پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
polycrystalline material ( فیزیک ) واژه مصوب: مادۀ بس بلورین تعریف: ← بس بلور
fire hose ( حمل ونقل دریایی ) واژه مصوب: شلنگ آتش نشانی تعریف: شلنگی دولایه با قطر تقریبی هفت سانتی متر که لایة بیرونی آن کتان نسوز و لایة درونی آن ...
male chauvinism ( جامعه شناسی ) واژه مصوب: مردبرترباوری تعریف: مفهومی ذهنی و مردانه مبتنی بر برتری ذاتی مردان و انکار هویت انسانی زنان
afterblow/ after blow ( مهندسی مواد و متالورژی ) واژه مصوب: پس دَم تعریف: نوعی دَمش در فرایند بِسمِر ( Bessemer process ) که برای فسفرزدایی، پس از ک ...
indirect visual field ( پزشکی ) واژه مصوب: میدان بینایی غیرمستقیم تعریف: ← میدان بینایی محیطی
long - life food ( تغذیه ) واژه مصوب: غذای ماندگار تعریف: ماده ای غذایی که می توان آن را در دمای محیط برای مدت طولانی نگهداری کرد
chronolith ( زمینشناسی ) واژه مصوب: گاه سنگ تعریف: ← واحد گاه چینه نگاشتی
accretive operator ( ریاضی ) واژه مصوب: عملگر فزاینده تعریف: فرمول دار
low - spin state ( شیمی ) واژه مصوب: حالت کم اسپین تعریف: حالتی که در آن اتم فلز واسطه دارای کمترین تعداد الکترون های جفت نشدۀ ممکن است
sector of a sphere ( ریاضی ) واژه مصوب: قطاع کره تعریف: قطاع کروی
idealtype/ ideal type ( باستان شناسی ) واژه مصوب: بِه گونه تعریف: نمونه ای فرضی و آرمانی از دست ساخته هایی که نمونه های دیگر براساس آن ارزیابی می شو ...
bench root ( کشاورزی - علوم باغبانی ) واژه مصوب: ریشهچنبری تعریف: حالتی که در آن ریشۀ اولیۀ دان نهال براثر مقاومت پوستۀ بذر به حالت حلقوی درمیآید
dielectric heating ( فیزیک ) واژه مصوب: گرمایش دی الکتریک تعریف: گرم شدن مواد عایق در میدان الکتریکی متغیر
absorption filter ( فیزیک ) واژه مصوب: پالایۀ جذب تعریف: پالایه ای که گسترۀ بسامد خاصی را جذب می کند و بسامدهای دیگر را عبور می دهد|||متـ . صافی جذب
client - server ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: کارخواه ـ کارساز تعریف: سامانهای که در آن کارخواه درخواستی برای کارساز میفرستد و کارساز آن ...
dripping ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: اشک کباب تعریف: چربی فراوری نشده ای که در هنگام طبخ غذا از بافت های پرچربی یا استخوان های گوسفند یا گاو و ...
allohistory ( آینده پژوهی ) واژه مصوب: دگرتاریخ تعریف: تاریخی که احتمال وقوع آن وجود داشته، اما به هر دلیل به وقوع نپیوسته است |||متـ . تاریخ بدیل a ...
adenosquamous carcinoma ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: پوش چنگار سنگفرشی ـ غده ای 2 تعریف: پوش چنگار نایژه زادی که دارای بخش های غده ای شکل و سنگفرش ...
mesocracy ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: میانگان سالاری تعریف: جامعه ای که در آن طبقۀ متوسط حکومت می کند
optical yield ( شیمی ) واژه مصوب: بهرۀ نوری تعریف: نسبت خلوص نوری محصول واکنش به خلوص نوری واکنش دهنده یا پیش ماده ( precursor ) یا کاتالیزگر ( cata ...
cruising ( علوم سلامت ) واژه مصوب: موردجویی تعریف: ← موردجویی جنسی
marginal density function ( آمار ) واژه مصوب: تابع چگالی حاشیه ای تعریف: تابع چگالی هریک از متغیرها یا ترکیبی از آنها، در یک تابع چگالی چندمتغیره || ...
binding energy ( فیزیک ) واژه مصوب: انرژی بستگی تعریف: انرژی لازم برای جدا کردن هر ذره از یک سامانه
quasicontinuous function ( ریاضی ) واژه مصوب: تابع شبه پیوسته تعریف: فرمول دار
forecast - reversal test ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: آزمون وارونۀ پیش بینی تعریف: آزمون ارزیابی کفایت یک روش معین برای درستی سنجی پیش بینی
punctiform colony ( زیست شناسی - میکرب شناسی ) واژه مصوب: پَرگَنۀ نقطه ای تعریف: پَرگَنه ای به شکل نقاط بسیار کوچک
bloodshot eye ( اعتیاد ) واژه مصوب: سرخ چشمی تعریف: سرخ شدن چشم ها براثر اتساع مویرگ های خونی چشم که معمولاً ناشی از مصرف ماری جوانا و حشیش است
isentropic chart ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: نقشۀ هم آنتروپی تعریف: نقشه ای همدیدی که در آن توزیع عناصر هواشناختی جوّ روی سطحی با دمای پتانسیلی ثابت نش ...
palynology ( زیستشناسی ) واژه مصوب: گَرده شناسی تعریف: علم بررسی و مطالعۀ گَرده ها و هاگ ها یا فسیل آنها
crippled rail ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: ریل تابیده تعریف: ریلی که به دلیل خروج قطار یا در حین حمل ونقل تاب برداشته باشد
daily maximum temperature ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: دمای بیشینۀ روزانه تعریف: بیشینۀ دما در بازۀ زمانی 24 ساعت پیوسته
trunk transit line ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: خط محوری تعریف: بخش اصلی یک خط حمل ونقل عمومی که انشعاب های متعددی دارد
controllable twist ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: پیچش تنظیم پذیر تعریف: نوعی پیچش در پرّۀ چرخانۀ بالگَرد که در آن تغییر زاویۀ نصب از ریشه تا نوک در ...
fire insurance policy ( حمل ونقل دریایی ) واژه مصوب: بیمه نامة آتش سوزی تعریف: قراردادی که بیمه گذار را در مقابل آتش سوزی بیمه می کند
self - normalizer ( ریاضی ) واژه مصوب: خودبهنجارساز تعریف: زیرگروه H از یک گروه G که با بهنجارساز خود برابر است|||متـ . خودنرمال ساز
cocollection ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: جمع آوری یکجا تعریف: جمع آوری هم زمان زبالۀ خانگی و زباله های تفکیک شده
factorizable algebra ( ریاضی ) واژه مصوب: جبر تجزیه پذیر تعریف: جبری که هر عضو آن را بتوان به صورت حاصل ضرب دو عضو آن جبر نوشت
linear character of a group ( ریاضی ) واژه مصوب: سرشت خطی گروه تعریف: ← سرشت خطی
proximolingual ( پزشکی - دندان پزشکی ) واژه مصوب: جواری ـ زبانی تعریف: مربوط به سطوح مجاور و زبانی و زاویۀ بین آنها
verticillate ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: فراهم تعریف: ویژگی برگ آذینی که در هر گره سه یا بیش از سه برگ یا ساختاری دیگر دارد |||متـ . چرخه ...
triplopia ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: سه بینی تعریف: دیدن سه تصویر از یک شیء
enamel hypoplasia ( پزشکی - دندان پزشکی ) واژه مصوب: کم رویشی مینا تعریف: نقص ارثی در تشکیل مینا که با نمایی قهوه ای ظاهر می شود|||متـ . مینازایی نا ...
free morpheme ( زبانشناسی ) واژه مصوب: تکواژ آزاد تعریف: تکواژی که بتواند به تنهایی به کار رود
ESADDIs ( تغذیه ) واژه مصوب: روزاک تعریف: ← روزدریافت برآوردی ایمن و کافی
simple diffusion ( زیستشناسی ) واژه مصوب: پخش ساده تعریف: نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن یون ها یا مولکول ها از مجراهای یونی یا لایۀ چربیِ غشا در جه ...
closed - jet tunnel ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: تونل جت بسته تعریف: تونل بادی که الزاماً مداربسته نیست، اما آزمونگاه آن با دیواره هایی محصور شده ا ...
cargo book ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: دفترچۀ بار تعریف: دفترچه ای حاوی اطلاعات کامل کالاها، شامل نوع، تعداد، نحوۀ بسته بندی، وزن، فرستنده، گیرند ...
confining pressure ( زمین شناسی ) واژه مصوب: فشار همه سویه تعریف: فشاری که در همة جهت ها یکسان است، مانند فشار زمین ایستایی یا آب ایستایی
ecological gradient ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: شیو بوم شناختی تعریف: تغییر تدریجی یک بوم سازگان و شبیه شدن آن به بوم سازگا ...
reliquary ( باستانشناسی ) واژه مصوب: دُرج یادگاره تعریف: ضریح یا جعبه یا تابوتی قابل حمل که بقایای جسد قدیسان در آن نگهداری میشود