تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - so - so 2 - indifference 😐 😒😕

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هم میتونه باشه Fraek یعنی یک چیز غریب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین بردن relieve

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشکل سر راه مسئله دشواری مانع، سد، انسداد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مدیر سرپرست کارگردان ناظر عضو هیئت مدیره مدیر عامل مدیر اجرایی کنترل کننده ‎شخصی که مسئول یک فعالیت، بخش یا سازمان است ‎عضو هیئت مدیره افرادی که امور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

have a clean conscience وجدان پاک در واقع اصطلاح می باشدبه معنای ‎ بی گناه بودن یا نداشتن احساس گناه یا پشیمانی نسبت به چیزی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارائه زمینه ( برای زمینه ) ارائه اطلاعات اضافی است که به درک چیزی کمک می کند. به عنوان مثال - نقل قول از کسی خارج از متن. عبارت دقیق تری که می توانست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرایط نامطلوبی که شانس موفقیت یا اثربخشی را کاهش می دهد. مشابه: اشکال گیر سنگ مانع ضعف نقص کاستی عیب محدودیت مشکل دشواری مسئله عوارض ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افسوس Synonyms: sadly, unfortunately, inopportunely

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارامد روش مند به درستی انجام شده ‎ در خصوص ( تحقیق، تجارت، عملیات، و غیره ) یعنی به شیوه ای رضایت بخش رهبری، انجام شده یا انجام شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعالیت ها و روابط جنسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از بین بردن مانع تراشی کردن مختل کردن خراب کردن خدشه دار کردن ناتوان کردن تضعیف کردن عمل خرابکاری در چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناسالم زیان آور مضر آسیب رسان ویرانگر بدخیم سمی مخاطره آمیز خطرناک ناخوش در وضعیت بد سلامتی نامناسب ضعیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای دادن آخرین اخبار و جزئیات در مورد یک وضعیت به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آشغال ریختن مشابه: ایجاد بی نظمی به هم ریختن در اطراف پراکنده شدن در هم ریخته شدن نامرتب کردن بدنام کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تجزیه شدن پوسیدگی متلاشی شدن فرو ریختن فاسد شدن گندیدن خوردگی زوال فساد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لغت drug همراه با s به معنای مواد مخدر مواد یا دارویی که هنگام بلع و ورود به بدن اثر فیزیولوژیکی دارد مواد افیونی گیج کننده توهم آور هذیان آور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جاه طلب داشتن یا نشان دادن میل و اراده قوی برای موفقیت. : مشتاق نیرومند زورگو مبتکرانه پیشگام ترقی خواه مشتاق با انگیزه پر انرژی غیرتمند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نو مادر زنان باردار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صفت ایجاد احساس وحشت ؛ خیلی بد و ناخوشایند؛ وحشتناک؛ ناامید کننده یا بسیار تکان دهنده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیس پزشکی که به عنوان پزشک ارشد نیز شناخته می شود، پزشکی است که دارای بالاترین عنوان مدیریت ارشد در یک مرکز بهداشتی درمانی است که بیماران یا یک بیما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مراقبت های اولیه : مراقبت های بهداشتی ارائه شده توسط یک متخصص پزشکی ( مانند یک پزشک عمومی، پزشک اطفال، یا پرستار ) که بیمار با او تماس اولیه دارد و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت خوش قلب سخاوتمندانه از روی مهربانی ‎ ( از شخص ) مهربان و دلسوز و سخاوتمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

الف ) رضایت بخش یا قابل قبول بودن ب ) کاری را به خوبی یا به نحو رضایت بخشی انجام دادن ج ) سالم و سرحال بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اغلب اتفاق می افتد اغلب یافت می شود یا انجام می شود معمولی مرسوم متداول آشنا رایج غالب پذیرفته شده مشترک ( بین فرد، گروه یا چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خارش ناحیه تناسلی خارش دستگاه تناسلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف: محکم کردن، ایمن کردن، ثابت کردن، وصل کردن گیره، پیچ و مهره، فریب دادن یا کلاهبرداری ( فردی ) ، به ویژه توسط برای چیزی بیش از حد از آنها پول م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in the wrong place , at the wrong time زمانی که اتفاق بد یا مشکلی رخ می دهد، از نظر فیزیکی در جایی حضور داشته باشید. این عبارت اغلب برای نشان دادن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آوردن ( چیزی ) به حالتی که در آن هیچ فعالیت دیگری اتفاق نمی افتد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباس یا اسکراب سبز ١ - جراحان معمولاً از اسکراب های سبز یا آبی استفاده می کنند، نه تنها به این دلیل که روی بیشتر رنگ های پوست جذاب هستند، بلکه به خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لباس بیرونی بلند و روان مخصوصاً: لباسی که برای مراسم تشریفاتی یا به عنوان نماد دفتر یا حرفه ، یا لباس اداری استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتاق های معاینه اتاقی در مطب پزشک که در آن پزشک بیماران را معاینه می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نظر رسیدن ظاهرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چیز دیگری یک شخص، چیز یا رویدادی که کاملاً قابل توجه, غیرمعمول، چشمگیر است یک وضعیت کاملا متفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور معمول کمتر به طور طبیعی کمتر غیرعادی تر به طور کلی کمتر غیر معمول تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصطلاح: شب و روز / ( مانند ) شب و روز همیشه؛ به طور پیوسته برای توصیف یک تغییر یا تفاوت واضح بین دو چیز استفاده می شود نکات: هنگام استفاده ...

پیشنهاد
٠

نفس نداشتن، ، در واقع ناتوانی در نفس کشیدن است. اما ما اغلب می گوییم که نفس نفس می زند زمانی که بسیار هیجان زده هستیم ( مناظر کاملاً نفس من را بند م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - لمس کردن یا حرکت دادن چیزی 2 - از چیزها به روش های مختلف برای ایجاد یک اثر جالب یا طنز استفاده کنید یا ببینید چه تأثیری دارند: You can get a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم جمع: ناخوشایندها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفت ١ - شهر کوچک:زمانی استفاده می شود که به مکان های کوچک اشاره می شود، معمولاً در ایالات متحده، که در آن مردم دوستانه، صادق و مودب هستند. ٢ - گا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیکشنری مک میلان تعریف CANNOT ( HELP ) BUT ( عبارت ) : چاره ای جز انجام کاری ندارید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Buy ( yourself ) time برای خود وقت گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به معنای عصرانه نیز می باشد در مثال زیر dinner به عنوان وعده عصرانه و night به عنوان وعده شام آمده است: Breakfast at 7:00 a. m. consisted of freshly ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک شکم بزرگ، چاق و بیرون زده که نتیجه عادت طولانی مدت نوشیدن مقادیر زیادی آبجو است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to have no problems or difficulties

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدرفتاری کردن رفتار ظالمانه، بد، بی رحمانه، با خشونت ( فرد/ حیوان ) سوء استفاده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Use this phrase to talk about something that you can't control.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اغلب اوقات، افرادی که سطح سروتونین پایین تری دارند، افسرده می شوند یا خلق و خوی پایین تری نسبت به افراد با سطوح بالا تجربه می کنند. دانشمندان بر این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سالن کنفرانس یک مکان بزرگ که برای کنفرانس ها که اغلب شامل یک سالن بزرگ و همچنین تعدادی اتاق سخنرانی کوچکتر و سایر امکانات است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمه دیگری برای یادگیری بیشتر چیست؟ Learn more عبارتی از فعل یادگیری است. در اینجا لیستی از مترادف ها برای یادگیری وجود دارد. زمینه ها ▲ برای ...

١