پیشنهادهای مجید حاجتمند (٤٦٠)
یه پاپاسی not one red cent
افاضات !! ( با s در اخر cents ) put in your two cents’ worth American English to give your opinion about something, when other people do not want to ...
افاضات !! put in your two cents’ worth American English to give your opinion about something, when other people do not want to hear it
" بالاترین " را هم به لیست آقای ارجمندی نژاد اضافه میتوان کرد ! مثلا The success of the first product is of paramount importance
چپیدن در جایی کوچک ، to get into a place or something such as a car, especially in large numbers or in a way that is not organized Four huge men ...
البته در بسترهای متفاوت معانی متفاوتی باید کرد . بشه یا نشه ! موفقیت یا شکست ! پیشبرد یا عقب گرد ! و . . . .
قضیه حیاتی ، مسئله اساسی
بحث یا موضوع تکراری مثال : the oft - mooted Iranian nuclear deal
گرو کشی
چشمها چهار تا شدن
کاربرپایه ( نقل از ماهنامه پیوست )
رزمایش
رُوّد شو ( با ضمه و تشدید روی واو خوانده شود )
استاد جیره خوار ، استاد اجاره ایی ، ( مثل تحقیقاتی که از میدان انقلاب تهران در میاد ) استادی که از دیگران برای انجام تحقیق برای آنها مزد دریافت می ...
کارتن خواب
کارتن خواب ،
شیشکی ( نقل از علی صلح جو )
گذشته و آینده . . .
به حساب آمدن ، داخل آدم دانستن ، محلی از اعراب داشتن
هاله مقدس ، شمائیل مقدس
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
ادای چیزی را درآوردن . . . مثلا They ape its language
The demitab or demi - tab ( from the French "demi" for half tabloid ) is 8 in � 10 1⁄2 in ( 203 mm � 267 mm ) , i. e. roughly one half of a sheet of ...
فکر و ذکر !
زخم زبون خور
با تشر وادار بکاری کردن ، نسخ کشیدن
زن متهاجم و غرغرو
بیداری ! third - person singular simple present indicative form of wake
تجهیز کارگاه Mobilization demobilization برچیدن کارگاه ( در شرکتهای نفتی )
آماده سازی ، تجهیز در شرکتهای نفتی امور مربوط به آماده سازی منطقه برای کار روی مخازن نفتی از جمله جاده سازی و . . . . . To mobilize oil rig
تخفیف مالیاتی ، کاهش موقت مالیاتی
ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر ( نقل از علی صلح جو ، از گوشه کنار ترجمه )
( نقل از علی صلح جو ، کتاب گوشه کنار ترجمه ) ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر she levrated in 1850
شباهت کمتری به جویپتر و شباهت بیشتری به ایکاروس داشتن ( جمله نقل از اکونومیست ) Less X than Y, where X and Y are nouns, is a structure that we use t ...
نامتعارف ، غیر عادی ، نقل از مجله اکونومیست most countries are facing soggy growth, infl�ation, squeezed living standards and a savage political ba ...
مسئول شرط بندی
شمای کلی پژوهش
اثبات گرایی positivism اثبات گرا positivist
حال بهم زن ، رو مخ One of my pet peeve is people who do not know how to properly chew gum
1 ) کلک ، زورق 2 ) بسیاری ، میزان زیادی The raft of media coverage
( نقل از فرهنگ معاصر ) جای تعجب ندارد که . . . ، تعجبی ندارد که . . . it is unsurprising that تعجب آور نبودن
افت ، تنزل . . مثال از اکونومیست Biden 's popularity has sagged
سوء تغذیه
1 ) کلاه سر کسی گذاشتن ، گوش بریدن 2 ) پاره کردن
to have or get a good understanding about what is needed to defeat or deal with ( someone one is competing against ) She failed to take the measure ...
آهسته حرکت کردن
غیر متخصص ، دانش کلی داشتن
آهسته و پنهانی نزدیک شدن اند ک اند ک جمع شدن To approach or move toward a target little by little, or furtively.
چشم بسته چیزی را قبول کردن ، با طناب پوسیده کسی داخل چاه رفتن . جالبه بدونین که قضیه ی این drink the Kool - Aid بر میگرده به نوامبر سال ۱۹۷۸ که بزر ...