پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (١,١٦٤)
روادانی
به پارسی :گیتایی کردن
به پارسی : گیتایی شدن
مادیات جمع مادی = به پارسی : گیتایی ها = گیتایی یا ، گیتوی ها = گیتوی
رویش بازرگ و دارش و رفاه همگانی
به پارسی : تاریکی سد در سد ( صددر صد )
گرایش هایِ اهریمنی - گرایش های پلید - گرایش هایِ زیاده خواهانه در کامجویی
پیش بینی کردن ، از پیش برنامه ریزی کردن
واژه ای اوستایی همراستا با واژه بیگانه معنا ( جهان معنا )
کاستی دار می تواند جایگزین واژه بیگانه معلول یا علیل گردد
به پارسی = کاستی دار
از نگر بنده واژه کاستی دار بهتر می تواند بیانگر معنی این واژه بیگانه باشد - معلول = کاستی دار
هستینه = می تواند جایگزین واژه بیگانه واقعی باشد
به پارسی : سویه ناسانی
گزاره
به پارسی : هستنده پدیدار
پدیدارها - دیدنی ها
به پارسی : به گامه نمود درآوردن
جان نهاد : می تواند جایگزین واژه هایِ بیگانه پتانسیل یا استعداد باشد
نمودار
به پارسی : بی نمود
به پارسی : بی گسست یا بدونِ گسست
به پارسی : به گامه انجام گذاشتن
دو سره
پارندگی و پایستگی واژه جایگزین پارسی برای واژه بیگانه موجودیّـتمی باشد
کراشیدن :می تواند جایگزین مختل شدن یا اخلال هم باشد
برابر پارسی : بسودنی
پدیدار
فرمایشی
دستوری - امری و در برخی جاها نمایشی هم چم می شود
برابر واژه بیگانه مدعی
به پارسی : ناسانی داشتن
به پارسی : ناسانی داشتن
به پارسی = نگر ورزی
برابر پارسی واژه بیگانه مشخص = انگمان
گونه دادن
شاید واژه های گونش پذیر یا ترز پذیر بتواند در برخی جاها جایگزین واژه بیگانه انعطاف پذیر باشد
چَمِش به معنای انعطاف نیز می باشد - چَمِش پذیر = انعطاف پذیر
به پارسی : نگهداری از پایندگی یا نگهداری از پایستگی
به پارسی : آسه سرامد
در برخی باره ها سرامد هم معنی می دهد مانندِ نقش اصلی = نقش سرامد
انگیزش سرشتی
گام هایِ روشمند
برابر پارسی : چاره گرفتاری ها
چاره گرفتاری
روش هایِ راهگشا
به پارسی : انجام بایستگی کردن
برابر پارسی : کار انجامی
نهادیک برابر پارسی واژه مرسوم
گزیرستنی برابر پارسی واژه بیگانه اجتناب ناپذیر