banquette

/bæŋˈket//bæŋˈket/

معنی: زمین بلند، پشت بارو، نیمکت
معانی دیگر: (ارتش - در پیشرفتگی سنگر یا جان پناه) سکوب مسلسل چی، جای تیرانداز، (جنوب ایالات متحده) راهی که از زمین های اطراف بلندتر باشد، پیاده رو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a long, upholstered bench along a wall.

- The old banquettes in the train station were replaced by rows of plastic chairs.
[ترجمه گوگل] ضیافت های قدیمی در ایستگاه قطار با ردیف صندلی های پلاستیکی جایگزین شد
[ترجمه ترگمان] banquettes قدیمی در ایستگاه قطار با ردیف هایی از صندلی های پلاستیکی جایگزین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Then he reached the banquette, and without a pause, scooped up the parcel in his right hand and raced on.
[ترجمه گوگل]سپس به ضیافت رسید و بدون مکث، بسته را در دست راستش برداشت و به سرعت ادامه داد
[ترجمه ترگمان]سپس به لبه سنگی رسید و بی آن که مکث کند، بسته را در دست راستش گرفت و به سرعت به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper researches the reasons of TGP's banquette slumping during river closure by the Catastrophe theory and Self organized criticality.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی دلایل افت ضیافت TGP در طول بسته شدن رودخانه توسط نظریه فاجعه و انتقاد خود سازمان‌یافته می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله دلایل of TGP را در طول بسته شدن سیل توسط نظریه فاجعه و خود سازماندهی انتقادی مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He brought in a 1950s banquette for seating as a place for the family to hang out, and hung photos of the owners as goofy 8-year-olds on the walls.
[ترجمه گوگل]او یک ضیافت در دهه 1950 برای نشستن به عنوان مکانی برای معاشرت خانواده آورد و عکس های صاحبان خانه را به عنوان بچه های 8 ساله احمق به دیوارها آویزان کرد
[ترجمه ترگمان]او در دهه ۱۹۵۰ banquette را برای نشستن به عنوان جایی برای خانواده برای آویزان کردن و آویزان کردن عکس ها از مالکان به عنوان بچه های goofy ۸ ساله در دیوارها به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The parlour car had banquette seating, a bar, swivel chairs for enjoying the scenery, Wi-Fi access and a dreadlocked attendant, William.
[ترجمه گوگل]ماشین سالن دارای صندلی ضیافت، یک بار، صندلی های چرخان برای لذت بردن از مناظر، دسترسی به Wi-Fi و یک خدمتکار ترسناک به نام ویلیام بود
[ترجمه ترگمان]اتومبیل نشیمن روی نیمکتی نشسته بود و روی صندلی های گردان نشسته بود تا از مناظر و access و Wi و a و a لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the flicker of the fire a cave banquette draped in rabbit fur beckons napping.
[ترجمه گوگل]در سوسو زدن آتش، ضیافت غاری پوشیده از پوست خرگوش به چرت زدن اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]در نور آتش، سنگی بر روی سنگی که در پوست خرگوش آویزان بود چرت می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Honor and I fall back into the pillows of our banquette.
[ترجمه گوگل]من و آنر دوباره به بالش های ضیافتمان می افتیم
[ترجمه ترگمان]من و عالیجناب دوباره به بالش ها تکیه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mason seems pretty content as he slides into a banquette at a downtown Phoenix restaurant.
[ترجمه گوگل]میسون در حالی که در یک ضیافت در رستورانی در مرکز شهر فینیکس می رود، بسیار راضی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]می سون وقتی در رستورانی در شهر فینیکس واقع در شهر فینیکس به راه افتاد، خیلی راضی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Under a glass roof we sat side by side, a deux, on a banquette.
[ترجمه گوگل]زیر یک سقف شیشه ای کنار هم، یک دیوکس، روی یک ضیافت نشستیم
[ترجمه ترگمان]در زیر یک سقف شیشه ای کنار یک تپه، روی سنگی نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maggie: Ok for our last meal we will pretend that this is an eloquent banquette with a make-believe table.
[ترجمه گوگل]مگی: باشه برای آخرین وعده غذایی مان وانمود می کنیم که این یک ضیافت شیوا با یک میز ساختگی است
[ترجمه ترگمان]خب، برای آخرین وعده غذایی که داریم وانمود می کنیم که این یه نیمکت eloquent که میز رو باور می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jean Valjean, with the gentleness of movement which a brother would exercise towards his wounded brother, deposited Marius on the banquette of the sewer.
[ترجمه گوگل]ژان والژان با لطافت حرکتی که یک برادر نسبت به برادر مجروح خود داشت، ماریوس را در ضیافت فاضلاب گذاشت
[ترجمه ترگمان]ژان وال ژان با ملایمت حرکتی که برادر خود را به سوی برادر مجروحش می برد، ماریوس را روی لبه آگو گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Strips of colored vinyl film embellish the staircase balustrades ' tempered-glass panels. Right: Vinyl upholsters the banquette nearby.
[ترجمه گوگل]نوارهایی از فیلم وینیل رنگی، پانل های شیشه سکوریت نرده های راه پله را تزئین می کند سمت راست: وینیل ضیافت را در همان نزدیکی روکش می کند
[ترجمه ترگمان]Strips رنگ vinyl رنگی به راه پله balustrades - تزئین شده است درست: Vinyl the را در همان حوالی ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He turned out his pocket, all soaked with ooze, and spread out on the banquette of the vault one louis d'or, two five-franc pieces, and five or six large sous.
[ترجمه گوگل]جیبش را که آغشته به تراوش بود بیرون آورد و روی ضیافت طاق یک لوی دُر، دو قطعه پنج فرانکی و پنج یا شش سوس بزرگ پهن کرد
[ترجمه ترگمان]جیب خود را که آغشته به خون بود از جیب بیرون آورد و روی لبه گنجه یک لویی دو سکه پنج فرانکی و پنج یا شش شاهی پول انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Strips of colored vinyl film embellish the staircase balustrades'tempered - glass panels Vinyl upholsters the banquette nearby.
[ترجمه گوگل]نوارهایی از فیلم وینیل رنگی نرده‌های پلکانی را تزئین می‌کند - پانل‌های شیشه‌ای وینیل ضیافت را در نزدیکی روکش می‌کند
[ترجمه ترگمان]Strips از نوار vinyl رنگی به راه پله balustrades glass glass تزئین کرد و banquette upholsters را که در نزدیکی آن قرار داشت تزئین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمین بلند (اسم)
banquette, upland

پشت بارو (اسم)
banquette

نیمکت (اسم)
seat, banquette, bench, couch, pew, sofa, settee, squab

تخصصی

[عمران و معماری] سکوی پایه خارجی خاکریز - بانکت - جوی پشته
[زمین شناسی] سکوی کنار خاکریز یک خاکریز یا دیواره سنگچین در خط جلو/ قسمت نوک یا جلوی طرف رو به خشکی یک سد خاکی که برای حفاظت سد خاکی از لغزش هنگام اشباع از آب ساخته شده است.

انگلیسی به انگلیسی

• bench; platform within a trench (for soldiers)

پیشنهاد کاربران

بپرس