learner - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soften one's edges: عبارت soften one’s edges یعنی: �رفت ...

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soften someone's edges: عبارت soften one’s edges یعنی: �رفت ...

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

junkie or junky: 1. کسی که به مواد مخدر معتاد است ( ...

جدید ٢٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prebunk: کلمه prebunk یعنی �قبل از وقوع یک ش ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compromise one's future: آینده کسی را به خطر انداختن

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compromise someone's future: آینده کسی را به خطر انداختن

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hope lies in sense: عبارت “hope lies in sense” را می تو ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip right off: 🔹در عبارت zip right off , عبارت پا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

still got it: عبارت still got it یعنی �هنوز اون ت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's shred: عبارت let’s shred بسته به موقعیت مع ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pop a squat: عبارت pop a squat یعنی �بشین� یا �ی ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ratcheted: کلمه ی ratchet هم به صورت اسم، هم ف ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sink like a lead balloon: معنی تحت الفظی : مثل بادکنک سربی فر ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oopsy daisy: “oopsie daisy” ( یا “oopsy daisy” ) ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upsadaisy: “oopsie daisy” ( یا “oopsy daisy” ) ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wedge pillow: بالش با سطح شیب دار که سر بالاتر از ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flip one's wig: عبارت flip one’s wig یعنی شدیداً عص ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

settle for fives: 1. در زمینه نمره یا امتیاز: I want ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

settle for 85: 1. در زمینه نمره یا امتیاز: I want ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knackwurst: سوسیس تند

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtually: معنی آن تقریبا است . در کامپیوتر ب ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drag somebody into doing something: کِر کِشان بردن کسی برای انجام کاری ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moon talk: اصطلاح “moon talk” چند کاربرد و معن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back sass: ریشه واژه 🔹 کلمه sass کوتاه شده ی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skinny on someone something: در انگلیسی “skinny” علاوه بر معنی ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me the skinny: در انگلیسی “skinny” علاوه بر معنی ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skinny scoop: در انگلیسی “skinny” علاوه بر معنی ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a need to know basis: ریشه اصطلاح on a need - to - know b ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit me five: برای گفتن �بزن قدش� ( high five ) د ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slap me five: برای گفتن �بزن قدش� ( high five ) د ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

five up: برای گفتن �بزن قدش� ( high five ) د ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tit up: در زبان انگلیسی، واژه "tit" و ترکیب ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set loose: cut loose release set free

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unzipped: معنی اصلی و جملات معمولی با unzippe ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sophie's choice: عبارت "Sophie's Choice" به صورت است ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

donkey brain: کلمه ی "donkey brain" اصطلاح عامیان ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stake: ### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snatch the marbles: تیله بازی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll in one's grave: عبارت "roll in one's grave" یک اصطل ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll in someone's grave: عبارت "roll in one's grave" یک اصطل ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squash a beef: یک نزاع - اختلاف - درگیری یا مشکل ر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ply a person with: به شکم کسی خوراکیی بستن - به ناف کس ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the interest of safety: محض احتیاط - برای رعایت ایمنی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol withdrawal: ترک الکل

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you above all people: عبارت "You above all people" به طور ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocular patdown: ocular patdown : بازرسی چشمی ، بران ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

woke: کلمه **"woke"** در زبان انگلیسی چند ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow someone's wad: shoot one's wad همه منابع و وقت و ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot someone's wad: blow one's wad همه منابع و وقت و ا ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow one's wad: shoot one's wad تمام منابع و وقت و ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

from here on: from here on out : از حالا به بعد - ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

time sharing programs: در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( C ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chuck full: سرشار مملو پر از

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

time shared amplifier: در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( C ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

timeshared: در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( C ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price gouge: price gouge : gouge : گرانفروشی کرد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laugh up ones sleeve: sleeve : در گذشته از آستین برای قای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lurk around: پنهانی یا به آرامی در جایی بودن یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oiled up: چرب شده آماده شده مست کرده

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collocation: کلماتی که با هم یک عبارت درست می کن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a good get: خوب چیزی تور کردی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driven snow: نماد پاکی و نهایت خلوص - سفید سفید ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cracker ass: توهینی که به سفیدپوستان میشه : احم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wild card entry to the olympics: 1. English: "In poker, a wild card ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shutup bird: یک عبارت تحقیرآمیزه : دهنتو ببند مر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weeble wobble: البته! عبارت "Weeble wobble" یک اشا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take off on someone: do not take off on us : رایج ترین ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpetbaggery: Carpetbag ( noun ) : A cheap suitca ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

porta potty party: اصطلاح�"Porta Potty Party"�به مهمان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shake somebody off: معانی اصلی: 1. رهایی یافتن از چیزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shook off the stigma: shook گذشته shake معانی اصلی sha ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shook off the responsibility: shook گذشته shake معانی اصلی sha ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shook off: shook گذشته shake معانی اصلی sha ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rain man: در اصل، "Rain Man" یک فیلم معروف اس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fudge on crackers: معنی تحت الفظی : شیرینی روی بیسکویت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a wash: 📚 تاریخچه اصطلاح: این اصطلاح ریشه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gdp per capita: تولید ناخالص داخلی سرانه - gdp سران ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tin ear: معنی "Tin Ear" ( گوش قلعی ) این ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genuflection: genu, flect ( flex ) To bend the ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hoagie: hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hoagie or hoagy: hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hoagy: hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drag up: چیزی ( ناخوشایند از گذشته ) را به م ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by good luck: عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a bender: در زبان انگلیسی، واژه ها و عبارت ها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push up bra: یک سوتین پوش - آپ نوعی سوتین است که ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

viscose: viscosity : ویسکوزیته از همین ریشه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if our luck is against us: عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

press one's luck: عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guido: کلمه "guido" ( و جمع آن "guidos" ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with no luck: عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if luck is against us: عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

die out: هر فعلی که با out یا up بیاید یعنی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in someone's wheelhouse: این اصطلاح به این معنی است که چیزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yankee doodle: متن کامل سرود میهن پرستانه معروف "Y ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open container: 1. رایج ترین و حقوقی ترین معنا: ظر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gig: کنسرت موسیقی - اجرای کمدی - برنامه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

per your request: طبق درخواست شما "Per your request ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a catch: توپ بازی کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jockey for power: Here are sentences covering all maj ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jockey for influence: Here are sentences covering all maj ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cynical exploitation: 1. Cynical attitude نگرش بدبینانه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potpie: Potpie ( پات پای / پای گلدانی ) یک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bet one's bottom dollar: مترادف : bet one's boot : روی چکمه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bet one's boots: bet one's boot : روی چکمه های خود ش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like a sore thumb: stick out like a sore thumb : معنی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robbed of: 1. Robbed [Place/Business] English: ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارورسازی ابرها: cloud seeding

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بارور کردن ابرها: cloud seeding

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clad steel: 1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cladmetal: 1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unclad: 1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thermal clad: 1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steel clad: 1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the fire lit: 1. Literal Meaning ( روشنایی / روشن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pedigree record: ریشه : pedi : پا grue : crane : د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rail on someone: ترجمه و معنی "rail on someone" به ف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haunch down: چمباتمه زدن - به قول اراکی ها چتلی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

franchise record: Persepolis extended its franchise r ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ascillation: Oscillation معنی: نوسان، تپش معانی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pro bono publico: عبارت "Pro Bono Publico" یک اصطلاح ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bono: عبارت "Pro Bono Publico" یک اصطلاح ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diddly: diddly squat : هیچ چیز

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do good by someone: رفتار درست و منصفانه خاص با یک فرد/ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no skin off my ass: به پشمم No skin off my back No sk ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diavola: زن شیطانی - دیو زن - شیطان - جن زده ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

featured actor: بازیگر برجسته - بازیگر شاخص که نقش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch me up to speed: bring me up to speed مَنو آپدیت کن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move to strike: عبارت "Move to Strike" بسته به حوزه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't big league me: : Don't treat me like I'm unimporta ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grain alcohol: Grain Alcohol ( الکل گندم / الکل غل ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure someone down: فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure down: فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fondler: fond, le, er fond : خواهان، مشتاق، ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coors light: کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're boning me: :you're boning me "You’re trickin ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coors: کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk somebody down: 1. To Persuade Someone to Lower The ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk someone down: 1. To Persuade Someone to Lower The ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold activated: 1. Cold - Activated Bottle English ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventional: Ordinary - normal - routine - forma ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flick someone off: give someone the middle finger : عل ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flick off: give someone the middle finger : عل ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liberty bell: ناقوس آزادی در فیلادلفیا

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick back up: 1. The poster fell down; can you st ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust someone's dogs out: پاها را راحت کردن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust one's dogs out: پاها را راحت کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flame retardants: retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bindle: بقچه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

copulative: Coupling

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fat tub: وان بزرگ - آدم چاقالو

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

virus warfare: جنگ افزار ویروسی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gribbit: قور قور قورباغه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust a deal: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust the budget: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broncobuster: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust heads: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow to kingdom come: To destroy something completely or ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the frame on someone: Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into one's pants: برای اولین بار با کسی رابطه جنسی دا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into ones pants: برای اولین بار با کسی رابطه جنسی دا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurocysticerosis: نوروسیستیسرکوزیس یک عفونت انگلی سیس ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psittacosis: تب طوطی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corner plot: زمین دو بر

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stare ahead: خیره شدن به جلو

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shellace: shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

siphoning: ( سیفون کردن / مکش با لوله ) به فرآ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adulterated milk: شیری که با آب رقیق شده - شیر تقلبی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endemic: Endemic : بیماری بوی یک منطقه که با ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

summer squash: کدو سبز خورشی - کدو زرد winter sq ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

winter squash: winter squash :کدو حلوایی summer ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wringer: ( شخص یا دستگاه که می چلاند ) آب چل ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whacked off: Here are 10 common English sentence ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broads: زنان - کارتها

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

severable: ✅ فعل ( verb ) : sever. : قطع کردن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on crack rock: مصرف کننده کراک

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack rock: ماده مخدر کراک

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lopper: هرس کننده - کسی که سرشاخه های درختا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

huff glue: بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glue huff: بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind your pace: "اگر خیلی تند می روی، کمی آرام تر ب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flag stones: سنگفرش

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woolly hair: Most common term for naturally curl ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plutonium smuggling: قاچاق پلوتونیوم از یک کشور به کشور ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shalt: thou shalt not steal : تو نباید دزد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magic spell: Here are some common English senten ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bait and switcheroo: Here are 10 common sentences using ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rhinorrhoea: Here’s a list of medical and scient ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up one's slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up someone's slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up ones slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wooed: Romantic Context 1. English: "He w ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all sewn up: "All sewn up" یک اصطلاح انگلیسی است ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

video intercom: آیفون تصویری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

audio door phone: آیفون صوتی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easter egg hunt: easter egg hunt : بازی یافتن تخم مر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steamroller somebody into doing something: steam : بخار roll : غلت زدن - چرخی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microbeer: مراجعه به microbrew

٢ ماه پیش

مدال‌های learner