پیشنهادهای Mememaid (٤٦٩)
چاهسار پنجره فرورفتگی در زمین اطراف ساختمان برای فراهم کردن امکان ساخت پنجره های بزرگتر در زیرزمین ها
بستر صافی
لب پوش شده ( معماری و عمران ) مثال Lapped joint
عدسک یخی ( تکه یخ هایی که در اثر تجمع رطوبت در خاک تشکیل می شوند )
محوطه ی عمرانی
محوطه مثال: construction camp محوطه ی عمرانی
incorporate
در میان گذاشتن
core category ( in grounded theory ) please, please, please, stop saying "axial category!" there's no such a thing except among Iranians!
مقوله محوری *grounded theory
مشکلات حل نشده
مسائل حل نشده
مسئله ی حل نشده
مشکل حل نشده
کاری کردن که یه چیزی ارزشش رو داشته باشه، به زحمتش بیرزه The smile on her face made it all worthwhile لبخندی که به لب دختر اومد باعث شد به زحمتش بیر ...
کاری کردن که فلان چیز برای فلان آدم بیرزه I'll make it worth his while کاری می کنم براش بیرزه
integration
خالصانه ( مثلا دعا ) solemn prayer for . . .
regulatory
channeling ( stormwater ) runoff ( s ) ( for the love of god, stop using the word "guidance" to translate this shit )
preference
closure ( اگر مقاله ای هر دو بخش جمع بندی و نتیجه گیری رو داشت، این معادل می تونه کمک کنه )
ibid an abbreviation of the Latin “ibidem, ” meaning in the same place
manifestations indications
heat number شماره ذوب، شماره بهر یا عدد گرمایی، عددیه که بعد از خارج شدن میلگرد از خط نورد بهش اختصاص میدن
شماره ذوب، بهر، عدد گرمایی ( صنایع متالورژی و . . . )
certificate of analysis ( آهن آلات و . . . )
bath ( در علوم و مهندسی )
medical ( surgical ) gown scrub
working group
organize
circulating coins
paperboard
تسلی ناپذیر آرام نشدنی ( مثلا گریه )
بی پناه ( روانشناسی )
دوست نداشتنی
advanced diploma
skepticism
بر سر میز مذاکره نشستن حاضر به مذاکره شدن
دیدگاه جزیی نگر ( در برابر holistic یا کلی نگر )
partial perspective/ approach
به همین ترتیب
fit tailor
adverse property owner
ارکان پروژه، تمامی عوامل و ذی نفعان پروژه
project parties
cross - culturally adapted
cross - cultural adaptation
( making ) arrangement
certificate of appreciation