پیشنهاد‌های محمودابراهیمی میمند (٩٦)

بازدید
١٨
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سنگی صاف که به جای هاون برای کوبیدن غلات و غیره روی آن از آن استفاده می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام گیاهی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش میمندی به سنگ مشته درشت اورگ می گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در میمند به ورقه سنگ نازک و نوک تیز تریشنه می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به بز گوش بلند رش می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به بز به رنگ سیاه و سفید گازر گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بز سیاه که در دو طرف صورت دو خط قهوه ای داشته باشد را خچ گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به بز سیاه رنگ صورت سفید چال می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به بز سیاه که در صورتش نقطه های سفید وجود دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دیواره سنگی دایره ای شکل برای انباشت علوفه و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصدر یوشاندن به معنی تکان دادن چیزی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه قمس با ضمه حرف ( ق ) گیاهی است بوته ای و خاردار ومحکم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Semshoorسمشور بوته ای سبز رنگ و بسیار توده ای و بزرگ که در گذشته با سوزاندن آن و در آوردن ریشه از زیر خاک و کوبیدن ریشه لباس های خود را می شستند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در میمند کرمان به گیاهی که از آن کتیرا می گیرند گفته می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آب آبی با سکون حرف ( ب ) در واژه آب، نوعی گیاه که در اوایل بهار در رودخانه ها می روید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در میمند شهربابک به سنجاقک سیزنو می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

هوای نا آرام بارانی که با وزش شدید باد همراه باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مرغ یکساله و یا مرغی که تازه شروع به تخم گذاشتن کروه باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه bolelakبللک پبچیده شدن و جمع شدن چیزی را گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Avinاوین چوب کوچکی دایره ای شکل با شیاری در وسط برای گرفتن سوراخ مشک آب و یا دوغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوته گیاهی چند ساله که از ان برای گذاشتن زیر مشک های دوغ و ماست استفاده می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوته وحشی چند ساله با شیره ای سفید رنگ که شبیه ادامس است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

واژه سروsero در تلفظ مثل واژه مرو به معنای باد بسیارسرد را می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هذیان گفتن و سخن بی ارتباط و بی معنی را گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به سوزاندن موهای کله و پاچه گوسفند پلوشpoloosh گدیند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به چوبی بسیار کوتاه به اندازه یک وجب پلpel گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بازی چوپ و پلpel ( چوبی به اندازه یک وجب ) به پرتاب زیاد این پل گاله دادن گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام دهی است از توابع روستای میمند شهربابک کرمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

للنlelonدهی از توابع روستای میمند شهربابک کرمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دهات روستای میمند شهربابک کرمان است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ازانواع مختلف گیاه که برای انسان قابل استفاده و خوردن نباشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دهات روستای میمند شهربابک کرمان است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از دهات روستای میمند شهربابک کرمان است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به دره های عمیق که در کف ان ها اب رودخانه جاری است هنگر hangerمی گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دهات دهستان میمند شهربابک کرمان می باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیاهی علفی چند ساله که حدود یک متر قد می کشد و بیشتر برای خوراک الاغ جمع اوری می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ دیگری از واژه ریواس در میمند شهربابک است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام دیگر گیاه جو موشی است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در تفنگ سرپر به قسمت دستگاه چکاننده تخت می گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نان فطیر پخته شده در میان خاکستر داغ را گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به لارو پشه هنگامی که در اب زندگی می کنند کلملو می گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نام دهی از دهات روستای میمند شهربابک است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بخشی از ده لااشکورگوییه میمند شهربابک گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به برامدگی استخوان لگن جانوران کلاغ نشین گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چنانچه بره و یا کره گوسفند در همان سال اول ابستن شود و بزاید می گویند کاهو شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به میش سه ساله ترشتیر گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بز ماده چهار ساله گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جمع شدن افراد جنگجو و دعواگر قتومچی می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بنو beno سد کوچک ایجاد شده در مسیر رودخانه برای بهره برداری از اب های فصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به خس و خاشاکی که در مسیر اب جمع شوند و جلو حرکت اب را بگیرند گویند