حسین نجم - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

configuration: چیدمان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inferring: استنتاج، استنباط، نتیجه گیری، برداش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blindfold: چشم بند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blindfold: چشم بند

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heterogeneity: نا همگونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heterogeneity: نا همگونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concluding: پایانی، نهایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

concluding: پایانی، نهایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inferring: استنتاج، استنباط، نتیجه گیری، برداش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inferring: استنتاج، استنباط، نتیجه گیری، برداش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncertainties: عدم قطعیت ها، نا اطمینانی ها، تردید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uncertainties: عدم قطعیت ها، نا اطمینانی ها، تردید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

integrate: ادغام کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

integrate: ادغام کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

configuration: چیدمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

configuration: چیدمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cuttings: براده ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foremost: پیشرو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

impressive: تاثیر گذار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prided: گذشته فعل pride به معنی بالیدن، مفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

credential: اطلاعات و اسناد هویتی، مدرک تایید ص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supernatural: فرا طبیعی، ماورا الطبیعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supernatural: فرا طبیعی، ماورا الطبیعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hond: تیز کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elude: دم به تله ندادن، قسر در رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obsess: دغدغه داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jolly: سرخوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sentiment: حس و حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intrinsic: قائم به ذات، ذاتا، ذاتی، به خودی خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pledge: متضمن شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paramount: ارجح، سرآمد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spur: تلنگر زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counteract: اقدام متقابل

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های حسین نجم