آریا بهداروند

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
هو بازی١٠:١٠ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦بازی سنتی و قدیمی قوم لر است که در بین بعضی از طوایف اقوام عرب و ترک در استان فارس رایج شده است ( بخاطر وجود تیره هایی از قوم لر که در ایلهای ترک ... گزارش
0 | 0
هو٠٩:٤٣ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری به معنی فریاد. داد. هوار::داد زدhavar داد هوار::داد و فریاد هوگاله::دعوا کردن. در بازی سنتی چوب بازی لری قبل از زدن چوب کوچک ... گزارش
9 | 2
پناه٠٩:٣٨ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری از کلمات زیر استفاده می شود پنا::پناهPena پدو::پناه pedov در امو::در پناه. در امان Dar amov گزارش
18 | 1
پنهان٠٩:٣٣ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری از کلمه زیر استفاده می شود پنوم پنوم کو::پنهان کن Panovmگزارش
7 | 1
پدو٠٩:٢٦ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦پدو کلمه ای در زبان لری بختیاریpedo معنی به فارسی ::پناه. خاطر. همراه به پدو یک برین::به همراه هم بروید گزارش
2 | 0
باهم٠٩:٢٢ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری از کلمات زیر استفاده می شود با ام::باهم . ba am بایک::با یکدیگر baeak خوم و خوت::خودم و خودت Xot o xovm واهم::با هم va ham وایک: ... گزارش
16 | 1
توبه٠٩:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری از کلمات توه::توبه tovah ور گشت::بازگشت vargasht پشیمون::پشیمان pashimovn استفاده می شودگزارش
14 | 1
اطواری٠٩:٠١ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان پارسی از کلمه ::اطفاری در زبان لری بختیاری از کلمه ::اطواری استفاده می شودگزارش
5 | 1
استغفار کردن٠٨:٥١ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦در زبان لری بختیاری از کلمه زیر استفاده می شود. توه کردن::توبه کردن Tovahگزارش
0 | 1
کرکینی٠٣:١٤ - ١٣٩٦/٠٧/٠٦با سلام خدمت شما بزرگواران تاریخ مکتوب طوایف قوم لر با شروع حکومت ایل لر شول بر کل منطقه لر نشین شروع شده است و قبل از آن به دلیل حمله اسکندر مقدونی ... گزارش
28 | 24
کنارک٢٢:٢٤ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥دشت وسیعی در دهستان جهانگیری . مسجدسلیمان محل زندگی طایفه خلیلی بیگیوند زیلایی *منجزی پلنگ* تیره های مهدی پور. پلنگ. هارونی . آقاسی وند. خیریوند. ... گزارش
9 | 0
گناباد٢١:٥٩ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی گن:: گویند . گفتن آواد::آباد گنآواد::گفتن آباد gon avade گن::گهدن. گوهدنگزارش
0 | 1
دسترنج٢١:٤٥ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥مترادف دسترنج در زبان لری بختیاری :: دسرنج، مز د Dasranj. mozd دس::دستگزارش
5 | 0
یفته٢١:٣٦ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی می افتد Eofteh افته::می افتد نی یفته::نمی افتد افتا::افتاد افتام::افتادم افتی::می افتی افتن::می افتند افتان::افتادند گزارش
0 | 0
روفته٢١:٢٦ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی روبیده. صاف و واضح . جارو کرده Rovfeteh هوش روفته::حیاط را جارو کرده شسته و روفته بس گوم:: بدون رودربایستی حرفمو بهش ... گزارش
0 | 0
دامیا٢١:١٧ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری یک جمله است به معنی :: مادر می آید دا::مادر. یا::می آید. میآید Damiaگزارش
0 | 0
جار١٧:٢٤ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی فریاد. بانگ میر جارس نی فهمی::مگر فریاد او را نفهمیدی Jarگزارش
7 | 1
گل١٧:١٦ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی آویزان. همراه شولادر گل مه::شلوار به میخ آویزان است گل گرهد با همو کر لیشه:: با همان پسر بده همراه شد galگزارش
46 | 5
رودبار١٦:٥٢ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی سرزمینی که در آن چند رود وجود دارد . به عربی وادیگزارش
5 | 1
غلبال١٦:٤٩ - ١٣٩٦/٠٧/٠٥در زبان لری بختیاری به معنی غربال. نوعی الک Qalbal غله را بال زدن ، یعنی باد اضافات داخل محصول را با خود می برد و به پرواز در می آورد گزارش
0 | 0