دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
سوراخ شدن قایق، سوراخ کردن قایق، سنجاق کراوات، برش، شکل سیخ، بشکل مته، سوراخ کن، سوراخ کردن، نوشابه دراوردن ( از چلیک ) ، برای نخستین بار بازکردن، با ...
در برداشتن، شامل بودن متضمن بودن، قرار دادن، شمردن، به حساب آوردن، معماری: گنجاندن
تابلو اعلان، تیر حامل اعلان، تابلو راهنما
جنوبی، لغز، چیستان، معما، مسئله دشوار، نجوم: چلیپا crux ( cru ) : زین قایق، صلیب جنوب، علوم دریایی: syn : southern cross
خنده اور، مضحک، مزخرف، چرند , خنده دار
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
سلام میخوام به انگلیسی بگم: "چقدر قیافه ی این دختره برای من آشناست. انگار یه جایی قبلا دیدمش" She's got a familiar face but I vaguely remember whether I met her before OR but i can't place her. place to recognize someone or remember where you have seen them or how you know them: She looks familiar but I can't place her.did she use to work here?!
I remember her/ his face
I am as busy as bees اصطلاحا یعنی وقت سر خاروندن ندارم . خیلی سرم شلوغه