برهان سرمد
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
beating١٤:١٨ - ١٤٠٠/٠٦/٢٤زنش؛ هنگام برهم نهی دو موج با بسامد بسیار نزدیک، با گذشت زمان تداخل آنها از ویرانگر به سازنده و بالعکس تبدیل می شود. به این پدیده زنش گفته می شود.گزارش
5 | 0
فهرست جمله های ترجمه شده
context٢٠:٣٣ - ١٤٠٠/٠٩/٢٣
• The meaning of a word like "fly" depends on its context.
معنای واژه ای مانند �fly� به فحوای متن بستگی دارد.14 | 1
insider١٨:٣٨ - ١٤٠٠/٠٧/٢٢
• The police are convinced it was an insider job.
پلیس متقاعد شده که این کار یک خودیست.0 | 0
essence١٤:٢٨ - ١٤٠٠/٠٧/٢٠
• The essence of his argument was that education should continue throughout life.
خلاصۀ حرفش این بود که آمورش باید در کل دوران زندگی تداوم یابد.0 | 0