ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

говорить: صحبت کردن، گفتن، بیان کردن ↓ говор ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

наш: مال ما، برای ما، خودمان ↓ наш Pro ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

на всякий случай: На вся́кий слу́чай = محض احتیاط

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мой: مال من ↓ мой Pronunciation: [moy] ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стать: شدن، تبدیل شدن، مبدل شدن ↓ стать, ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

при: در، درون، زیر، درباره ی ، کنار، درح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чтобы: به منظور، به منظور اینکه، که، بخاطر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дело: موضوع، مورد، مشکل، کسب و کار، پروند ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жизнь: زندگی، عُمر ↓ жизнь معادل اینگلی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

кто: چه کسی، کسی که ↓ кто [ktoh] معادل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

первый: اولین، ابتدا، اول، پیشتاز ↓ первый ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

очень: خیلی، زیاد، کاملاً ↓ очень Pronun ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

два: دو، جفت، زوج ↓ два Pronunciation: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

день: روز، بعد از ظهر، عصر ↓ день Pronu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ее: مال او ( مونث، برای او ( مونث، او ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

новый: جدید، نو، نوین، مدرن، به روز ↓ нов ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

рука: دست، بازو ↓ рука Pronunciation: [ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

даже: حتی ↓ даже Pronunciation: [DAH - ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

во: به، در، عجب ( زمانی که به صورت حرف ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base jumper: چترباز، باندی جامپینگ کار Definiti ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

со: با، از ↓ со Pronunciation: [suh ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

раз: دفعه، بار، یک، مرتبه/هر موقع، از آن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

где: کجا، جایی ↓ где Pronunciation: [g ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

там: آنجا ↓ там Pronunciation: [tahm] ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

под: زیر، در نزدیکی، تحت ↓ под Pronunc ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

можно: ممکن بودن، امکان پذیر بودن، مجاز بو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ну: خوب، خوب پس، که اینطور ↓ ну Pronun ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой: چه، چگونه، کدام ↓ какой Pronunciat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

после: بعداً، بعد از، پس از ↓ после Pron ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

их: مال آنها ↓ их معادل اینگلیسی their ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работа: کار ↓ работа Pronunciation: [rah - ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

без: بدون ↓ без Pronunciation: [byehs] ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

самый: ترین ( صفت تفضیلی ↓ самый Pronunci ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потом: سپس، بعد از، بعدها، بعدش، بعداً، عل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

надо: باید، نیاز، ، ضروری ، واجب ↓ надо ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотеть: خواستن ↓ хотеть, захотеть Pronunci ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ли: که آیا، یا، مگر ↓ ли Pronunciation ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

слово: کلمه، حرف ↓ слово Pronunciation: [ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

идти: آمدن ، رفتن ( خصوصاً با پای پیاده و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

болшой: بزرگ، مهم болшой Pronunciation: [b ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

должен: باید، مدیون، بدهکار، مجبور، بایستی، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

место: مکان، محل، جای، جایگاه، مقام، موقعی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

иметь: داشتن، مالک بودن، در اصطلاحات به مع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ничто: هیچ چیز ↓ ничто Pronunciation: [ne ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сейчас: اکنون، الان، حالا، در حال حاضر، همی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тут: در اینجا، سپس ↓ тут Pronunciation ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лицо: صورت، چهره، قیافه، شخص ↓ лицо Pro ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

каждый: هر، هر یک ↓ каждый Pronunciation: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

друг: دوست، رفیق، یار ↓ друг معادل اینگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

нет: نه، خیر، حرف نفی، اما ↓ нет Pronun ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

теперь: در حاضر حاضر، هم اکنون، امروزه، حال ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ни: حرف ربط منفی و منفی کننده بخشی از ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

глаз: چشم، بینایی، دید ↓ глаз Pronunciat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тоже: همچنین، نیز، همینطور ↓ тоже Pronun ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тогда: بنابراین، پس، سپس، در آن وقت، در وق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

видит: دیدن ↓ видеть Pronunciation: [VE ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вопрос: سوال، مسئله، موضوع ↓ вопрос Pronu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

через: از طریق، از راه، در طی ↓ через Pr ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

да: بله، آری، آره، واقعاً، جدی، تا اینک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

здесь: اینجا ↓ здесь Pronunciation: [zdy ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дом: خانه، ساختمان ↓ дом Pronunciation: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

боль: درد، صدمه، آسیب، سردرد، دندان درد، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потому: زیرا، بنابراین، چون، چونکه، به دلیل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сторона: سمت، طرف، سو، مسیر، جهت/سرزمین/وجه، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жить: زندگی کردن ↓ жить، пожить Pronunc ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чем: نسبت به، در عوض، به جای، در مقایسه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мир: جهان، صلح، کیهان، سیاره ↓ мир Pron ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

об: درباره ی ، در مورد/به پهلوی، به آن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

последний: آخر، آخرین، واپسین، آخری/جدیدترین/ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

случай: پیش آمد، اتفاق، رویداد/مورد، وضع، ش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

голова: سر، ذهن/استاد ↓ голова معادل اینگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

более: بیش از، پسوند تر در صفات برتر، بیشت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

делать: انجام دادن ↓ делать، сделать Pron ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

что то: چیزی، هرگونه، هر چیزی ↓ что - то [ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

смотреть: نگاه کردن، تماشا کردن، دیدن، بررسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ребенок: کودک، طِفل، خُردسال، نوزاد، بَچه ↓ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой то: یه، یه جور، یه آدم، کمی، یه مقداری، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

думать: فکر کردن، تفکر کردن، تصور کردن، معت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

странно: به طور عجیب، به طور عجیب و غریب، عج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конечно: البته، یقیناً، قطعاً، مطمئناً، حتما ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mercenaries: مزدوران، سربازان پولکی، اجیر شدگان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сила: نیرو، قدرت، توان، قوا ↓ сила Pron ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

россйский: روسی، روس تبار، روسیه ای ↓ россйск ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конец: پایان، انتها، آخر، خاتمه، فرجام، یک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

перед: پیش از، قبل از، پیش، جلو، پیش روی، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вид: نوع، گونه/منظره، دید، نما/نظر/قیافه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

система: متد، شیوه، روش، ساختار، مجموعه، ساز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

всегда: همواره، همیشه، پیوسته، همه وقت، هر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работать: کار کردن، مشغول بودن ↓ работать, п ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

между: بین، میان ↓ между Pronunciation: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

три: سه ↓ три Pronunciation: [tree] معا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понять: درک کردن، فهمیدن، متوجه شدن ↓ поня ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

часть: جزء، بخش، قسمت، تکه، قطعه، واحد، عض ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

спросить: پرسیدن، جویا شدن، اجازه گرفتن، درخو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

город: شهر ↓ город Pronunciation: [GOH - ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дать: دادن، اجازه دادن، واگذار کردن، ارزا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

также: همچنین، همینطور، نیز، هَم ↓ также ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

никто: هیچکس، کسی ↓ никто Pronunciation: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понимать: فهمیدن، دانستن، شناختن، متوجه شدن، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

получить: گرفتن، دریافت کردن، اخذ کردن، بدست ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отношение: نگرش، طرزفکر، دیدگاه، رابطه، نسبت، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лишь: فقط، تنها، فقط بخاطر، صرفاً، به محض ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

второй: دومین، دوم ↓ второй Pronunciation ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

именно: دقیقاً، در واقع، درست، عیناً، براست ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ваш: مال شما ↓ ваш Pronunciation: [vahs ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотя: اگر چه ( گر چه ) ، با این وجود، با ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сидеть: نشستن، به تن آمدن ( به تن خوش پوش آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

над: بالای، بر روی، بر دیگری، بر فراز، ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

женщина: زن، بانو، همسر женщина Pronunciati ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

оказаться: معلوم شدن، روشن شدن، مشخص شدن، کاشف ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

взять: گرفتن، برداشتن، بردن، به عهده گرفتن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to control oneself: اصطلاح: خود را کنترل کردن، به اعصاب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

прийти: آمدن، رسیدن، حضور یافتن، شرکت کردن، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

деньги: پول، اسکناس، سکه، وجه، ثروت ↓ день ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почему: چرا، برای چی ↓ почему Pronunciatio ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ran over: به معنای برخورد کردن مثال: She w ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вдруг: ناگهان، به ناگاه، یهویی، یهو، یکدفع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

любить: عاشق بودن، دوست داشتن، ترجیح دادن، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стоить: ارزش داشتن، قیمت داشتن، هزینه داشتن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почти: تقریباً، نزدیک به، حدوداً، یکجورایی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

земля: زمین، خاک، سرزمین ↓ земля Pronunc ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

общий: کلی، عمومی، معمول، متداول، همگانی، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ведь: ولی، لیکن، اما، مگر، زیرا، چون، از ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

машина: ماشین، خودرو، دستگاه، بار ماشین ↓ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

однако: اما، ولی، با این حال، هر چند، ، درع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сразу: فوراً، همزمان، فی الفور، بی درنگ، ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хорошо: خوب، به خوبی، خوش، عالی، دلپذیر، با ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вода: آب вода Pronunciation: [vah - DAH ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отец: پدر، بابا ↓ отец Pronunciation: [ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scattered: scattered ( adj ) = پراکنده، پخش و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be scattered to the four winds: اصطلاح یا idioms است به معنی : به 4 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scatter: scatter ( verb ) = پراکنده شدن، متف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: solid ( adj ) = مستحکم، محکم، استوا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to do somebody a solid: اصطلاح یا idioms است به این معنی که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: slightly ( adv ) = somewhat ( adv ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: consistent ( adj ) = منسجم، یکپارچه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consist: consist ( verb ) = شامل شدن، در بر ...

٤ ماه پیش

مدال‌های موسی