پیشنهادهای Sm (١,٦٧٠)
خردمند و خردور
برآمده
مصلح ، بهساز، نیکخواه
چسب پلاستیکی
keleng کلنگ سنگنشان، برد نشان قدیمی ترین عبادتگاه روباز ایرانیان و پیوند به دوران قبل از اسلام است که برای قرنها جایگاه برگزاری آیین دینی بوده ونق ...
پیوند ، اتصال
به شیرازی �تاب�
تماشا کردن شهرها و گردش در آنها
جلبِ سود و کسبِ منفعت
شادی دل
روزگار ناساز مشت زنی را حکایت کنند که از دهرِ مخالف به فغان آمده و حلقِ فراخ از دستِ تنگ به جان رسیده، شکایت پیشِ پدر بُرد و اجازت خواست که: عزمِ سف ...
مرگ ارزان
کسی که جسد مرده را جابجا میکند
ریشمیز
آفرین خانه بدان خانه شد شاه یزدان پرست فرود آمد از جایگاه نشست ببست آن در آفرین خانه را نماند اندرو خویش و بیگانه را بپوشید جامهٔ پرستش پلاس خرد ر ...
شاخ گل
پاویز
مرغی است افسانه ای که بر دریا لانه می کند و طوفان را فرو می نشاند
راموز
نامیزه
جانپاس
سرنگون
پارش خواه، پارش کام، پارش جو
شیرازی پرنده پروازی
پیش بردن
ترسیدن
این واژه دگرسته I shall have است ،
هازش، هاختن، هازیدن
سامان و دستگاه ، بار و بندیل،
�راه، بند�
حقه بازی ، مکاری، حیله گری،
به شیرازی حقه و مکر و حیله
شالی که مردان و زنان لر گرد کمر و سر می بندند
نوسان و لرزش چرخ جلو وسیله نقلیه و از دست رفتن کنترل
کجا دیده بد رنج از گنج اوی. نه همگوشه بد گنج با رنج اوی
در پارسی میانه� وسپه�یا �وسپا � و همستاک با واژه های wasp در زبان انگلیسی و Vespaدر ایتالیایی
وسپه ، وسپا در پارسی میانه به چم زنبور است و همستاک با واژه wasp
یاوه کردن ، بی اثر کردن، بیکار کردن،
یاوه
شاخ حجامت ودر اوستا تکشاخ �یونیکورنunicorn�
الوه، عقاب
عقاب ، الموت=الوه �اله� موت�مود�
مود
�خشین� که در بندهشن امده است و به کردی �شین�
این واژه کوتاه و دگرسته واژه اشیانه است.
مثانه =میس، میز به چم ادرار انه� مستراح=میز ، میس راه
اندمه
اندمه
پاسیدن
چرخه انتظار