Learner - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

between two stools: معنی تحت الفظی : ندونی روی کدام چها ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aa meeting: Open meetings are available to anyo ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special olympics: بازیهای جهانی المپیک ویژه افراد با ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zoom around: بسرعت رفتن informal ) to move or g ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isosceles: تلفظ: آیساسِلیز Isosceles" is made ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nrdc: National resources defense council ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

playbill: بروشور نمایش

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

owe a grudge: Harbor a grudge Owe a grudge Nurse ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nurse a grudge: Harbor a grudge Owe a grudge Nurse ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much as the next guy: As much as the next person به انداز ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corked bat: Corking a bat causes it to be light ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

another day in paradise: "Another Day in Paradise" is a song ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christian science monitor: نام روزنامه در آمریکا

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christian science: a religion based on Christian scrip ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian scientist: عضو فرقه christian science

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mohandas: مهاتما گاندی رهبر فقید هند

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

publishers' clearinghouse: PCH یک موسسه است

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diggity dog: Joy - surprise

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two tone: Two tone shirt: بلوز دو رنگ

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

culottes: دامن شلواری

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

culotte: دامن شلواری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shabbat shalom: Shabbat : شنبه Shalom:سلام - صلح ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mitzvah: کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mitzvot: کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut in front: We just can't cut right in front م ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall ass backwards: یعنی بصورت غیرمنطقی و بدن هیچ زحمت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sucker for: شیفته و عاشق کسی یا چیزی بودن I'm ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shanda: Shanda” is a Yiddish word that tran ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

packed to the gills: تا خرتناق پر شده completely full: b ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sap the strength: حوصله کسی را سر بردن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a pick: دست تو دماغ کردن

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it tolls for thee: کتاب ناقوسها برای که به صدا در می آ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

binding contract: قرارداد لازم الاجرا

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vertical leap: پرش ارتفاع

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

columbine: نماد یا سمبل حماقت Foolishness

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order of the boot: اخراج Get the sack Get the axe Ge ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get 86: اخراج شدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go off the air: دیگر از تلویزیون پخش نشدن - پخش برن ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost me: to cause ( someone ) to lose someth ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall off the face of the earth: Wipe off the face of the earth Disa ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ask for much: Demand or expect more than usual , ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hitch your wagon to the stars: معنی تحت الفظی : واگن یا کالسکه ات ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iatry: پسوند یونانی به معنی درمان کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust one's balls: Bust someone's balls" is a slang ph ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust balls: Bust someone's balls" is a slang ph ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip in zip out: سریع بودن - فوری

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cwazy wabbit: به طنز crazy rabbit

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust bust: شکستن انحصار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clipper ship: کشتی بادبانی تندرو Sailing ship : ک ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clip joint: noun informal a nightclub or bar th ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've e had it up to here: دیگه بسه - دیگه به لبم رسیده - دیگه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traffic school: a class that teaches you about driv ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

three cornered: Tricorn hat

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of a jam: get someone out of a jam Fig. to ge ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get the gate: از کار برکنار شده informal•North A ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choke the life out of: خشونت شدید به خرج دادن به قصد کشتن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rec room: اتاق استراحت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film treatment: پیشنویس فیلمنامه Movie treatment

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

movie treatment: پیشنویس فیلمنامه Film treatment

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pa system: Public address systems — or PA syst ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come on up down: بیا بالا/پایین

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiber of being: If you say that you feel something ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on someone's good bad side: Doing things that cause someone to ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

substitute bench: نیمکت ذخیره در فوتبال Dugout

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rachet box: جعبه آچار جغجغه ای

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rachet set: یک دست آچار جغجغه ای

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grave doubt: شک شدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wait'll: Wait till Wait until صبر کن تا زما ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wham and bam thank you ma'am: informal used in reference to sexua ...

٣ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land rush: طرحی در قسمتهای غربی آمریکا که زمین ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land run: Land rush طرحی در قسمتهای غربی آمری ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpet sweeper: جاروی دستی بجای برقی که دسته های بل ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

martinize: خشکشوئی According to a March 2019 a ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack someone's knuckles: قولنج انگشتان کسی را شکستن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bongo: بانگو : ( به اسپانیایی: bong� ) یک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stratego: یک بازی استراتژیک تخته ای ( رومیزی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bugboy: Horse Racing slang. an apprentice j ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brith milah: Bris the ceremony in which a Jewis ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declaration of independence: به طنز ، بعلت تعداد صفحات زیاد ، مث ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get your knickers in a twist: Don't get your panties in bunch حر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get your panties in a bunch: Don't get your knickers in a twist ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cover charge: پول ورودی به کلاب شبانه یا بعضی از ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your groove back: Groove : اینجا زندگی روزمره - عادت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll the bone: Roll the dice : تاس انداختن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabbage patch kids: Cabbage patch kids dolls:برند عروسک ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

courtesy phone: تلفن مجانی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vichy water: آب معدنی شهر ویشی فرانسه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codebreak: کشف رمز کردن - سر درآوردن از رمز - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازی دوستانه: Friendly game

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a moment's notice: Immediately بلافاصله - فورا : imme ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

andiron: سه پایه ای در شومینه که هیزم را روی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a moment notice: Immediately بلافاصله - فورا : imm ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vizor: آقتابگیر ماشین - لبه کلاه که جلوی آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transom: قاب بالای دَر یا پنجره که ثابت است ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it lie: وِلِش کن . وقتی مسئله ای پیش می آید ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safety glazing: شیشه نشکن Safety glazing is a modi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have to kill me: باید از روی جنازه ام رد بشه ترجمه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beans and franks: Beans and franks or franks and bean ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

franks and beans: Beans and franks or franks and bean ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temper your expectations: انتظارات خودت ر ا تعدیل کن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atomic wedgie: Noun. atomic wedgie ( plural atomic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ventriloquist dummy: عروسکی که یک عروسک گردان بجایش صحبت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوز ناشتا: در عین بی پولی پُز مفتی دادن - من ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burn to someone's memory: در ذهن کسی حک شدن That orange dres ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uromysitisis poisoning: it is caused by prolonged failure t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sisyphus: سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sisyphean labor: سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

second runner up: نفر سوم مسابقه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

premium grade petrol: بنزین ممتاز - بنزین عالی - بنزین سو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color me: Consider me Regard me as Color me ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give ear to: Give ear to nobles : به حرف اشراف گ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primae noctis: The phrase prima nocta, based on th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nocti: Primae noctis : حق شب اول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when it matters: وقتی وقتشه - وقتی مهم است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilience: اگر در اثر فشار - ضربه یا کشش جسمی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de oppresso liber: آزادی از ستم شعار نیروهای ویژه آمر ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barrow boy: چرخی - فروشنده با چرخ دستی - دستفرو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitches get stitches: if someone tells an authority figur ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitches get snitches: if someone tells an authority figur ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

svalbard: مجمع الجزایر نروژی در اقیانوس منجمد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spade: Call a spade a spade : حقیقت را رک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the wish is father of the thought: Some examples of this proverb : 1. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subtle: نکته تلفظی : ساتل . b تلفظ نمیشه .

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

krakatoa: جزیره ای آتشفشانی در اندونزی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chickadee: چرخ ریسک پرنده ای از راسته گنجشک سا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make my flesh crawl: باعث ترس یا چِندِشَم میشه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yeat: بله نخیر

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capulet and montague: فامیل رومئو و ژولیت در نمایشنامه ر ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blue water: آب موجود در اقیانوسها - دریاها و من ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carbo: کربوهیدرات

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tippytoe: نوک پنجه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

damnedest: It's the damnedest thing خیلی مسخر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tippy toe or tippytoe: نوک پنجه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algonquin round table: میزگرد هتل آلگونکوین گروهی از نویس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supersaver: . a specially reduced fare, as for ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no skin off my back: No skin off my back No skin off my ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no sweat off my back: No skin off my back No skin off my ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kerchief: دستمال سر - روسری Handkerchief : د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silhouette artist: هنر ساختن تصویر افراد با سایه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sa allegations: Sexual assault allegations : ادعاها ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean away: Antonym : lean into

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unalive: کشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast your vote: رای خود را بدهید

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dui school: Learn about, and take responsibilit ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first pass the post: The first contestant who reachs the ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loft apartment: Loft apartments are apartments that ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plighted lovers: عاشق و معشوقی که در شرایط خیلی بدی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock the ball out of the park: Hit the ball out of the park کاری ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the ball out of the park: Hit it out of tha park Knock it out ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wine pairing: To drink a special wine with a cert ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reigning champion: قهرمان کنونی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper fan: بادبزن کاغذی مثل مدل چینی ژاپنی ها ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live high off the hog: Live high on the hog لاکچری زندگی ک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get it through one's head: I got it through my head that my pa ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reach for the moon: Reach for the moon . Even if you mi ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what possessed you: کار غیر منطقی انجام دادی . چرا اینک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرهای خراسان: خرهای خراسان استعاره از مشغول بودن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know your onions: Know your stuff be very knowledgea ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as old as chronos: پدر زئوس مال عهد دقیانوس

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

middle east roadmap: Specific plan for peace in the midd ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feat of diplomacy: شاهکار دیپلماسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erupt into applause: فوران تشویق با دست زدن

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بنظر من رعایت استانداردها و کیفیت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break the spell: To bring an end to magic

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fidget spinner: a small toy comprising two or three ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yod: حرف ی در الفبای عبری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrusive r: I saw a cat : برای تلفظ بهتر بین sa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soak it up: لذتشو ببر Synonym : soak it in

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soak it in: لذتشو ببر Synonym : soak it up

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fits like a glove: کاملا اندازه است

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oompah loompah: نماد کوتوله بودن - موی سبز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shoot straight: I gotta shoot this to you straight ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fridge worthy: The term “fridge worthy” typically ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wit's end: idiom. to be so worried, confused, ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the victor go the spoils: The winner gets everything as in ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the victor belong the spoils: The winner gets everything as in H ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های Learner