پیشنهاد‌های مجید حاجتمند (٤٠١)

نا هماهنگ !!

وضعیت قانونی وضعیت قانونی نامشخص و تجزیه شده unclear and balkanized legislation

تحولی اساسی

ناقص !! The internet that we have today is broken

توسط عموم مردم !!!

( وقتی چیزی ) مایه افتخار شخص میشود مثلا فارغ التحصیلی یا کسب مقامی خاص

( وقتی چیزی ) باعث افتخار و سربلندی ست مثلا فارغ التحصیلی از دانشگاهی معتبر یا کسب مقامی خاص

پیش آمدن !!

رئیس حسابداری

افزایش یافتن ، بهبود دادن

در چنین وضعیتی . . . .

مسئولیت پاسخگویی ( نقل از دکتر باباجانی )

بصورت دیجیتال درآوردن ، دیجیتالی کردن دیجیتال سازی

نرم و لطیف ( در مورد پارچه و لباس )

جزء مقدسات

مقدسات مقدس انگاری جزء مقدسات

روش استدلال

جملات دوپهلو جملات نامفهوم و گمراه کننده

تفکر درهم برهم ، تفکر آشفته

مقدس انگاری

مقدسات باور خدشه ناپذیر !

شهر کلن آلمان

فروشگاه قفل و لولا، یراق الات

مدرسه ! چون در سیستم ایرانی نداریم و فقط در سیستم اموزش در انگلیس باب میباشد که شاگردان را بر اساس عملکرد شان انتخاب میکردند .

نقل از هزاره : بهانه ی جنگ ، دستاویز جنگ

نقل از هزاره : سفسطه آمیز ، مغلطه آمیز

حقیقت واضح ، واقعیت محض

جنبه جنبه های ابتدایی a primary facet

دید!! دید اجمالی a primary facet

نقل از فرهنگ هزاره : ( هنر ) بازنمودی ، تصویری ، تمثالی

وسایل ارتباطی !!

متداول ، شایع ، فراگیر ، همگانی

اشتیاق

عالم ، سپهر . . . . عالم حسابداری و اقتصاد Constellation of accounting and economic

مهندس خط تولید

تحقیقات ، پژوهشها ( بصورت جمع ظاهرا باید ترجمه شود ) ! Unlike data, research should always be used as a mass noun, and its verb must be singular. Som ...

نقل از هزاره : 1 ) ریش سفید ، پیش کسوت ، بزرگتر 2 ) عضو ارشد

نقل از هزاره : ( مجازی ) طرح کلی ، نقشه اصلی ( چاپ ) اوزالید

به نقل از فرهنگ هزاره : 1 ) تحقیق ، 2 ) تحقیقاتی، تحقیقی

نه نقل از فرهنگ هزاره : اصل مسلم ، اعتقاد بی چون و چرا

روال معمول . . . .

موردی ، یکدفعه ای

با میانگین ( چیزی مثلا دمای هوا ) کمتر از ( میزان مثلا 71. 6 فارنهایت ) with no average monthly temperatures above 71. 6 �F

ابتدا الفبای ( چیزی ) را یاد گرفتن

یادگیری الفبای موضوعی

در حال و هوای ( چیزی ) نقل از H. Razavi The expression "against the backdrop of ( something ) ” is a figurative and imaginative way to describe w ...

برداشت

نقل از فرهنک کمبریج : پرده ی پشت صحنه نمایش ( مانند پرده خوانی ها ) 2 ) دیدگاه ، منظر ، پس زمینه 3 ) برداشت عموم ، شرایط معمول ، عرف جامعه ، ( معادل ...

مرکز پشتیبانی

میزان سختی