پیشنهادهای مجید.ت.ل (٢٨)
دگرباره خیاط باد صبا بر اندام گل دوخت رنگین قبا
اندی کاف تصغیر
مثال برای سبک فکاهی بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار / خوش بود خوردن یک گوجه خیار
جویای حال کسی شدن
دارای طعم تیز و تند که زبان را بگزد.
بهترین و شریف ترین
پوست کندن
به کنایه نابود کردن و محو کردن باشد همچنان که در چک لیست کار ها را به قلم کشیدن محو و نابود کنند.
معیشت
تکاپو
مژده
تکان دادن سر ( به نشانه افسوس )
تک در زبان ترکی پسوند شباهت است: گئونش تک: مثل خورشید
یکی چرخ را بر کشید از شگاع / تو گفتی که خورشید شد در شراع شگاع: کماندان چرخ: استعاره از کمان به تناسب قوسی بودن فلک و کمان شراع: چادر، سراپرده معنی ب ...
با شتاب رفتن: چو بگذشت شب گرد کرده عنان / برآورد خورشید رخشان سنان فردوسی
فلسفی
Came to be known: شناخته شدن
ردیف ( در شعر: کلمات پایان ابیات که در لفظ و معنا مشترک اند )
رندانه، بدون ریا
ممکنه منظور عطار نیشابوری باشه
ایهام ( ادبیات )
اسب، دژ، قلعه
وا ماندن متعجب شدن
Be careful
ترکیب شده
نظر، دیدگاه، نقطه نظر
صوری
نسبت دروغ به کسی ( توهین هم از همین جهت است )