پیشنهادهای Mikaeel Dayani (٣٢)
از خود به جای گذاشتن.
شرکت کردن در یک رقابت یا مسئله ایی.
شالوده گذاری. شالوده ریزی.
تنها راه. تنها راه حل.
بیان گر
برایند. گاهی هم میشه انعکاس معنیش کرد. مانند انعکاس کننده یک موضوع بر موضوع دیگری.
توانایی نهفته
پیغام. پیام. پیامد. ایده. مفهوم. معنای اصلی. مفهوم اصلی.
نمایان گر
ظرفیت نهفته چشمگیر
ظرفیت نهفته
ظرفیت نهفته ایی که منجر به موفقیت می شود.
نشان دهنده
فلسفه وجودی.
فلسفه مسئله ایی را در گذشته بیان کردن. این کلمه به نظرم معنی بسیار بنیادینی داره. بیان کردن اموخته هایی که همواره حتی با گذشت زمان بیشتر به درستی ا ...
اموزش. توصیه. بیان. نصیحت. اموخته. بیان کردن فلسفه وجودی.
نگرشی اینده گرایانه
پایبند بودن به چیزی یا کسی
نگرشی اینده گرانه
گاهی به معنی این است که در مدت زمان کوتاهی به اهداف بزرگ و زمان بر، رسیدن است. در واقع مثل یک میان بری که بیشتر افراد میخواهند از استفاده بکنند تا س ...
موافقم. موافقت داشتن با شخص یا امری.
ورزش در سطح حرفه ایی. ورزش حرفه ایی. ورزشکار ماهر. ورزشکار حرفه ایی.
تحصیلات عالی اکادمیک یا میتوان از ان به عنوان یک�محصل سخت کوش�یاد کرد.
شاخصه بارز.
گاهی به معنی رقابت هم میشه.
مچل کردن.
ازمون.
بهترین دانش اموز در کلاس یا مدرسه.
ارتقا میزان سطح اکسیژن مصرفی. ارتقا اکسیژن مصرفی.
بهبود یافتگی
ساختار بدن. کل ساختار بدن. اجزای سازنده بدن انسان.
قابل دستیابی