پیشنهادهای ابراهیم حافظ نژاد (٤٦٥)
دیل در زبا ن کردی ایلامی به معنای حریف است
کُچه به معنای قالبی است که برای درست کردن گلوله سرب داغ را در ان می ریزند
در زبان کردی کچوله به معنای کاسه کوچک چوبی است
پالنگان به معنای منطقه ای است که اب در همه ی نقاط ان می جوشد پالنگان همان جای پالایش اب است در زبان کردی به عبور دادن شیر وآب را از توری پالاندن می گ ...
خشتیانک به معنای ابگیر چهار کوشه کوچک است
خشتیانک خشت در نام شهر و روستا به جایی می گویند که دارای ابگیری چهار گوشه باشد
خشت در اسم شهر وروستا ورودخانه به معنای جایی است که دارای ابگیر چهار گوشه می باشد
دوخله نامی دخترانه است از جهت محبت دختر بچه ها را دوخله صدا می زنند
مایه در زبان کردی ایلام به معنای مقدار گندم پاک شده در خرمن جا گفته می شود که اماده بارگیری باشد مایه هم چنین به چاله ای گفته می شود که در تیله بازی ...
منگ به معنای تالاب است منگ اباد یعنی جایی مه سبب ابادی یش تالاب است
ساکول در زبان. کردی به معنای گودی است
امار تلفظی دیگر از انبار است
اما نام ابشاری در استان ایلام می باشد
ززه به جایی می گویند که دارای اب فراوان باشد واز نقطه ی خاصی از ان اب می جوشد ودر زنین ماندکار می شود و گاه تشکیل لجن زار می دهد به این جور منطقه ای ...
زز تلفظی دیگر از زیز است و زیز به جایی می گویند که اب ان راکد است و زمین ان در اثر اب راکد تبدیل به لجن سیاه شده است .
شی در زبان مردم پشتکوه ایلام به معنای روان است شیکاندن به معنای نرم کردن پشم برای ریساندن است به معنای شوهر کردن هم هست
رازان اسم جمع است وبه معنای منطقه ای است که کوههای ان یک. نوع بافت سنگی دارد که. گویی بنایی با مهارت کامل آنها ا روی هم چیده است ریشه ی این اسم راز ...
اور تلفظی دیگر از هور به معنای تالاب یا ابگیر است و اورامان به معنای جایگاه تالابها است و آب و تالاب می تواند بهترین وسیله برای ایجاد شهر و تمدن باشد ...
اور بدون شک هر جا به معنای شهر روستا و مکان امده است تلفظی دیگر از هور به معنای ابگیر است چون ابگیر و هور می تواند عامل سنگ بنای تمدن باشد ونیاز اول ...
شخ به معنای زمین سخت پای کوه است ودر زرین اباد دهلران قلعه ای بزرک در دامنه کوه وجود دارد که به زبان محلی ان را ( قلعه شاخ ) می گویند که تلفظ دیگری ا ...
چولک به معنای چول کوچک است وچول به معنای لایه های سنگی است که به صورت اوراق منظم بر روی هم چیده شده اند که کاه در کنار این لایه هایی سنگی چشمه شیرین ...
چولاب این اسم از دو قسمت چول آب درست شده است که چول به معنای لایه های بزرگ سنگ است که به صورت ورق بر روی هم قرار ارند وگاه چشمه های اب شیرین از میان ...
چولوک نوعی بافت سنگی انباشته بر روی هم است که به صورت ورق بر روی هم قرار دارند گاهی در کنار این لایه های سنگی چشمه های شیرین بوجود می اید
چارک یک نوع بافت طبیعی سنگی است که در ان ورقهای سنگ بر روی هم انباشته شده اند که گویی انها را بنایی با مهارت چیده است در کنار این بافتها معمولا چشمه ...
لوشان به معنای سرزمین باتلاقی ومرغزار است
خرشه نام منطقه ای در روستای چم سرخ زرین اباد شهرستان دهلران می باشد
خرخشه دعوایی که به ضرب و شتم نینجامد فقط در حد سرو صدا باشد
للرد نوعی بافت خاص از زمین است این اسم در بختیاری ولرستان با تلفظهای دیگر وجود دارد
للر یک نوع بافت طبیعی و شکل خاصی از زمین است تلفظ دیگر ان للار است
در زبان کردی ایلامی به معنای غرور دار است کسی که به دیگران اعتنا نمی کند
مکه به معنای محل جمع شدن اب است وبه این دلیل سواحل جنوبی ایران را مکه ران می گویند که تلفظ دیگر آن مکه لان است
می گویند نام خدای اب است.
انگه خلاصه شده ( اند گاه ) است وان به بافتی از طبیعت می گویند که خاصیت نگهداری اب باران وایجاد چشمه در ان وجود دارد وطبعا نی تواند سرچشمه ها دران ایج ...
زیار دوقسمت است زی به معنای زاینده آر هم نوعی بافت شنی است که این بافت شنی خاصیت نگهداری اب باران را در خود دارد ودر پای این چنین جایی معمولا چشمه ...
سرجام به معنای سرابی است که به شکل جام می باشد
جماران به معنای ( دارنده ابگیری روان به شگل جام است ) تلفظ دیگر ان هم جمران است که نام روستایی است
جمران تلفظی دیگر از جامران است که به معنای ابگیری روان و به شکل جام است جماران هم هم به جمران بسیار شبیه است
در زبان کردی به سر تیشه و تبر که چوب در ان جا می گیرد هو می گویند.
اسر در زبانهای کردی لکی ولری به معنای اشک است اسر چشیام ره گریت بی وجویی/ هرکومتو کافر دلی بیای زش برویی/ میر نوروز شاعر لر ترجمه اشک چشمانم جاری ش ...
ماکوله این اسم سه قسمت است ماک آو له ماک به معنای سوراخ است آو به معنای آب است له علامت کوچکی وتصغیر است پس روی هم می شود ( آب یا چشمه ای که از سو ...
نام دیگر شاوور شاهور لست
شاوور به معنای زمینهای نرم کنا رود خانه است که در صورت ابیاری قابلیت کشاورزی بالایی دارند شاوور نام رودخانه و سدی است در خوزستان تلفظ دیگر وفارسی شد ...
میر نوروز شاعر لر درمدح پیامبر گفته است گلش در این گلستان سرسبد گشت/ به اخر دره التاج ابد گشت/
رامک اگر بر اسم منطقه نهاده شود به معنای ( ( ابگیر کوچک ) است رامیان و رامشیر هم خانواده این اسم هستند.
هرمزگان ساده شده و تلفطی دیگر از ( هور موس گان ) است هور به معنای تالاب و ابکیر است موس به معنای لحنزار است و گان پسوند فراوانی است پس روی هم رفته ه ...
آس در اصل به معنای شتری است که موهایش ریخته باشد کنایتا به کسی که بسیار فقیر باشد آس وپاس می گویند
سیر حان به منطقه ای گفته می شود که بافت شنی بزرگ دارد که ان بافت خاصیت نگهداری اب وایجاد چشمه وقنات دارد ریطی به سیر خوردنی ندارد سیروان هم اسمی اس ...
سیرگان تلفظی دیگر از سیرجان است این اسم ربطی به سیر خوردنی ندارد بلکه سیر در اسامی مناطق نوعی بافت زمین شناسی است که تشکیل شده از منطقه ای بزرگ از شن ...
شیرین یا سیرین در اصل نام بافتی شنزار از زمین است که در پای ان چشمه ای با اب گوارا باشد و کنایتا به هر چیز خوب شیرین گفته می شود به خاطر ارزشمند بودن ...
ممقان تلفظ دیگر مه مه گان است مه مه در زبان کردی وحتی فارسی به معنای پستان است پس مه مه قان همان جایی است که اگر به سرچشمه ی ابش نگاه کنی مثل چند پ ...