پیشنهاد‌های آریا بهداروند (٢,٢٦٧)

بازدید
٧٤٨
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

دهستان آب ماهیک در جنوب لالی محل سکونت ایل منجزی و طوایف خلیلی بیگیوند پلنگ لملمی منجزی. مال احمدی منجزی منطقه هارنی کلا *هارونی کلا*در آب ماهیک ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری به پول، ، پیل می گویند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

در زبان لری بختیاری به معنی Nemek

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری بختیاری به معنی نزد Tae.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

زنجان :::همان زنگانه است زنگه پسر شاهپوران پسر شاهپور ساسانی زنگه *زنگنه. زندنه. زنگانه *در شهر شاوور *شاهپور * شوش در خوزستان به دنیا آمد پدر ش شاه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

طایفه کره ای*کرایی*در فاروق فارس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

نام پسر در زبان لری بختیاری با دو تلفظ Momad Mohmad

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری بختیاری به معنی آرامش. تسکین Lez

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کلمه برد کلمه ایی لری به معنی سنگ سکن::سکونتگاه بردسکونت::سکونتگاه سنگی در زمان نادر شاه بیش از چند هزار نفر از ایل لر بختیاری را به مناطق جام ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم قنبر در زبان لری بختیاری تلفظ ) ) ( کمبر، کمبور، تمبر، تنبر، زنبر )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان لری بختیاری به معنی جای نشتن مردان بزرگ. ریش سفید. لامرد*لامردون* Lamerd لا::میان. دره میان دوکوه. بهون*سیاه چادر* در زبان لری بختیاری ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

عبدالله خان پسر عالی ور مهمد *محمود* پسر عالی ویسی خان پسر تاج الدین امیر قنبر عالی *تاجمیرخان*پسر شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان پسر خلیل خ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان لری بختیاری به معنی اگر Ar

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان لری بختیاری به معنی طلب باران. دعای باران Koseh

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان لری بختیاری به معنی کسی که سرش را از خجالت پایین می گیرد. گن می که خوشه های آن بر زمین می افتند Sar kot

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان لری بختیاری به معنی حیاط به سرا نشستیم چایی بیار:: در حیاط نشسته هستیم چای بیاور Sara

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

طایفه آقایی در ایل جانکی سردسیر ایل بختیاروند در لردگان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

ایل احمدی ایل بهمئی بهداروند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

رود سزار در لرستان در کنار این رود لشکر روم از ساسانیان شکست خورد منطقه روم اشکان در لرستان ::به معنی جایی که رومی ها شکست خوردند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

در زبان لری بختیاری جملات لری بختیاری پاسخ در پرسیدن حالت خوب است مرد می گوید :: خووم زینه؛ای زن من خوبم زن می گوید :: خووم پیا؛ای مرد من خوبم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در زبان لری به کمر، ، مازه می گویند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در زبان لری بختیاری به معنی بارگاه است جایی که بارها بر زمین گذاشته می شوند . محل سکونت ایل بار::وسیله . گه::گاه. جایگاه. خانه Vargah

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

نوایی سوزناک در زبان لر بختیاری که توسط خوانندگان خوانده می شود Saroo

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

طایفه بورکی جز ایل زلکی چهارلنگ لر بختیاری ساکن در بروجرد و ملایر بود که در زمان صفوی به استان فارس کوچ داده شد زبان آنها لری بختیاری است معنی نام ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زبان لری بختیاری به معنی می آفریند تو را آفریت :: آفرید جمله ی لری بختیاری خودا آفریت که مو بی کس نبوم:: خدا تورا آفریدکه من بدون یار نباشم ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در زبان لری به گروه، ، بیله می گویند baeleh

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

طایفه کران*کرایی*لر در سیرجان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

ایل بهمئی بهداروند *بختیاروند * شجرنامه ایلی بهمئی بهمن. اردشیر. کوروش . یوسف. خدر. طیب پسران عالی پسر لیراو *لیراب*پسر بایوجمان پسر بهدار *بختیا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی شاخه طایفه مال احمدی منجزی شاه منصور خان بختیاروند ایلخان *شامصیر * قاسم خان بختیاروند ایلخان احمد خان بختیارو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

نام دختر در زبان لری بختیاری به معنی چشم ماه Timah

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در زبان لری بختیاری به معنی وقت. بخت. زمان. موقع Vaxt

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

طایفه محمدی میلاسی در باغملک طایفه میلاس بختیاروند در لردگان نام جد این طایفه شاه منصور بوده میلاس را از بزرگان زرتشتی می دانستند میلادی شهری در تر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

بانک از کلمه بانگ گرفته شده معنی بانگ در پارسی آواز. فریاد. داد نوع دیگر تفسیر معنی آن فریاد کمک خواهی::جذب سپرده فریادی برای فروش اجناس خود::فروش ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال 1 - کلاوند چرمی 2 - سوند*حسین وند. شاه حسین وند* 3 - حسام الدینی*سهم الدینی * 4 - جلال وند 5 - بهرامی *به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تیره حاتم وند طایفه مال احمدی معروف به نه کر تشمال ایل منجزی بهداروند *بهادروند * ایل لر بختیاروند حاتم وند *کرمپور . سلیمانی * کرم الله خان پسر ...

پیشنهاد
٩

خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان شاه منصور خان بختیاروند ایلخان امیررستم خان آقاسی تاج الدین امیر قنبر عالی *امیرالدین قنبر. تاجمیر. قنبرعلی* ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تش خلج طایفه سهراب ایل بزرگ لر بختیاروند ( خلج. سانی. رستم وند. سهرابی. . . . ) محل سکونت کمفه بخش سوسن و سرخاب منطقه چلو شهر اندیکا شهرستان مسج ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در زبان لری بختیاری به معنی فار::پار. پارسال یاب:::آب آبی که از باران پارسال در مکانی ذخیره شده برای کشاورزی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در زبان لری بختیاری به معنی دورغ دورو::کسی که روی واقعی خود را نشان نمی دهد دوروگو::دروغگو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

تیره های کرونی*کورانلی*. کرانلی در ایل قشقایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

در زبان لری بختیاری به معنی نگاه کردن به جلو . سیلاب در پیش رو جمله لری:: سیلوانات کن::به جلو نگاه کن Saelvanat non سیلواناته ره نی:: سیلاب در پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شجرنامه طایفه مال احمدی منجزی 1 - طهماسب قلی خان بختیاروند ایلخان *جهانگیر خان* 2 - خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان 3 - شاه منصور خان بختیارو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

در زبان بختیاری به بین دو کوه می گویند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

بهیگ::بهی گل. بهترین گل در زبان لری بختیاری به معنی عروس می گویند Behig

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

به معنی بهترین گل *همان عروس است*

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری بختیاری به معنی نوازنده ساز می گویند Tooshmal

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان لری بختیاری به معنی نخ. ریسمان. Tal

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری بختیاری به معنی بود Bid

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان لری بختیاری به معنی بله در زبان ترکمنی . . هوه havah. در زبان ترکی استانبولی. Evet ترکی آذری::بیلی. بلی. baele در زبان لری . . . هاha در زب ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زبان لری بختیاری به معنی باسکول. Qapovn در زبان لری بختیاری نام مرد هست::به معنی آدم حسابی. درست پیمان. ( 1 - قپون. 2 - قپونی )