پیشنهاد‌های محسن قنبری (٢,٠٢٠)

بازدید
٢,٣٢٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان محترم اکثرا ( take of ) را با ( take off ) اشتباه گرفته اند. take of معمولا به معنی بدست اوردن ، استفاده کردن. . . اسنفاده میشود. مثال: Wh ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین: crowbar دیلم

پیشنهاد
٠

to help someone to live an honest, decent life and prevent them from doing immoral or illegal things کمک به کسی برای داشتن یک زندگی صادقانه و شایسته ...

پیشنهاد

help to keeping one living an honest or healthy life. کمک به حفظ یک زندگی صادقانه یا سالم. مثال: All her efforts to keep him on the straight and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. the proper, honest, and moral path of behaviour 1. مسیر صحیح، صادقانه و اخلاقی رفتار 2. the way of virtuous or proper conduct 2. نحوه رفتار نیکو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. completely honest 1. کاملا صادقانه 2. very straight 2. خیلی مستقیم مثال: 1. Tom's not the devious type – he's as straight as a die. 2. The st ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا صادقانه مثال: He's run as straight as a die twice and wandered twice. The Sun ( 2018 ) The route continued southwest as straight as a die ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. in a straight line; by the most direct route 1. در یک خط مستقیم; از مستقیم ترین مسیر 2. as directly as possible 2. تا حد امکان مستقیم متال: Alt ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلاغ کلاغ سان صدای خروس همچنین معانی زیر: 1. offensive an old or ugly woman 1. توهین آمیز یک زن پیر یا زشت 2. ( often foll by over ) to boast on ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتار عاشقانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

طلایه دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرواز از کنار یک موقعیت یا هدف خاص، به ویژه نزدیک شدن یک فضاپیما به یک سیاره یا ماهواره برای بررسی شرایط a flight past a particular position or targ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) مطلق انگاری مطلق گرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( فلسفه ) علی الاطلاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) اطلاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تقریبا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تصادف کردن برخورد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

احتمالا ظاهرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آزمایش یا تمرین چیزی جدید یا امتحان نشده برای ارزیابی اثربخشی آن a test or rehearsal of something new or untried to assess its effectiveness

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیم گروه کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. the period indicating completion of half the time allowed for an activity, as for a football or basketball game or an examination 1 - دوره ای که ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. فوتبال یک ضربه آزاد به سمت دروازه از نقطه ( نقطه پنالتی ) در محوطه جریمه و 12 یارد ( حدود 11 متر ) از دروازه، با تنها دروازه بان اجازه دفاع از آن: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) یکتایی مطلق مناسب تره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیروزی برتری تفوق مثال: 9 دقیقه بعد با یک ضربه پنالتی برتری خود را دو برابر کردند doubled their lead nine minutes later with a penalty kick

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) مطلق عامه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) اخلاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) صرافت مطلق

پیشنهاد
٠

( فلسفه ) امکان یا فقر ذاتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) غیریت مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) اَحَد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) اَحَد the absolute oneness

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) نیست مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) وجوب مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( فلسفه ) خیر مطلق خیر محض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( فلسفه ) وجود محض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) ذات مطلق ماهیت مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) تباین مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) ذات مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) موجبیّت مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) هستی مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) جمال مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) مطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) المطلق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( الهیات ) غیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( الهیات ) نسخ مثال: abrogation of divine low نسخ احکام الهی

پیشنهاد
٠

( الهیات ) نسخ احکام الهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فلسفه ) بالایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوق طبیعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دار آخرت سرای آخرت