فرهاد سليمان‌نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scorn: poured scorn on به دید تحقیر نگریست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scorn: poured scorn on به دید تحقیر نگریست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

model on: الگوبرداری کردن، درست کردن از روی چ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

model on: الگوبرداری کردن، درست کردن از روی چ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pass over into: پیوستن به، ملحق شدن به، اضافه شدن، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass over into: پیوستن به، ملحق شدن به، اضافه شدن، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no room left: هیچ مجالی وجود نداشته باشد، هیچ جای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dissensus: اختلاف عقیده، جروبحث، مشاجره، نفاق، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

artificially: تصنعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artificially: تصنعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

identification: هم ذات پنداری، حس داشتن هویتی مشترک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

given: با اذعان به، با امعان نظر به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counterpart: بدیل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arrogantly: متکبرانه، متبخترانه، با تبختر، با ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrogantly: متکبرانه، متبخترانه، با تبختر، با ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: معرفت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anaemic: ازرمق افتاده، بی رمق، ضعیف

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botched: سرهم بندی شده، سمبل شده، وصله پینه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

botched: سرهم بندی شده، سمبل شده، وصله پینه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

androcentrism: نرینه نحوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self regulating: خودمختار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self regulating: خودگردان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

acquisition: یادگیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sap: تضعیف کردن، از رمق انداختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sap: تضعیف کردن، از رمق انداختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

implicate: دخیل دانستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

implicate: دخیل دانستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sentiment: میل، تمایل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self sustaining: متکی به خود، به خودمتکی، خودکفا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well ordered: به سامان، مثل well - ordered societ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diffuse: تسری دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interest: نفع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interest: منفعت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compressed: خلاصه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public spirited: مدنی الطبع

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self regarding: خودبین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theocracy: حکومت دینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theocracy: حکومت دینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catechism: کلیات یا مبانی یا اصول هر چیزی، مثل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

competence: توانمندی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pietist: زهدباور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sanctimoniousness: زهدفروشی، مقدس مآبی، زاهد مآبی، خشک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

religiosity: دین خویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

religiosity: دین خویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labyrinth: هزارتو، گمراهه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daimon: ندای درون ( در رساله های افلاطون صد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daimon: ندای درون ( در رساله های افلاطون صد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lesser: مادون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boundlessness: ناکرانمند، بی حدوحصر، بیکران، بی پا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boundlessness: ناکرانمند، بی حدوحصر، بیکران، بی پا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrieking: پرقیل وقال، جنجالی ( به عنوان صفت )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ascribe: چیزی رل به جای چیز دیگری جا زدن، ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticipating: سال ها قبل از چیزی، مدت ها پیش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

messy: مغشوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

messy: مغشوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inflation: ( در فلسفه ) : تعالی بخشیدن، متعالی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beleaguered: در معرض تهاجم، در تنگنا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allegedly: بنابه ادعا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ceremoniously: با تشریفات، رسماً، به طوررسمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fit: دمساز بودن با کسی یا چیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkward: ناگوار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mislead: کسی یا چیزی را تحریف کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self appointed: خودسر، خودسرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by contrast: از طرف دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by contrast: از طرف دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ominously: وحشت زده، تهدیدکنان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ominously: وحشت زده، تهدیدکنان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recourse: دست یازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recourse: دست یازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quintessential: نمونه ی ناب یا بار ز هر چیزی، مظهر، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gradually: آرام آرام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spring nailed: دمدمی مزاج

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

velvet pawed: ریاکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refer: خطاب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

refer: خطاب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spirit: خلق وخو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

circumstance: In the circumstances: از این حیث

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

circumstance: In the circumstances: از این حیث

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unfashioned: ازمدافتاده، نامتداول گشته، ازرده خا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfashionable: نامتعارف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impious: کفرآمیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impious: کفرآمیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as required: در صورت لزوم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as required: در صورت لزوم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

operation: سازوکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

practicality: واقع بینی، عملی بودن، معقول بودن، ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

docility: اطاعت، اطاعت پذیری، مطیع شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

approvingly: از سر موافقت، به نشانه ی تأیید، با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

approvingly: از سر موافقت، به نشانه ی تأیید، با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

test: سنجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cultivate: حشرونشر داستن، رابطه داشتن، گرم گرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innovation: تغییر و تحول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impolitic: بی تدبیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

court: هیات حاکمه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incorporation: اتحادیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

progress: by progress: به مروز زمان، تدریجاً، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

progress: by progress: به مروز زمان، تدریجاً، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabal: فرقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

principled: مبنایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sacrilege: هتک حرمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sacrilege: هتک حرمت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

true believing: ( به لحاظ مذهبی، فرد ) با اعتقاد را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cement: عامل پیونددهنده، عنصروحدت بخش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

war cry: بانگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deftly: استادانه، با مهارت، با چیره دستی، ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deftly: استادانه، با مهارت، با چیره دستی، ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phalanx: انبوه، توده، مجموعه، خیل کثیر

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

after all: روی هم رفته، عاقبت، بالاخره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

again and again: به طور مستمر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

again and again: به طور مستمر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lie ahead: پیش رو بودن، ادامه یافتن، تداوم یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lie ahead: پیش رو بودن، ادامه یافتن، تداوم یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stuck in: گرفتار، درمانده، گیرافتاده stuck in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stuck in: گرفتار، درمانده، گیرافتاده stuck in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repetition: واگویی، تجدید، تسلسل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repetition: واگویی، تجدید، تسلسل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in view of: با امعان نظر به، نظر به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in view of: با امعان نظر به، نظر به

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for our part: به سهم خودمان، تا آنجا که به ما ربط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

susceptible: آماده پذیرش ( هر چیزی ) ،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

susceptible: آماده پذیرش ( هر چیزی ) ،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

promising: خوش آتیه، نویدبخش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prescient: پیشگویی، غیبگویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unrevised: بازبینی نشده، اصلاح نشده، تجدیدنظر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sing the praises: نغمه ستایش سر دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untrustworthy: نامطمئن، غیر قابل اعتماد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untrustworthy: نامطمئن، غیر قابل اعتماد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platform: مرامنامه، خط مشی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hanging in the air: معلق در هوا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the front: در صف اول، پیشاپیش ( همه ) The gen ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the front: در صف اول، پیشاپیش ( همه ) The gen ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epiphenomenon: پدیده ثانوی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiphenomenon: نتیجه ثانوی، نتیجه ناخواسته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insofar as: مادام که

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insofar as: مادام که

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formulate: صورتبندی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formulate: صورتبندی کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emanating from: ناشی شده از، منبعث شده از، برآمده ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emanating from: ناشی شده از، منبعث شده از، برآمده ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make known: نشان دادن، آشکار ساختن، برملاء کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make known: نشان دادن، آشکار ساختن، برملاء کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

arbitrary: خودسرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

following: The following of: تبعیت از کسی یا چ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first and foremost and at all times: پیش از هر چیز و بیش از هر زمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inexorability: سرسختی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the shape of: در قالب، بر سبیل، در مسیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self governance: خودگردانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self administration: خودگردانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncompromisingly: قاطعانه، سرسختانه، بدون چون و چرا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take on the appearance: تجلی یا نمود یافتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rise up against: ایستادن در برابر، مقاومت کردن در بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circulate: رواج داشتن ( داستانی یا شایعه ای )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adage: جمله قصار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adage: جمله قصار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

questioning: پرسش گری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

questioning: پرسش گری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

empty out: بیرون ریختن ( محتوای چیزی ) ، تعین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empty out: بیرون ریختن ( محتوای چیزی ) ، تعین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distant: گذشته های دور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encapsulation: خلاصه سازی، چکیده کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encapsulation: خلاصه سازی، چکیده کردن

١٠ ماه پیش

مدال‌های فرهاد سليمان‌نژاد