بابک ر و - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fixed: معین شده تعیین شده

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a tower of strength: استوره صلابت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a tower of strength: استوره صلابت

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money burns a whole in his pocket: پول تو جیبش دوام نمی آورد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

money burns a whole in his pocket: پول تو جیبش دوام نمی آورد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیمه گمشده: soulmate

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont bother: زحمت نکش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont bother: زحمت نکش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

keep up with: همگام بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take me: من را برسان ( به مقصد ) من را بپذی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take me: من را برسان ( به مقصد ) من را بپذی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

open up: درد دل کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

open up: درد دل کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god to honest: خداییش. ( یکجور قسم دادن )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god to honest: خداییش. ( یکجور قسم دادن )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dont see why not: البته چرا که نه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i dont see why not: البته چرا که نه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i twisted my ankle: مچ پایم پیچ خورد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i twisted my ankle: مچ پایم پیچ خورد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tower of strength: اسطوره ثلابت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tower of strength: اسطوره ثلابت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prompts: پاسخ های مندرج جواب های حاضر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prompts: پاسخ های مندرج جواب های حاضر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plenty of: به مقدار کافی ، بیش از اندازه I hav ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: blow your nose فین کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plot: خط داستانی فیلم یا رمان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blurb: توضیح پشت جلد کتاب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reduced: کم شده، کوتاه شده، مختصر شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outrageous: زننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performing: نقش آفرینی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rusty: فراموش شده ( زبان )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bold: حروف پر رنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earlier: قبل تر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go out of my mind: نگران شدن I'm going out of my mind= ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

above and beyond: فراتر و بالا تر بیش تر از حد انتظا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

continuously: به طور مداوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point of time: جایی از زمان زمان مشخص

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in favor of: در حمایت از

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear out: گرد گیری کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take an interest in: علاقه مند شدن به شخصی یا چیزی She t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

now: دیگه he won't be needing any loans ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

site: مجموعه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's your take on that: نظرت چیه؟ what’s your opinion?

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

there is no point: فایده ای نداره there is no point i ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inside out: آنها محل را زیر و رو کردند اما دزد ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inside out: داری سوییشرت خودت را پشت و رو میپوش ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inside out: هوا خیلی طوفانی بود چترم بر عکس شد

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inside out: دزدها خانه را زیر و رو کرده بودند

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accurate: غیر ممکنه که در مورد این چیزها دقیق ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: کار به آنجا رسید که به سینما نریم چ ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های بابک ر و