میرزایی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vocation: حرفه ، پیشه ، فن

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intensive: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subject pronouns: 💢 𝐒𝐮𝐛𝐣𝐞𝐜𝐭 𝐏𝐫𝐨𝐧𝐨𝐮𝐧𝐬 ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring up: ۱ _ پروراندن ( کودک ) raise ( chil ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tie: ۱ _ گره ، بند ۲ _ کراوات I wear a s ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pork: pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه ج ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by the way: به این ۵ عبارت که با واژه way همراه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domestic: ⭕️🅥🅔🅡🅑 domesticate = اهلی کردن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cafeteria: ? What's the difference between . . ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lessen: ⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حدا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

azure: آبی روشن ، آبی آسمانی ، نیلگون brig ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intense: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacon: pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه ج ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: دقت کنید که barely و barley فرق دار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audience: تماشاگران ، شنوندگان ، ملاقات رسمی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bail out: Definitions 🔶 To secure the releas ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see: 🖇 تفاوت 𝐬𝐞𝐞 و 𝐥𝐨𝐨𝐤 𝐚𝐭 و � ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just in case: محض احتیاط ، محض اطمینان just in ca ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrocity: atrocity = بی رحمی ، ستمگری ، خشونت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm game: پایه ام ! I'm in

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back up: معانی ، تعاریف و مثال هایی از 𝐛𝐚� ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acne: آکنه _ جوش صورت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparison: ❗️ تفاوت comparison و contrast Comp ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blast: لانگمن دیکشنری : ۱ _ جریان باد قوی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avid: ( بسیار ) مشتاق Extremely enthusias ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

answer: 🇦 🇳 🇸 🇪 🇷 = پاسخ ، پاسخ دادن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barley: دقت کنید که barely و barley فرق دار ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

may: 📔 چند نکته جالب در مورد may , migh ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

austere: ۱_ سخت hard : an auster life ۲ _ سا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: زمینه ، طرح کلی شرح دادن ، خلاصه نو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prime minister: President = رئیس جمهور Prime minist ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break out: لانگمن دیکشنری : ۱ _ شروع شدن ناگها ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antic: مسخره بازی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

budge: ۱ _ تغییر عقیده دادن to come to an ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bingo: ۱ _ بازی دبلنا یا بینگو ( نوعی بازی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butter up: تملق کردن ، چاپلوسی کردن ، پاچه خوا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backside: این واژه به پشت هر چیزی اطلاق میشه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detectably: ⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

among: ♾ تفاوت among و between کلمه "among ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protest: اعتراض ، اعتراض کردن ، شکایت ، شکای ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

askance: چپ چپ The beggar asked for change, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personage: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break in: نکته : وقتی بین break و in خط فاصله ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clambake: مهمانی غیر رسمی در کنار دریا مخصوصا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authentic: لانگمن دیکشنری : اصیل ، معتبر ، موث ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nibling: 🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر ) ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whoosis: این واژه فقط به معنای همزن است تعار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charm: اسم : جذابیت ، دلبری ، سحر ، افسون ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevention: prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anxious: ۱ _ مضطرب ، نگران ، دلواپس ۲ _ مشتا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

differentiate: معانی کتاب Inside Reading : ۱ _ مت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

awkward: لانگمن دیکشنری : ۱_ دست و پا چلفتی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gerund: 🔰 تفاوت gerund و infinitive 🔘 ما ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insecticide: حشره کش a poison that kills insects

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

income: [ تفاوت 𝐢𝐧𝐜𝐨𝐦𝐞 و 𝐬𝐚𝐥𝐚𝐫𝐲 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aura: لانگمن دیکشنری : حال و هوا Definiti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grocer: خوار و بار فروش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spouse: 🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lesson: ⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حدا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veteran: سرباز کار کشته ، سرباز کار آزموده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mist: 💠 تفاوت mist , fog , smog Mist is ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ancient: صفت : باستانی اسم : باستان ، پیشینی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personalization: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apprehension: لانگمن دیکشنری : دلواپسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apprehend: لانگمن دیکشنری : بازداشت کردن ، دست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

male: Male = جنس نر _ مذکر Mail = پُست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose my temper: از کوره در رفتن e. g. You should go ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bard: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reside: ⭕️🅥🅔🅡🅑 reside = ساکن بودن، سکو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personalized: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immeasurable: از آنجایی که پیشوند منفی ساز im همر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condemn: سرزنش کردن ، محکوم کردن ، نپذیرفتن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean: تکیه کردن ، متکی بودن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indecisive: دو دل _ مردد _ بلاتکلیف مترادف : am ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wage: [ تفاوت 𝐢𝐧𝐜𝐨𝐦𝐞 و 𝐬𝐚𝐥𝐚𝐫𝐲 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonnative: 𝗳𝗼𝗿𝗲𝗶𝗴𝗻𝗲𝗿 = خارجی Definiti ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chauffeuse: ۱ ـ راننده زن ۲ ـ ( در زبان فرانسه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetizing: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise: 📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persuade: متقاعد کردن ، راضی کردن synonym : c ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

very: ⚠️ تفاوت 𝘃𝗲𝗿𝘆 و 𝘁𝗼𝗼 Very and ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bracelet: دستبند

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bug: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intensify: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accustom: لانگمن دیکشنری : عادت داشتن به be u ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time off: مرخصی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appropriate: در جایگاه صفت : مناسب suitable در ج ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thumb: در حالت فعل به معنای مرور کردن یا و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bridge: معانی متفاوت این واژه در دیکشنری لا ...

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anthropology: لانگمن دیکشنری: انسان شناسی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tame: صفت : اهلی ، رام شده فعل : اهلی کرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

questioner: questionnaire = پرسشنامه questioner ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mistreat: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license: سلام از کارمندان آبادیس میخواهم بعض ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earlier: پیشتر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: That's dangerous , though به هر حا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auxiliary: لانگمن دیکشنری : ۱ _ کمک کننده he ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personalize: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respond: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begrudge: حسرت کسی یا چیزی را خوردن غبطه خورد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antagonize: 𝐚𝐧𝐭𝐚𝐠𝐨𝐧𝐢𝐳𝐞 = خصومت ( کسی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

object pronoun: 💢 𝐒𝐮𝐛𝐣𝐞𝐜𝐭 𝐏𝐫𝐨𝐧𝐨𝐮𝐧𝐬 ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensely: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worth: Worth = ارزش Worse = بدتر Worst = ب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personify: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ample: لانگمن دیکشنری : کافی مترادف : enou ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrate: administrate = اداره کردن administe ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beanie: انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anecdote: داستان/ حکایت / خاطره کوتاه definit ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flour: آرد _ آرد زدن _ پودر _ پودر زدن flo ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effect: affect = تحت تاثیر قرار دادن ، موثر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrator: administrate = اداره کردن administe ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitter: لانگمن دیکشنری : ۱ _ تلخ Not sweet ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensively: ⭕️🅥🅔🅡🅑 intensify = تشدید کردن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oversee: نظارت کردن ، پاییدن واژه oversea یع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

person: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look at: 🖇 تفاوت 𝐬𝐞𝐞 و 𝐥𝐨𝐨𝐤 𝐚𝐭 و � ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HAM: pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه ج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sibling: 🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor: لانگمن دیکشنری : مرد مجرد unmarried ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrest: بازداشت کردن ، دستگیر کردن مترادفش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appease: لانگمن دیکشنری : خرسند کردن ، باج د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innovate: ⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Aptitude: استعداد natural ability

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leather: اسم : چرم صفت : چرمی فعل : چرم کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recitation: خوانش قرائت تلاوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viral: کلمه وایرال ، viral به معنی ویروسی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anonymous: لانگمن دیکشنری : گمنام همچنین بصورت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby: ░▒▓█🇧 🇦 🇧 🇾 █▓▒░ این واژه یکی ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encouragement: تشویق _ الهام

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arbitrage: لانگمن دیکشنری : معامله به سود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well: اسمش : چاه صفتش : خوب _ سرحال قیدش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personification: با احترام به جناب کریمی و بقیه دوست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

responsive: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cherish: I cherish you : برام عزیزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through: 🔍 فرق through و throughout حرف اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

border: ۱_ مرز ، حاشیه ۲ _ محدودیت ۳ _ محدو ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thankful: سپاسگزار متشکر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slope: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aqueduct: قنات ، آباره The aqueduct was first ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frank: to be frank about it در مورد آن صری ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaic: old ancient قدیمی _ کهنه _ باستانی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: ۱ _ وزش ، وزیدن ۲ _ از دست دادن ، خ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amiss: لانگمن دیکشنری : نادرست مترادف : fa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevent: prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut down: عبارات cut out و cut down هر دو یک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put up: برپا کردن ، قرار دادن The boys put ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poetic: poem : شعر poet : شاعر scop : شاعر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bit: دیکشنری لانگمن و vocapture : ۱ _ گذ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attic: لانگمن دیکشنری : اتاق زیر شیروانی r ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

still: اسم : آرامش فعل : آرام کردن ، ساکت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trim: خوش اندام Running is a good way to ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetitive: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cannery: کارخانه کنسرو سازی Factory where f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetite: appetizer = پیش غذا appetite = اشته ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appeal: ۱_ درخواست ، تقاضا strong request f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artisan: صنعتگر مترادفش میشه craftsman

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lift: ۱ _ بلند کردن یا شدن ۲ _ بالا بردن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ascent: ascend = بالا رفتن ، صعود کردن asce ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jazz: 📌differences between Blues & Jazz ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medium: متوسط ، معتدل به تلفظ کلمه خوب دقت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear: در حالت فعل : پاره کردن _ تکه تکه ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

might: 📔 چند نکته جالب در مورد may , migh ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antics: لانگمن دیکشنری : مسخره بازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suffer: عباراتی که تقریباً یک مقصود و معنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alien: 𝗳𝗼𝗿𝗲𝗶𝗴𝗻𝗲𝗿 = خارجی Definiti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adroit: زرنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive director: مدیر اجرایی synonym : managing dire ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put in: I should put in more time من باید ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crush: I have crush on you : ازت خوشم میاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang on: طاقت آوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accessory: لانگمن دیکشنری : زیورآلات_ لوازم فر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep down: Keep your voice down صداتو بیار پا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی ( متضاد عینی ) برای بیان ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give in: 🧷 تفاوت 𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗶𝗻 و 𝗴𝗶𝘃𝗲 � ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administer: administrate = اداره کردن administe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respondent: respond = پاسخ دادن response = پاسخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear: دیکشنری های 𝙻𝚘𝚗𝚐𝚖𝚊𝚗 و 𝚅𝚘𝚌 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asylum: ۱ _ پناهگاه Protection and shelter ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

context: ⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

course: زمین های ورزش های مختلف ⛹‍♂🤺🤸‍♂🏂 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ministerial: اداری Part of speech : adjective Ex ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illness: مریضی ، بیماری synonym : ailment _ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

managing director: مدیر عامل یا مدیر اجرایی synonym : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ancestor: لانگمن دیکشنری : جد ancestor like y ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beam: لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ تیر آهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accordingly: از این رو ، طبق این

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accrue: لانگمن دیکشنری : حاصل شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quilt: به فرق این چند واژه خوب دقت کنید ⭕️ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

taximan: cab driver = cabby = cabbie = cabma ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlander: 𝗳𝗼𝗿𝗲𝗶𝗴𝗻𝗲𝗿 = خارجی Definiti ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

given: Given her age , the emperor will mo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knot: Tie the knot = to get marry ازدواج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: رنگ خرمایی ، رنگ قرمز مایل به قهوه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appetizer: 🟢 appetizer = پیش غذا 🔴 appetize ...

١١ ماه پیش

مدال‌های میرزایی