تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

reduce To become, or to make something weaker کاهش دادن کاستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

controlled breathing به طور منظم نفس کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آرام شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مهار کردن سرکوب کردن فروخوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

to keep ( a feeling or emotion ) inside instead of expressing it : to hide ( a feeling or emotion )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آرام بخش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فوران خشم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

to suddenly become very angry if a machine blows a gasket, too much pressure inside breaks a gasket and causes liquid or gas to come out عصبانی شدن، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

To eat something very quickly or voraciously. A noun or pronoun can be used between "stuff" and "down to force something down inside of something To ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

being humble آدم خاکی متواضع واقع گرا فروتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تو رویا به سر بردن خواب طلایی خیال باطل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیرینه مدت ها پیش many years ago

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تو پوست خودش نمیگنجه از خوشحالی بال دراوردن رو ابرا راه میره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بازار رو در دست گرفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازار رو قبضه کرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لبه تیغ راه رفتن ریسک زیاد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سردرگم

پیشنهاد
١٥

آتش دعوا رو خوابوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تو مخمصه افتادن

پیشنهاد
٣

همه به یه نون و نوایی میرسن

پیشنهاد
١٢

پایان شب سیه سپید است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شتر در خواب بیند پنبه دانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

از زمین و آسمون میباره گل بود به سبزه نیز آراسته شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

گاومون زایید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آتش زیر خاکستر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دلم شور میزنه دلم مثل سیرو سرکه میجوشه دلم آشوبه انکار تو دلم رخت میشورن طوفان در راهه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابو قراضه ماشین لگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

وصله ناجور نخاله گروه