پیشنهادهای بیداد (٤٤٤)
در فارسی هوش به معنای مرگ ، ائوشیه به معنای بیمرگی
درخشان و درخشنده
خشنود کردن
مایَوَنت یا میوَن یا میمند منسوب به مهر ، مهر دار
مَرِغ به معنای کشتن و نابود کردن
مَسیَ به معنای ماهی
مهی از ریشه اَه در معنای هستی در مقابل واژه مَهَرک یا مرگ
زاینده یا برابر کردن
پاشیدن
سخن چین، کوژپشت
آسیب، بیماری
اَور. . . . . . ابر اَوَرِ. . . . . . کمک و یاری
کَرِتَ، چاقو ، کارد
پستان، برآمدگی
پزشکی، درمان کردن
گله ، رمه
آب
سرچشمه، خانواده
غن به معنای کوبیدن مانند نیغن و جوغن
اوپارون، هوپارون در معنای بلعیدن و نوالیدن
خلیج فارس، بحرین همان بهران بوده که معرب شده است
باج، واج، واچ، وچ، واز به معنای سخن گفتن به آهستگی
پیروان دین
شکل آب
گفتگو
همه چیز آگاه
طول عمر
سیاوَ ارشن به معنای دارنده اسب نر سیاه
اشتر نر
خشایارشن از دو واژه خشیه و ارشن ترکیب یافته است. به معنای شاه نر یا شاه دلیر. در واژه گشنسپ نیز بخش گشن هم معنای ارشن به معنی نر و دلیر است.
شیت به معنای درخشان در واژه خورشید ( خورشیت ) می توان آن را دید
گیلان و دیلم
واژه ماساگت به معنای ماهی خوار به ترتیب قلب های واژگانی زیر دا گذرانده است. از ماهی، ماسی، مسیه، مسیک ، ماساگت، مسگتای
سُخر پهلوی به معنای سرخ فارسی است
سوفر در زبان اوستایی به معنای سرخ است
چخرَ ( اوستایی ) چَرک ( پهلوی ) چرخ ( فارسی )
گوش در پهلوی و ارشن در اوستایی و گشن فارسی به معنای نر است
واش از مصدر وارِت varet در پهلوی و در فارسی ورتیتن به گردیدن است. در کلماتی مثل وردنه به معنای محور و واژه رته به معنای گردونه دیده می شود.
اسپ تند رو
اسب شستشو شده
اسپراس به اندازه دو هاسر هر هاسر یک فرسنگ و هر فرسنگ هزار گام هر گام دو پا است. اسپریس میدان اسپ دوانی به اندازه دو هزار گام است.
واژه اسپرس ( اسپریز ) ( اسپرسپ ) ( اسپرصف ) به معنای میدان اسب دوانی و در اوستا این واژه چرتا آمده است.
این واژه از کلمه اسپبار گرفته شده است
کلمه استر جز اول آن اسوَ یا اسپ است.
ماکیان از واژه ماده یا همان ماتک پهلوی اخذ شده است.
در پهلوی مات معنای مادر و در فارسی همان واژه مادیان می شود
در اوستا نام اسب از ائورونت به معنای تند رفتن گرفته شده است. در اوستا مادینه اسب را اسپا یا اسپی می گویند.
اسپ از واژه اس به معنای تند رفتن است
اسپَ به معنای اسب نر و اسپا اسب ماده است
چرغ، پرنده ای شکاری و در زبان کردی کوچک تر از عقاب