کوئک١٦:٠٠ - ١٣٩٦/٠٧/٢٧در زبان لری بختیاری به جای کلمه پسر:::از دو کلمه کر . کوئک استفاده می شود Kor. . KOVAK
گزارش0 | 0
بامری٠٢:١١ - ١٣٩٦/٠٧/٢٦طایفه بامری بختیاری از ایل درکی*دورکی* ساکن در خوزستان. اصفهان. چهارمحال و بختیاری این طایفه به همراه سایر طوایف بختیاری به فرماندهی علی صالح خان ...
گزارش23 | 1
بیرانوند٢٣:٠١ - ١٣٩٦/٠٧/٢٥ایل لر بیرانوند همراه ایل های پاپی . چگنی. سگوند در سال 1302شمسی با دولت ستم شاهی پهلوی جنگیدند و مردانه ایستادگی کردند در زمان سلسله های. گورکانی ...
گزارش83 | 4
دیدا٢٢:١٨ - ١٣٩٦/٠٧/٢٥معنی در زبان لری بختیاری 1 - دیدا::دید مادرdi da دی:؛دید. دا::مادر 2 - دیدا::خواهر مادر dae da دی::خواهر . خواهر بزرگ دا::مادر 3 - دیدا::دود دا ...
گزارش2 | 0
زهرا١٤:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/٢٥از زهره گرفته شده به معنی ::گل
گزارش216 | 22
موری٢٢:٢٨ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤طایفه ای که امروزه جزیی از ایل دورکی است ساکن در خوزستان. چهارمحال و بختیاری. اصفهان شجرنامه طایفه ای ( مشری. بله. مه ری. سه پسر مرد اس از ایل بزرگ ...
گزارش18 | 1
بوری٢٢:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤تیره ای از طایفه موری بختیاری تیره صالح بوری از طایفه قندلی بختیاری Bvori
گزارش7 | 1
سربالا٢٢:٠٦ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤در زبان لری بختیاری به معنی سربالایی. شیب کوه Sarbala
گزارش0 | 0
بن هنگ٢٢:٠٥ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤در زبان لری بختیاری به معنی به نزدیک. به پیش. نزدیک است جمله لری ده بنهنگ مونه::روستایی در نزدیک ماست Beneheng
گزارش0 | 0
کلمه٢٠:٤٣ - ١٣٩٦/٠٧/٢٣شهر کلمه در شهرستان دشتستان بوشهر زبان لری کلمه::معنی به زبان لری بختیاری کوه کوچک. سنگ کوچک. Kolomeh. kolomah کلوه::کلوخ. سنگ
گزارش28 | 4
کنترات٢٣:٠٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی کن ::بکن. انجام بده. برو ترات::یورتمه . سریع سریع انجام بده یورتمه برو کنترات تا مو هم بیام::یورتمه برو تا من هم بیا ...
گزارش9 | 1
نوخندان٠١:٢٨ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی اولین خنده ی نوزاد No xando
گزارش2 | 0
دیلم٠١:٢٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بهمئی به معنی دی::مادر لم::پایین. جنوب سرزمینی که در جنوب سرزمین مادری بنا شده یا دیلم از نام یلمون بیگ پسر ( ( شاه حسین بختیاروند ) ) ...
گزارش14 | 1
نینوا٠١:١٦ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی آواز نی نی::نی نوا::صدا. آواز
گزارش5 | 1
کلده٠١:١٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ ده. ریش سفید Kale deh کل::بزرگ . آقا. kal کل تیمور کل جافر کل دویت کل مراد
گزارش0 | 0
بیجار٠٠:٥٩ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بدون سر وصدا. جار زدن Bejar
گزارش5 | 2
گوراو٠٠:٢٧ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی گوراب. چاله آب باران gorav
گزارش2 | 0
تکی٠٠:٢٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی جدا جدا. یک نفر Taki
گزارش2 | 0
نی هشت٠٠:٢٤ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی نمی هشت. نمی گذاشت Nehesht
گزارش0 | 0
جوکندن٠٠:٢٢ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی جان کندن. تلاش کردن Jovkandan
گزارش0 | 0
بیلیابین٠٠:٢١ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بیل::بگذار یا::بیاید بین::ببیند Beleabine
گزارش0 | 0
بیابند٠٠:١٩ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بند را بگیر*طناب* Biaband
گزارش30 | 3
دهنده٠٠:١٦ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی کسی که چیزی می دهد. دهنه ی روستا*ده* Dahandeh
گزارش0 | 0
شلکه٠٠:١٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی تصویر. شکل Shelkeh
گزارش5 | 1
جورده٠٠:١٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی شبیه روستا جور ده Jor deh
گزارش0 | 0
بنه سر٠٠:١١ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بنه::روستا سر::بالایی Bonesar
گزارش0 | 0
پلختار٠٠:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی پرخ دار. هرس کردن Palxtar
گزارش0 | 0
تهم٠٠:٠٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی مزه غذا. طعم Tam
گزارش2 | 1
تهام٠٠:٠٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی تعام. غذا Taham
گزارش5 | 1
ورکوره٠٠:٠٢ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی ور ::پشت کوره پشت کوره Var koreh
گزارش0 | 0
ورکوره٠٠:٠١ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی پشت کوه رفت ور کو ره Varkorah
گزارش0 | 0
پلکو٢٣:٥٧ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی پلکان Pelko
گزارش2 | 0
مرکیه٢٣:٥٦ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی مگر کی هست Markih
گزارش0 | 0
چیران٢٣:٥٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی خانه های سنگی موقت Cheran
گزارش2 | 0
چیر٢٣:٥٤ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی خانه با سنگ و سقف با چوب Cher
گزارش2 | 1
شکال٢٣:٥٢ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی شکار Shekal
گزارش5 | 0
دوسالده٢٣:٥٠ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی دو سال دیگر Dosalde
گزارش0 | 0
ویسادار٢٣:٤٨ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی آمد سایه درخت وی سا دار Visadar
گزارش12 | 1
مچت٢٣:٤٧ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی مسجد Machet
گزارش0 | 0
لرده٢٣:٤٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی ده لرها Lordeh
گزارش5 | 1
کلدره٢٣:٤٤ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی کناره درهkeldareh
گزارش5 | 0
سوست٢٣:٤١ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی شل و ول. سست
گزارش0 | 0
کوده٢٣:٤٠ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی کدام ده. کدام روستا Kodeh
گزارش0 | 0
شولم٢٣:٣٩ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی شول پیام. مرد خانه. پسرم Sholom
گزارش2 | 0
هنده٢٣:٣٧ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی خنده Handeh
گزارش0 | 1
هره٢٣:٣٦ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی گل و شل. Hareh
گزارش12 | 1
لیر٢٣:٣٥ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی آغل. Ler
گزارش2 | 1
لشکام٢٣:٣٤ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی شاخه هایم. Leshkam
گزارش0 | 0
کلده٢٣:٣٢ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی کل::کنار. اطراف ده::روستا Keldeh
گزارش0 | 0
راجیر٢٣:٣٠ - ١٣٩٦/٠٧/١٨در زبان لری بختیاری به معنی راه ناودون. راه آبراه راجیر واز کن او بره:: راه ناودون را باز کن آب برود rajir
گزارش0 | 0