پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (٦٩١)
آزار دهنده
آیریا ماندن
نبود وابستگی به . . . نداشتن وابستگی به . .
گمان زدگی
فراخور با گرایش
به فراخور
سرگردان
اگری شدن
شاید ( هست گرایی ) برای این واژه مناسب باشد به معنای آنچه هست را دیدن و نه آنچه می پنداریم یا آنچه باید باشد
به پارسی شاید این گزینه برای تحت اختیار داشتن مناسب باشد : در داشتاری داشتن
پوینده
دستامد
بی هنایش
رویه نگر برابر پارسی برای سطحی نگر
یاوه گرا
به پارسی : تکینگی
سرزدن ، پدیدار شدن
خود درست انگاری یا خود هوده انگاری شاید بتواند جایگزین حق به جانب بودنگردد و مفهوم آن را بهتر برساند . حق به جانب بودن = خود درست انگاری یا خود هوده ...
سرشتین
به پارسی : از دل
به پارسی : پیوندهای همبودی
اجرایی به پارسی انجامی
سزا کردن
وارهد = آزاد شود
تبلور کربن شفرده شده
دانا گونه
خوشا به روزگار تو - خوشا به به سرگذشت تو
آدمی گری به پارسی به جای انسانیت
پوشانیدن
باشنده شود
خواهان
لغزش ها
پیشرفت
در اندازه توان
زاده شده در درخشش ایزدی
آدمیزادگان
درخشندگی
بی جنبش کننده
در زبان محاوره : برابر با آنچه در آرزو است
خواهان
راهنمای آگاه
تباهگر
شسته شدنی
درخورِ بخشایش یا بخشش پذیر
فریفتن
دانایی یا آگاه شدن
هراش آور ( تهوع آور ) شاید بتواند جایگزین پارسی مناسبی برای منزجر کننده باشد
هراش آور
شاید بتوان رهنمودی را جایگزین هدایتگر نمود
شاید یاد کردن هم در معنی استعاره ای واژه بگنجد