
محمدرضا فلاح
دیکشنری
٥٢
٠
امتیاز در دیکشنری
٢٧٣
رتبه در دیکشنری
٥,٤٧٥
لایک
٢٨
دیسلایک
٧
پیشنهادهای برتر
١١ ماه پیش
٤
خواندن، نامیدن، یاد کردن He is described as the Godfather از او به عنوان پدرخوانده یاد می شود.
١١ ماه پیش
٣
عجین شدن، یکی شدن
١١ ماه پیش
٣
( به عنوان فعل ) : تحصیل کردن، درس خواندن
٥ ماه پیش
٢
( در معماری ) اندود کردن، ( سطحی را ) پوشاندن
١١ ماه پیش
٢
روان جغرافیا
ترجمههای برتر
ترجمهای موجود نیست.
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.