تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می تونم از شما خواهشی کنم ؟ می تونم یه درخواستی کنم ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبیل گذاشتن سیبیل ها رو اصلاح نکردن

پیشنهاد
٠

نمی خوام شما رو توی دردسر بندازم نمی خوام شما رو ناراحت و معذب کنم

پیشنهاد
٠

نمی خوام شما رو توی دردسر بندازم

پیشنهاد
٠

دمای بدن کسی رو اندازه گرفتن درجه حرارت بدن شخصی رو کنترل کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فشار خون گرفتن تعیین سطح فشار خون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیچ شانسی نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست نداشتن چیزی I don't care for broccoli

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتره چشم پوشی کنم بهتره بی خیال شم بهتر بگذرم از این داستان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خورشت مرغ خورشتی که پایه ی اون گوشت مرغ به همراه ادویه ، انواع فلفل های تند و آجیل و میوه های خشک و شکلات هستش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای محتمل بودن ، قریب الوقوع بودن He is liable to change his mind quite rapidly

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تا اطلاع بعدی ، تا اطلاع ثانوی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور ایده آل و عالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در قیاس ، در مقیاس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سن سی و خرده ای سی سال و خرده ای سی و خرده ای سال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دهه پنجم زندگی بودن توی چهل سالگی بودن میانسال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بر خلاف ، در جهت عکس ، بر عکس ، چپکی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم بد غدا ، بی اشتها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه و پر ، با بدنی ضخیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوست روشن ، چهره روشن خوش بر و رو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

بارش شدید باران

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یخمک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوای گرم و کلافه کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نهایت گرم ، گرم جهنمی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تقابل در معنی ( گرامر ) Although they were poor , they were rich in sprite

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برعکسش درسته خلاف اون چیزی که فکر می کردیم درسته برعکس حرف مون شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم جمع : از این عنوان در گرامر برای گروهی از اسم ها بکار می رود که کارها و مشخصات یکسانی دارند مانند: گروه خلافکاران، باند دزدی ، گله بزها ، دسته ی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه اندکی از مردم ، تعداد کمی از مردم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک باند خلافکار و دزد باند دزدها باند خلافکار ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعداد زیادی از مردم تعداد قابل توجهی از مردم تعداد بالایی از مردم جمعیت انبوهی از مردم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دسته و تعداد صندلی هم شکل یک تعداد صندلی تعدادی صندلی هم شکل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دسته موز ، یک خوشه موز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک گله ی کفتار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک گله ی سگ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گروه ماهی ها ، دسته ی ماهی ها گروه جمعیتی ماهی ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته ی کاغذ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته مثلا دسته ی کاغذ Heap of papers

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقطه نظر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دست تولید Rehearsing new products

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسایل خانه The contents of the house were sold after the owner's death

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قیچی باغبانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشنود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وسیله ای که در قسمت صندوق فروشگاه ها استفاده میشه ، کشو' داره برای نگهداری پول و محاسبه قیمت اجناس خریده شده و صدور قبض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تهیه و تامین کردن ، مهیا کردن ، فراهم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارثیه مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخبار رو نگاه اجمالی کردن ، اخبار رو نگاه فوری کردن . رد کردن اخبار با نگاه سر سری