پیشنهادهای م -ص- ت (١٠١)
شینا ترکیب شین و حرف ا مثل بینا ، سیما ، دنیا، شین بن مضارع به معنی سبز شدن ، رشد و نمو الف هم پسوند فاعلی شینا= سرسبز
خیابان = خیاوان = خی اب ان محل خروج ابهای اضافی رجوع شود به معنی خی و خیاو در همین فرهنگ زبان ابادیس با تشکر
خویش = خوی ش خوی = khoy ب معنی ( خودیا خویشتن ) فارسی ش ضمیر هست یعنی او خویش = خوی ش یعنی خود او خویش =خویشاوند، فامیل ، خودی ، مقابل بیگانه خویش ه ...
سردار= سر دار معنا: دارنده سر ، پیشوا ، جان بر کف ، سر بر دار دار همان چوبه دار و متاسفانه چوبه اعدام میباشد.
بیژن = با تلفظ bejen بِ ژن کسی که ژن یا زن نداشته باشد
سارا = زارا= زهرا زهرا در زبان کردی زارا تلفظ میشود
در زبان کُردی به اردک میگن سونه یا سونا Sona
کوشن kawshan ترکیبی از کوش Kawsh و حرف ن کوش به معنای کفش است الان هم به جای کفش ، در زبان کردی کوش گفته میشه. حرف" و "و حرف " ف" قریب المخرج هستن ...
سبلان= ساولان=سهولان=سهول ان سهول= یخ
دوا یک واژه عربی است در زبان فارسی بجایش درمان گفته می شود
دسه لات : dasalat حرف ل غلیظ خونده میشه به معنی توانایی در زبانهای کردی و ترکی رایج است
پهلوان = پالوان palawan پالَ وان پهل=پال=یعنی پهلو پاله وان یعنی کسی که میتواند دیگران را جابجا کند یا انها را هول دهد ویا به انها پهلو ( تنه ) بزند ...
ابیاری = اب دادن = اب رساندن
دلدار= دل کسی را بدست اوردن
آبداری= اب دادن= اب رساندن=ابیاری
پرتاو=پُرتاو=پُرتاب یعنی با سرعت زیاد، با توان بالا حرکت کردن دویدن با شدت زیاد پَرتاب کردن با سرعت انداختن
تاران= تار ان یعنی پراکنده شدن
پیچاق = پیچاک - پِ چاک همان چاقو ( چاکو ) پِ چاک= وسیله چاک کننده پِ= باهاش ، وسیله چاک= درست کردن، خوب کردن پِ چاک = وسیله خوب کننده ( کارد چاقو )
آران جایی که هوای نسبتا گرم و آرام دارد کوهستان درمقابل آران کوهستان = کو ه ستان آران و کوهستان همراه هم میان همانند قشلاق و ییلاق قشلاق = گرمسیر یی ...
داروبرد= دار برد دار= درخت = چوب دارو درخت برد= سنگ
التماس کردن= کمک خواستن خواهش کسی را کردن
چم cham به معنای رود سرsar سر چم : لب رودخانه
رامیان= رام یان
واز = باز دروازه = در واز ه در باز هست خوشبختانه این کلمه چون اسم می باشد همانند خودش مانده است گرنه آن را به دربازه تغییر میدادن. در فارسی امروزی ...
با=پا قل ghal = بوقلمون پاقله= پای بوقلمون این نوع لوبیا شباهت زیاد با پای بو قلمون دارد در بعضی موارد حرف پ به ب تغییر پیدا کرده
دل دار دار پسوند دارندگی مثل پولدار دلدار = دلی کسی را صاحب شدن دلداری = دل همدیگر را بدست اوردن دلجویی و غمخواری کردن
شوخان = شوخ ان ان برای جمع می باشد شوخ: قشنگ ، خوش اندام . خوشرو ، شوخی باز ، بی مانند ، خوش رو ( ( در زبان کوردی ( kordi ) ) )
شرمین: شرم ین با شرم و حیا مودب قشنگترین اسم دخترخانمها
مناقشه نادرست است بلکه درست ان مناغشه هست و یک کلمه عربی بوده و به معنای درگیری و نزاع می باشد و از ریشه ن غ ش
قیسی، نام قدیم زردآلو است
هور ( هه ور ) با تلفظ Hawr ب معنای ابر می باشد بدان گهی که هور قیرگون شود چو روی عاشقان شود ضیای او. منوچهری از معنی شعر بالا استنباط میشه که ابر ( ...
بیابان = بی ابان بی ابان= بی اوان = بیاوان: یعنی جایی که ابادی ندارد ابان=اوان = اب ان یعنی ابادانی جایی که اباد شده
مرداد= مرmer داد مر= مرگ احتمالا در این ماه که هوا گرم میباشد و الودگی زیاد است حیوانات بیشتر می میرن
شوخی ( shokhi ) ( شوخی کردن ) ۱ - حرف خنده دار ۲ - حرف غیر جدی ۳ - کسی را مسخره کردن ۴ - سر به سر کسی گذاشتن
تابان= تابیدن تابان یعنی ذوب کننده خورشید تابان یعنی گرمای سوزان تابستان که بر اثر ان فلزات ذوب شده و براق و منور میگردن تابستان هم بر گرفته از تاب و ...
زاغ= اسم نوعی پرنده زاغ= زاج، همان زاج سفید
ورزقان=ورزگان= ورز گان ورز= فصل = کاشتن و شخم زدن . زیر و رو کردن
تالاب= تال آب تال= تلخ تالاب= اب تلخ = اب مانده= اب گل آلود=اب بد مزه تالاب = انباشته شدن آب غیر قابل استفاده تال متضاد شیرین
سهراب= زُراو = زُر آب زُر=زیاد زُر= پُر زور= قوی در زبان کردی سهراب زُرآو تلفظ میشه
لردگان= لر ده گان= لر ده گان یا کان لر ده کان= روستای لرها ده= روستا
شُماره ابتدا شِماره بوده اون هم از تبدیل حرف ژ به حرف ش اتفاق افتاده است شِماره=ژِماره به معنی دانه و به زبان عربی به معنای رقم و عدد میباشد. شِمار ...
به نام خدا خیاو یا خیاب خی او ( آب ) خی را مَشک معنی میکنیم البته معنی دیگر هم دارد از مشک حاوی آب ، آب میچکد این اب چکیده را خیاو میگویند همانطو ...
مدت زمان انجام کاری ، نوبت، دفعه، مثلا وعده غذا یا وعده سر رسید چک، وعده رسیدن انجام
شیر کو = shir kev Kew یا kevیا kef = کوه شیرکو= شیرکوه
ناحیه ای که کوه آن را در بر گرفته و احاطه کرده است
لباسی از جنس پشم گوسفند و همانند نمد به جای کاپشن می پوشیدن.
شوره زار= زمینی که شوره زده باشد جایی که برای مدتی در ان اب جمع میشود و تا اواخر تابستان اب تبخیر شده و پولکهای از نمک بر روی زمین جا می ماند. زمین ...
دامنه= داوین= بغل = اغوش دامنه کوه= ناحیه ای که توسط کوه احاطه شده و در اغوش گرفته شده
ساولان= سهولان= سهول ان سهول= یخ
دار= چوب = درخت دارقالی دارو درخت