پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
word form ( زبانشناسی ) واژه مصوب: صورت واژه تعریف: شکل یک واژۀ خاص اعم از شکل نوشتاری یا آوایی
composite decay curve ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: خَم فرواُفت مرکب تعریف: خمی در حوزۀ زمان با بیش از یک مؤلفۀ اُفت ولتاژ
fang ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: چنگالگی تعریف: چند شاخه شدن ریشۀ گیاهان غده ای
square lattice ( آمار ) واژه مصوب: مشبکة مربعی تعریف: طرحی آزمایشی برای آزمون تیمارها که در آن شمار تیمارها مجذور کامل است
surface water ( زمین شناسی ) واژه مصوب: آب سطحی 1 تعریف: [زمین شناسی] همۀ آب های روی سطح زمین ازجمله آب های شیرین و شور، یخ و برف|||[محیط زیست] آبی ...
EPSP ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: پُتاپَس تحریکی تعریف: ← پتانسیل پس همایه ای تحریکی
seismic shooting ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: لرزه سازی تعریف: تولید امواج لرزه ای در زمین با مادۀ منفجره یا به هر وسیله ای
RCS reduction ( علوم نظامی ) واژه مصوب: کاهش سَمَر تعریف: ← کاهش سطحِ مقطع راداری
thermal equilibrium ( شیمی ) واژه مصوب: تعادل گرمایی تعریف: حالتی که در آن دمای تعادل اجزای سامانه، یکسان و با دمای محیط سازگار باشد
vacuum tunnel ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: تونل خلأ تعریف: تونل بادی که در آن سیالِ درگردش فشار کمتری در قیاس با فشار جوّ دارد
construction manager ( مدیریت - مدیریت پروژه ) واژه مصوب: مدیر اجرا تعریف: کارگزاری حرفه ای که به نیابت از کارفرما مدیریت تمامی مراحل پروژه را، شامل ...
xenobiotic ( ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: بیگانه زیست تعریف: هریک از ترکیباتی که به صورت طبیعی در موجود زنده وجود ندارد، ولی با سوخت وساز او ...
tactical ( علوم نظامی ) واژه مصوب: راهکنشی تعریف: آنچه مربوط به بهکارگیری نیروها در میدان نبرد است
cirromutatus ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: پرساگشت تعریف: ابری که از تحول درونی ابر پرسا به وجود آید
dike swarm ( زمینشناسی ) واژه مصوب: فوجِ آذرینتیغه تعریف: دستهای تیغۀ آذرین کمابیش موازی
process cheese ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: پنیر پرورده تعریف: نوعی پنیر که از خرد و مخلوط کردن و ذوب کردن انواع پنیر و نامیزه کردن آنها با نمک ...
cone of depression ( زمینشناسی ) واژه مصوب: مخروط اُفت تعریف: فرواُفتادگی سطح آب زیرزمینی در اطراف چاه پس از برداشت آب که شکلی مانند مخروط وارونه ا ...
bacciferous ( کشاورزی - علوم باغبانی ) واژه مصوب: ستهآور تعریف: ویژگی گیاهی که سته تولید میکند
rotating biological contactor ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: صفحات چرخان زیستی تعریف: دستگاهی در تصفیۀ فاضلاب که در آن ریزاندامگان ها بر رو ...
Balaenopteridae ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: نهنگ بزرگبالهایان تعریف: تیره ای از راستۀ آببازسانان که بزرگ هستند و شیارهایی در زیر بدن ...
traffic signal ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: چراغ راهنمایی تعریف: دستگاهی متشکل از سه چراغ زرد و سبز و قرمز برای تنظیم عبور وسایل نقلی ...
cathodic pickling ( خوردگی ) واژه مصوب: قطعه شویی کاتدی تعریف: قطعه شویی برق کافتی که در آن قطعۀ موردنظر کاتد واقع می شود
data message ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: دادهپیام تعریف: هرنوع پیام که به شکل دادههای رقمی با وسایل الکترونیکی یا نوری یا فنّاوری های ...
side keelson ( حمل ونقل دریایی ) واژه مصوب: مازک جانبی تعریف: هریک از دو تیر طولی که موازی با مازک و در دو پهلوی آن در فاصلة دوسوم تا میانای شناور ( ...
gamma - ray spectrometry ( فیزیک ) واژه مصوب: طیف سنجی پرتوگاما تعریف: هریک از روش های اندازه گیری انرژی پرتوِ گاما در فیزیک هسته ای
vocal music ( موسیقی ) واژه مصوب: موسیقی آوازی تعریف: نوعی موسیقی که با صدای انسان اجرا میشود و میتواند با ساز همراهی شود
Acipenser mikadoi ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: تاسماهی میکادو تعریف: گونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهی سانان و بالاراستۀ باله ...
repair gum ( مهندسی بسپار - تایر ) واژه مصوب: آمیزۀ تعمیر تعریف: آمیزه ای زودپخت و نرم و چسبناک که به شکل های فتیله ای، نواری یا ورقی برای تعمیر موض ...
load - balance ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: بارتراز کردن تعریف: توزیع کردن متوازن فعالیت های پردازشی و ارتباطی در سراسر شبکۀ رایانهای به ...
independent election commission ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: هیئت مستقل انتخابات تعریف: 1. نهادی مستقل از قوۀ مجریه که در جایی که این ...
dewaxing ( شیمی ) واژه مصوب: مومزدایی تعریف: فرایند جدا کردن مومهای هیدروکربنی جامد از ترکیبات آلی
test trench ( باستانشناسی ) واژه مصوب: گمانۀ آزمایشی تعریف: گودالی که در ابتدای کاوش در محوطۀ باستانی حفر می کنند تا ازطرفی ماهیت نهشته های آن تاحد ...
confounding bias ( علوم سلامت ) واژه مصوب: سوگیری مخدوش کننده تعریف: تحریف اثر برآوردشدۀ یک مواجهه ( exposure ) در یک پیامد که ناشی از وجود عامل بدو ...
tomography ( پزشکی ) واژه مصوب: برشنگاری 2 تعریف: عکسبرداری با پرتوِ ایکس از برش خاصی از بدن
acceptor circuit ( مهندسی برق ) واژه مصوب: مدار پذیرنده تعریف: مداری که برای پذیرش یک بسامد معین تنظیم شده است
bezoar ( تغذیه ) واژه مصوب: بنداک تعریف: توده ای حاصل از مواد بلعیده شده که نمیتواند از معده وارد روده شود
lava shield ( زمینشناسی ) واژه مصوب: سپر گدازه تعریف: آتشفشانی سپری از نوع بازالتی
microcrack ( زمینشناسی ) واژه مصوب: ریزترک تعریف: ترک های بسیار ریز در یک دانه یا مرز دانهها
astrobiology ( نجوم ) واژه مصوب: اخترزیست شناسی تعریف: بررسی علمی احتمال وجود حیات در دیگر نقاط عالم
bilateral rupture ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: گسیخت دوسویه تعریف: نوعی گسیخت گسل که در آن انتشار جبهۀ گسیخت از کانون زمین لرزه دوسویه است
free agent ( ورزش ) واژه مصوب: بازیکن آزاد تعریف: بازیکنی که با هیچ تیم یا باشگاه حرفه ای قرارداد ندارد
tire cord ( مهندسی بسپار - الیاف ) واژه مصوب: رَسَن تایر تعریف: رسنی از مواد بسپاری یا معدنی که از تاباندن تک رشته ها یا تک رشته های چندلا یا نخ شکل ...
cab over tractor ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: بی دماغ 1 تعریف: نوعی کامیون که اتاق آن مستقیماً بر روی موتور قرار دارد
green body ( سرامیک ) واژه مصوب: بدنۀ خام تعریف: بدنۀ شکل داده شده پیش از پخت
lining ( مهندسی بسپار ) واژه مصوب: آستر 2 تعریف: لایهای ضخیم از مواد نسوز در داخل کورهها و پاتیل ها و ظرف هایی که در معرض حرارت زیاد قرار میگیرند
derrick post ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: چارچوب دیرک تعریف: سازة چهارگوش بسیار مستحکمی که دیرک و افزارهای متعلق به آن بر روی آن نصب می شوند
cholecystagogue ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: صفرابُر تعریف: ماده ای که کیسۀ صفرا را منقبض می کند یا باعث تحریک انقباض آن می شود
plasma desorption mass spectrometry ( شیمی ) واژه مصوب: طیف سنجی جِرمی واجذبش پلاسما تعریف: روشی در طیف سنجی جرمی برای تجزیۀ مولکول های نافرّار به و ...
ordinary representation theory ( ریاضی ) واژه مصوب: نظریۀ نمایش معمولی تعریف: بخشی از نظریۀ نمایش که در آن میدان زمینه، میدان اعداد مختلط است
cognitive deficit ( روانشناسی ) واژه مصوب: کمبودِ شناختی تعریف: نارسایی جنبههای عقلی یا دانشی ذهن، مانند ناتوانی در یادآوری یا یادگیری