پیشنهاد‌های بهروز بهرامی (٢٣)

بازدید
١٣٨
تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

شرکت کننده ( در آزمون خاصی برای خوانندگی, بازیگری و . . . )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

= bring into force = come into force به اجرا درآوردن, لازم الاجرا شدن ( قانون, سیاست, . . . )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ای هست به معنی place و put یعنی قرار دادن , گذاشتن postpone : به تعویق انداختن خود post هم یک پیشوند هست به معنی after پس اگر چیزی رو بزاریم ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

A : I know i'm always complaining that my house is small, but it's very convenient for work B : Yes, it must be handy living so close to your office ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رابطه she is still on good terms with her ex - husband

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیشوند ex در اینجا به معنی out of هست. communicate هم یعنی ارتباط داشتن. وقتی پیشوند بهش اضافه بشه به معنی خارج از ارتباط هست که همون طرد کردن میشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پرده برداری کردن ( برای اولین بار چیزی رو به صورت عمومی نمایش دادن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخلیه کردن ( بار از کامیون, کشتی و . . . , مسافران از اتوبوس, مترو و . . . , گلوله ها از اسلحه و . . . )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

please unfold the tablecloth لطفا رومیزی/سفره ( که قبلا تا شده ) رو باز کن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن ( چیزی که بسته شده, گره خورده یا پیچیده و بسته بندی شده )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان پیشوند به معنی not enough undercooked نپخته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازنویسی کردن ( به منظور اصلاح متن یا افزودن چیز جدیدی به آن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دو معنی داره که با هم متفاوت هستند 1 - خواب ماندن ( مثلا قرار بوده ساعت 7 بیدار شی اما ساعت 8 بیدار شدی و به برنامه هات نرسیدی , مترو یا اتوبوس رو ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف deceive lead به معنی هدایت کردن هست. پیشوند mis در اینجا به معنی wrongly هست. یعنی به طور اشتباه هدایت کردن که میشه همون گمراه کردن یا فریب دا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسائل, موضوعات مورد بحث But leaving aside the economic and medical questions, the hospital is obviously being closed for political reasons

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخالفت شدید I would like to express my strong opposition to the proposal

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

= the very moment at the same time همزمان مثال : She was entering ( at ) the very time I was leaving

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوتی که با lose داره اینه که در lose چیزی گم شده که ممکنه خودمون گمش کرده باشیم یا کس دیگه ای برداشته باشه اما در mislay خودمون یه جایی گذاشتیمش و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لکه کردن , لکه انداختن Put a mat under the teapot in case you mark that table منبع: کتاب English Vocabulary in Use - Upper - intermediate

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از روی سطحی خارج شدن He stepped off the sidewalk از پیاده رو خارج شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بیکاران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سالخوردگان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیران ، سالخوردگان