پیشنهادهای ابراهیم حافظ نژاد (٤٣١)
سرجام به معنای سرابی است که به شکل جام می باشد
جماران به معنای ( دارنده ابگیری روان به شگل جام است ) تلفظ دیگر ان هم جمران است که نام روستایی است
جمران تلفظی دیگر از جامران است که به معنای ابگیری روان و به شکل جام است جماران هم هم به جمران بسیار شبیه است
در زبان کردی به سر تیشه و تبر که چوب در ان جا می گیرد هو می گویند.
اسر در زبانهای کردی لکی ولری به معنای اشک است اسر چشیام ره گریت بی وجویی/ هرکومتو کافر دلی بیای زش برویی/ میر نوروز شاعر لر ترجمه اشک چشمانم جاری ش ...
ماکوله این اسم سه قسمت است ماک آو له ماک به معنای سوراخ است آو به معنای آب است له علامت کوچکی وتصغیر است پس روی هم می شود ( آب یا چشمه ای که از سو ...
نام دیگر شاوور شاهور لست
شاوور به معنای زمینهای نرم کنا رود خانه است که در صورت ابیاری قابلیت کشاورزی بالایی دارند شاوور نام رودخانه و سدی است در خوزستان تلفظ دیگر وفارسی شد ...
میر نوروز شاعر لر درمدح پیامبر گفته است گلش در این گلستان سرسبد گشت/ به اخر دره التاج ابد گشت/
رامک اگر بر اسم منطقه نهاده شود به معنای ( ( ابگیر کوچک ) است رامیان و رامشیر هم خانواده این اسم هستند.
هرمزگان ساده شده و تلفطی دیگر از ( هور موس گان ) است هور به معنای تالاب و ابکیر است موس به معنای لحنزار است و گان پسوند فراوانی است پس روی هم رفته ه ...
آس در اصل به معنای شتری است که موهایش ریخته باشد کنایتا به کسی که بسیار فقیر باشد آس وپاس می گویند
سیر حان به منطقه ای گفته می شود که بافت شنی بزرگ دارد که ان بافت خاصیت نگهداری اب وایجاد چشمه وقنات دارد ریطی به سیر خوردنی ندارد سیروان هم اسمی اس ...
سیرگان تلفظی دیگر از سیرجان است این اسم ربطی به سیر خوردنی ندارد بلکه سیر در اسامی مناطق نوعی بافت زمین شناسی است که تشکیل شده از منطقه ای بزرگ از شن ...
شیرین یا سیرین در اصل نام بافتی شنزار از زمین است که در پای ان چشمه ای با اب گوارا باشد و کنایتا به هر چیز خوب شیرین گفته می شود به خاطر ارزشمند بودن ...
ممقان تلفظ دیگر مه مه گان است مه مه در زبان کردی وحتی فارسی به معنای پستان است پس مه مه قان همان جایی است که اگر به سرچشمه ی ابش نگاه کنی مثل چند پ ...
هموند به معنای کسانی است که دارای یک ریشه قومی می باشند واز یک سرچشمه هستند نام پسر هم می باشد
بوک دارای معانی زیاد است اما وقتی بر شهر یا روستا نهاده شود به معنای ابگیر است چون اساس ابادی بستگی به وجود اب دارد بوک هم به حالت مفرد وهم جمع بر من ...
بوک دارای معانی فراوان است اما اگر بر منطقه یا روستا یا شهر گذاشته شود به معنای ( ابگیر بسیار عمیق ) بوک نام روستایی است در زاهدان شهر بوکان کردستان ...
جیک به معنای چالی است که مقابل بوک یعنی بلندی قاب بازی قرار دارد
آتش بیار معرکه در زمان قدیم معرکه گیرها یک نفر ساز می زد یک نفر دهل وچند نفر هم نمایش اجرا می کردند ( معرکه گیری ) می کردند در این میان چون در مناطق ...
خور هر مکانی که اسم خور بر ان نهاده شده است به معنای آب و تالاب و آبگیر است و ربطی به خورشید ندارد چون اب اساس ابادی است نه خورشید در ایران صدها اسم ...
خوریان به معنای آبگیران ( تالابها ) است هر حا در اسم شهر و روستا اسم خور را دیدید بدانید که به معنای ابگیر است چون اب اساس ابادی و بهترین گزینه برا ...
در بیتی از میر نوروز شاعر مشهور لر به عباسی که واحد پولی بوده اشاره شده است تف د ری دس پتی ار کر شاهی/ چی عباسی شا ه سلیمو ناروایی / ترجمه: تف بر دست ...
خوسف دوقسمت است خوس اف خوس به زمین شنزار وسنگااخ که خاصیت نگهداری اب دارد گفته می شود و اف به معنای اب فراوان است پس روی هم می شود سرزمین شنزار واب ...
خوسره به زبان کردی ایلامی می شود خسوره پدر ومادر دامادبرای داماد برای عروس وپدر ومادر عروس برای داماد
گروسان به معنای ( منطقه ای است که دارای انوهی از سنگلاخ باشد ) و بیشتر در نگاه اول سنگلاخ ان جلب نظر کند درایران چندین اسم منطقه به نام گروس وجود ...
نیره به معنای آبگیر کوچک است تلفظ دیگر ان نوره است ود نامگذاری شهر وروستا به معنای ( مکان ابگیر کوچک ) است
تیل در کردی ایلامی به چوب راست وجوان یک ساله گفته می شودکه همان تیر باشد که کاهی در نبودن سیخ با ان گوشت کباب می کنند
ماک در زبان مردم قدیم ایلام به معنای ( سوراخ بینی ) است واگر این اسم بر مکان یا روستا یا شهر گذاشته شود به معنای ( ابی است که سرچشمه ی آن سوراخ یا ش ...
موک در زبان مردم پشتکوه ایلام به معنای ( نیش ) است وکنایتا می گویند فلانی ( ، ( موکم ) نا یعنی گولم زد یا نیشم زد
فیروز به نظر میرسد هر وقت بر شهر یا روستا نهاده شود به معنای ( چشمه جهنده در سنگ ) باشد که دارای تمیز ترین وبهترین اب است
فیر در زبان کردی ایلامی و لری به معنای اسهال است واگر این است بر مکان نهاده شود به معنای چشمه جوشان است
فهره نام مزرعه ای د رشهرستان ابدانان استان ایلام است احتمالا به معنای دارنده ( چشمه جوشان ) است یا از بافت زمینش که دارای سنگهای ماسه ای است گرفته ش ...
داش تلفظی دیگر از دوش است وآن به معنای تپه ای از سنگهای نفوذ پذیر است که در ان علف ودرخت کمی می روید ولی خاصیت نگهداری اب دارد دوشان تپه تهران
دیش تلفظی دیگر از ( دوش ) است ودوش نوعی شکل زمین است که علف ودرخت کمی دران می روید ولی خاصیت نگهداری اب دارد دوشان تپه درتهران در کبیرکوه ایلام شکل ...
رزن نوعی عارضه طبیعی ( شکل زمین ) است که اب در ان به اسانی ذخیره می شود ومستعد ایجاد چاه وچشمه است رزن با تلفظهای دیگر مثل رازان و ریزان و. . . . در ...
میمند این اسم ساده شده میم مند است واصولا میم به معنای ابی که از شکاف و دل زمین می جوشد ومند به معنای دارنده است پس روی هم می شود ( دارنده چشمه هایی ...
بنافت یک نوع عارضه و شکل خاص زمین است که خاصیت ایجاد چشمه در پای ان وجود دارد
طره دار نام ترانه ای لری است که یک بیت ان این است طره دار زیتر بیا کسی نفهمه / و خدا ز عشق تو حال دم نه مه نه/ ترجمه ای دختر زلف بر پیشانی فرو ریخت ...
اسکو به معنای چاله سنگی است وچون اول جایی که این شهر بنیانگذاری شده در کنار این چاله بوده ان را اسکو گفته اند اسکو از واژه اسکوت یونانی به معنای پیال ...
سیت چاله ای است که در زیر ( برد تله ) کنده می شود وبه وسیله ان پرندگان را شکار می کنند تلفظ دیگر سیت ( سید ) بر وزن دید است هرجا در اسم مکان و روست ...
دررود به معنای ( برکه عمیق ) است
لم با تلفظهای کوناگون دارای معانی کوناگون است اما اگ بر مکان گذاشته شود به معنای ( برکه وابکیر عمیق ) است
روم در اسم شهرها و روستاها ومکانها به نوعی از عارضه طبیعی گفته می شود که خاصیت نگهداری اب وایجاد چشمه ورود خانه را دارد و ربطی به کشور روم ندارد.
موشا نوعی عارضه وبافت طبیعی زمین است که خاصیت نگهداری اب را در خود دارد ودر پایین دست این عارضه چشمه یا رودخانه ایجاد می شود
مشکان ابدا ربطی به عطرو بوی مشک ندارد بلکه یک نوع عارضه طبیعی است که خاصیت نگهداری اب و تشکیل چشمه و رود خانه را داردتلفظ دیگر ان موشکان می باشدهرجا ...
اصل منگنه برای روغن گیری بوده است وآن ظرفی بوده که دانه های روغنی را دران می ریخته وبا فشار دادن انها روغنشان را جدا می کرده اند. مرا در منگنه گذاشت ...
اردان با تلفظ آردان نام روستایی در استان ایلام است که دارای آثار باستانی و در میان کوه واقع شده است این اسم با توجه به خاک منطقه نامگذاری شده است ربط ...
اردستانی به معنای اهل اردستان است وجه تسمیه اردستان به احتمال قوی از شکل عمومی سرزمین آن که دارای خاک نرم فراوان است گرفته شده است