پیشنهادهای فرتاش راوش (٢٠)
[عامیانه] مواد ( مخدر )
[عامیانه] سیگاری ( = سیگار حشیش )
آرزوی محال٫ آرزوی واهی٫ هدف بی اساس
ماه کامل
[انگلیس] ترمینال مسافربری٫ پایانه
[ آمریکا] پلیس ایالتی
وکیل گرفتن
زد و بند ؛ کثافت کاری
۱ - [در وسط و یا آخر جمله] مثل چی، مثل ریگ، . . . = خیلی زیاد He worked like hell مثل سگ کار کرد ۲ - [ در اول جمله] عمرا، صد سال سیاه، . . . I'm com ...
استادیوم، ورزشگاه [انگلیس] ورزشگاه فوتبال، ورزشگاه راگبی [آمریکا] ورزشگاه بیس بال
[عامیانه] پلیس، پاسبان
حروم کردن
۱ - [پنیر، کره] قالب، ۲ - [طلا] شمش، ۳ - [گوشی موبایل] پاره آجر, گوشت کوب= قدیمی ( که سنگین و بزرگ است ) ، خراب
تاکسی خطی
Turn a whiter shade of pale [از ترس ] رنگ باختن
[در بازی ورق] خال آزاد= خال یا ورقی که دارنده آن ارزشش را تعیین میکند مثال: deuces are wild دولو ها خال آزادن
۱ - فضای خالی، فضای تهی ۲ - خلا
غیر عادی، نامتعارف
حساب دفتری
بازاریابی تلفنی، ویزیتوری تلفنی