Mina. CA - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worse: Worth ارزش Worse بدتر اینارو اشتبا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eradicate: نابود کردن کامل چیزی از ریشه از بین ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lasagne: لازانیا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

journey: It means getting from A to B بین دو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

become known: مشهور شدن Become famed Well - known

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you are welcome: یکی از معانی میشه ======= >>از شما ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

score goal: گل زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diet food: غذای رژیمی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kinder: مهربان تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worse: Worth ارزش Worse بدتر اینارو اشتبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luggage: Luggage is uncountable and refer to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under pressure: تحت فشار مجبور به کاری بودن علی رغم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget meal: وعده غذایی مقرون به صرفه وعده غذایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to make away for: فضا برای ایجاد و ساخت چیزی ایجاد کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

way back: در برخی متون به معنای : راه برگشت م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

au poivre: It's a steak in peppercorns and it' ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strength to strength: Go from strength to strength میرن ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reindeer: Moose and raindeer هر دو گوزن شمالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market stall: دکه یا کیوسک یا غرفه های کوچک در کن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to the sale: Go to the sale یعنی زمان حراج یا تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

score goal: گل زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over a net: بالای یک تور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle: مقابله کردن مهار کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good fun: سرگرمی خوب /باحال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chess boxing: نوعی ورزش کلاسیک هست که از ترکیب شط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock paper: بازی و ورزش سنگ کاغذ قیچی که امروزه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military obstacle course: نوعی کورس در آموزش های نظامی که مرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mina: مینا یعنی : نام پرنده نام گل نام ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead in: Introduction

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wireless connection: A wireless network is a computer ne ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technological era: عصر تکنولوژی\ فناوری دوره تکنولوژی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

automated: فرق automatic / automated ( اتوماتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

computerised: فرق automatic / automated ( اتوماتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a monopoly: چیزی را در انحصار داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forest center: نوعی مرکز تفریحی در جنگل که می توان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make arrangement: قرار ملاقات گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

door opposite: در پشتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip wires: زیپ لاین همونی که طناب مخصوصی می بن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn attention: برگرداندن توجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give challenge: به چالش کشیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

become known: مشهور شدن Become famed Well - known

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Mina. CA