پیشنهاد‌های محمودابراهیمی میمند (٩٦)

در روستای میمتد شهربابک به چوب اصلی وسط خانه ای به اسم گمبه که دایره ای ساخت می شود گفته می شود

در شهربابک کرمان به زنبور گفته می شود

در شهربابک کرمان به وردنه تیراش می گویند

نام دهی در شهرستان شهربابک و به معنی پای ابریز یا کنار ابشار است

پوسته شکسته بادام را گویند

در میمند شهربابک به صرفه داشتن به اندازه بودن چیزی گفته می شود.

در شهربابک کرمان به شیر ترش کرده میگویند بلتیز boltiz کروه است

حشره ای شبیه سوسک با بال های با نقطه های سفیدکه بچه ها برای بازی با کندن بخشی از پای آن و با اضافه کردن خار و . . . به ان باعث چرخیدن ان حول یک محور ...

گیاهی است با چوب های که به واسطه سوراخ بودن وسط چوب آن برای درست کردن چوب سیگار کاربرد دارد

در گویش مردمان شهربابک کلمه کریک corikبه دو معنای متفاوت است یکی مرغی که تخم نمی گذارد و اماده خوابیدن روی تخم هاست و دیگر گیاهی است با خا رهای قلاب ...

در گویش مردمان قدیم میمند شهربابک واژه تاله tale در سه معنی است یکی به شاخه گیاهانی چون کدو و هندوانه و یا به طور کلی به بوته صیفی جات گفته می شود و ...

شستن تفاله انگور را کاشوره گویند

قنداق بچه را لیفتیک گویند

ورم لثه به علت عفونت را گویند

به خس و خاشاکی که در مسیر اب جمع شوند و جلو حرکت اب را بگیرند گویند

به جمع شدن افراد جنگجو و دعواگر قتومچی می گویند

به بز ماده چهار ساله گویند

به میش سه ساله ترشتیر گویند

چنانچه بره و یا کره گوسفند در همان سال اول ابستن شود و بزاید می گویند کاهو شده

به بخشی از ده لااشکورگوییه میمند شهربابک گویند

به لارو پشه هنگامی که در اب زندگی می کنند کلملو می گویند.

نان فطیر پخته شده در میان خاکستر داغ را گویند

در تفنگ سرپر به قسمت دستگاه چکاننده تخت می گویند.

نام دیگر گیاه جو موشی است.

تلفظ دیگری از واژه ریواس در میمند شهربابک است.

گیاهی علفی چند ساله که حدود یک متر قد می کشد و بیشتر برای خوراک الاغ جمع اوری می شود

از دهات دهستان میمند شهربابک کرمان می باشد

از دهات روستای میمند شهربابک کرمان است

نوعی ازانواع مختلف گیاه که برای انسان قابل استفاده و خوردن نباشد

از دهات روستای میمند شهربابک کرمان است

نام دهی است از توابع روستای میمند شهربابک کرمان

در بازی چوپ و پلpel ( چوبی به اندازه یک وجب ) به پرتاب زیاد این پل گاله دادن گویند

در میمند شهربابک به بیماری گر گرفتی و افتادن فشار خون palmut پلموت گفته می شود

کپک زدن غذا را گویند

در شهربابک به گلیم کهنه گفته می شود

در شهربابک به وسیله جابجایی کود و سایر چیزها که بر پشت الاغ می نهاده اندو شبیه یک کیسه بسیار بزرگ می باشد و اغلب با موی بز بافته می شود کودی koodiمی ...

در میمند شهربابک به تکه ای از چیزی می گویند

لبه بیرونی ستون فقرات انسان یا حیوان و یا قسمت سفت و محکم سقف دهان

بازی که با کمک چوب انجام می شود و به شکل های مختلف است . به چوب کوچک که باید با چوب دستی پرتاب شود پلpel می گویند.

در پل بازی برای مشخص کردن نفر اول چوب کوچک که همان پل است را به بالا می اندازند و هر کس بیشتر توانست با چوب دستی به زیر ان ضربه بزند نفر اول است. به ...

تهدید کردن توسط انسان و یا حیوان که همراه با صدایی خاص و ترسناک باشدرا غرغاش می گویند.

در شهربابک کرمان نوعی مارمولک بزرگ را کلیس می گویند.

کلیسkolis به صدای سگ و روباه گفته می شود.

به برامدگی استخوان لگن جانوران کلاغ نشین گویند.

بوته وحشی چند ساله با شیره ای سفید رنگ که شبیه ادامس است

بوته گیاهی چند ساله که از ان برای گذاشتن زیر مشک های دوغ و ماست استفاده می شود

در میمند شهربابک به سنجاقک سیزنو می گویند

نشخوار کردن حیوانات

واژه گلنگgaleng به معنای چوبی است که در سوراخ استخر قرار می دهند تا جلو رفتن اب را بگیرد

للنlelonدهی از توابع روستای میمند شهربابک کرمان