پیشنهادهای متین (٢٧٨)
چشم نواز و زیبا
در شرایط خطر ناک بودن شبیه راه رفتن روی یخ نازک
کسی که تدخیر کرده کسی که معتاده رو میگن Are you in dope? چیزی زدی؟ فضایی؟
تعمیم دادن و سرایت کردن
گزاره
مضمون و مفهوم سخن
مخفف پادشاه دوستان توضیح جامع تری دادند
ستوده، ستایش شده، حمد شده، محمود کسی که ستایش شده باشد از ریشه مدح به معنای ستایش
تیر
چیپس
چیزی شبیه به بروشور ولی با این تفاوت که به جای اهداف تجاری بیشتر بر روی اطلاع رسانی متمرکز است و صفحات کمتری نسبت به بروشور دارد پمفلت ها میتوانند م ...
برای مثال قانون برای شرکت ها هویت مجزایی قائل است به طوری که آنها هم همانند شخصیت های انسانی می توانند با دیگر شرکت ها قرارداد امضا کنند و یا شکایت ک ...
نوعی از انواع سجع در ادبیات [ مُطرَّف، مُتِوازِن، مُتِوازی ]
فردی که از دنیا بریده است تارک : ترک کننده
Misinterpretation تفسیر نادرست، کژ تابی
فرسایش خاک ( به انگلیسی: Soil erosion ) برهنه شدن لایه بالایی خاک است. این نوعی تخریب خاک است. این فرایند طبیعی، ناشی از فعالیت دینامیکی عوامل فرسایش ...
Myket
دوری جستن " شَجَّعَ الوالدُ ابنَهُ علی الابتعاد عن الکذب " 《پدر، پسرش را به دوری از دروغ گفتن تشویق کرد》
سُنَّت
تسلط و چیرگی
نفس زنان
نفس نفس زدن
هم میهن و شهروند به عربی
ارباب_ رعیتی ، فئودالی
چرانیدن گوسفندان و ریشه واژه رعیت
به معنا های : تنها و تعجب کردن [ او یکه و تنها در جزیره ای دور افتاده زندگی کرد. ] [ او از انفاق عجیبی که برایش افتاده بود یکه خورد. ]
آشوری، کلدانی
آشوری، سریانی
آینده مثال : 《 من فکر میکنم که در آتیه نزدیک کاملا از جنونی که دارد شفا خواهد یافت! 》[ شاهزاده و گدا، ترجمه محمد قاضی، ص ۲۲۲ ]
رنگین کمان، قوس و قزح، قوس قزح مثال : 《 من درست حال کسی را دارم که به تماشای قوس و قزح سر از پا نمیشناسد و از خانه بیرون می دود، ولی هنوز سر برنداشت ...
سازگارکننده واژه بهتری می باشد زیرا برای واژه ترانسفورمر واژه تبدیل کننده پیشنهاد می شود
عشوه ها ج عشوه
امپراطوری
اشاره به سه خلیفه ای که پس از حضرت محمد خلافت کردند از جمله ابوبکر، عمر ، عثمان
مرتد و از دین برگشته
تلاش همگانی همیاری
شمعون در کتاب" کیمیاگر پائولو کوئلیو" معنای "باد گرم صحرایی" را می دهد.
قسمت فوقانی و سقف کالسکه و اتومبیل که باز و بسته میشه مثلا ماشین کروک ماشینیه که سقفش باز و بسته میشه ( بنز کروک )
اهتزاز = بر افراشتن احتراز = دوری جستن و پرهیز احتزاز = با توجه به گفته های دوستان احتمالا بریدن
نوعی قرص مخدر
در گذشته به معنای دوره های سرسختی که برای آموزش نظامی برای نیروی کار جوان برگزار می شد میگفتند اما امروز در معنای مختلف از جمله برنامه نویسی و IT به ...
خدای دین یهود
هاست به زبان انگلیسی است و معنای آن میزبان است. در علوم کامپیوتر به سروری گفته میشود که ذخیره فایل ها روی آن انجام میشود و برای تهیه آن باید اشتراک ...
. . . دست خارجه بالمره ( به یکباره ) از ایران جدا خواهد شد. . . [نشر افق، داستان فکر ایرانی ۹، انقلاب مشروطه پایان دوره قاجار، ص۴۴]
سرشت پاک
معنا عامیانش احتمالا به نظرم کنایه از کسیه که در برهه ای عزیز دردونه کسی بوده ولی بعدها اینطور ادامه پیدا نکرده و به فلاکت و بدبختی افتاده به افراد ...
قسمت های مشترک ساختمان که سند مالکیتی برای آن قید نشده باشد و عموم ساکنین می توانند از آن استفاده کنند را مشاعات می گویند زمین ساختمان پشت بام درب و ...
فردی که در زمان گذشته مسئول پاسبانی از شهر ها و بازار ها بوده و کسبه بابت این کار او مبلغی را به او می پرداختند مع هذا در کنار داروغه افرادی نیز به ...
دسته دسته، کنایه از زیاد بودن، متعدد و. . .
مثال : چند عراده توپ