آریا بهداروند

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
بلامیسر٠١:٠٠ - ١٣٩٦/٠٨/٠٤بلامنسر::در زبان لری بختیاری استفاده می شود جمله لری بختیاری درد و بلامنسرم ::درد و بلاهای تو ، توی سرم گزارش
76 | 9
اتا٠٠:٥٢ - ١٣٩٦/٠٨/٠٤ همان کلمه آقا است ریشه آتا:::؛*آکا. هکا. هخا. کا. کاک** هخامنش::بزرگ منش. پدر بزرگ هخامنش :::هکامنش، آکامنش آکا::آقا. آتا. کا. کاک در زبان لر ... گزارش
2 | 6
انا٢٣:٥٦ - ١٣٩٦/٠٨/٠٣آنا ریشه ی کلمه دانا*دآنا*است دا::نام مادر در زبان لری دالکه ::در زبان کردی دایه::رایج در بین پارسیان قبل از ورود مغول ها و گورکانیان اسم *آنا* در ... گزارش
117 | 19
خلیل شهر١٤:٥٩ - ١٣٩٦/٠٨/٠٢طایفه خلیلی بیگیوند *پلنگ* تیره ها خیری وند. تاج الدین وند. اسماعیل وند. احمد وند. چهاربنیچه. غریبی. قبادوند. زیلایی. شروند. پلنگ. خلیلی. جهانگیری. ... گزارش
9 | 0
درسا١١:٤٣ - ١٣٩٦/٠٨/٠٢معنی در زبان لری بختیاری در::دختر سا::. آرام درسا::دختر آرام. در*ددر*::دختر گزارش
534 | 30
شهسواری١٩:٢٨ - ١٣٩٦/٠٨/٠١تیره شهسواری از طایفه افشار کرمان این تیره از جانکی سردسیر بختیاروند است که همراه تیره هایی از طایفه اوشار از کهگیلویه و خوزستان کوچ داده شد تیره ل ... گزارش
7 | 0
بانک١٧:١٢ - ١٣٩٦/٠٨/٠١بانک از کلمه بانگ گرفته شده معنی بانگ در پارسی آواز. فریاد. داد نوع دیگر تفسیر معنی آن فریاد کمک خواهی::جذب سپرده فریادی برای فروش اجناس خود::فروش ... گزارش
25 | 3
تاکر١٦:٤٧ - ١٣٩٦/٠٨/٠١طایفه تاکر*تکی. تاکه*در ایل بزرگ بختیاروند تیره تکی در طایفه خلیلی بیگیوند زیلایی در ایل منجزی صفی خانی جزء ایل بزرگ بختیاروند در مسجدسلیمان. شوش ... گزارش
2 | 1
بندر بصره٠١:٠١ - ١٣٩٦/٠٨/٠١قبل از آمدن اعراب شهر بصره . فاو فارس نشین بود نام بصره به زبان لری بختیاری بس ره؛::بسی راه. بسیار راه بصره یکی از شهر های ایران در زمان ساسانیان ... گزارش
2 | 0
ها١٣:٤٨ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠در زبان لری بختیاری به معنی بله در زبان ترکمنی . . هوه havah. در زبان ترکی استانبولی. Evet ترکی آذری::بیلی. بلی. baele در زبان لری . . . هاha در زب ... گزارش
21 | 2
کلموشت١٣:٣٧ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠در زبان لری بختیاری به معنی کل*گر*::گره. بسته شده موشت::مشت مشت گره کرده Kelmosht germoshtگزارش
0 | 0
لای زنگان١٣:٢٦ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠در زبان لری بختیاری لای*لا*::میان دو کوه. جایگاه زنگان:::زنگوله. زنگلان. مکانی که در آن همیشه صدای زنگوله شنیده می شد به دلیل وجود گله های زیاد ... گزارش
2 | 1
خان١٣:٠٩ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠ریشه آن فارسی است و از کلمه کیان گرفته شده به معنی سرزمین. پادشاه لقب لری کا و کی از کلمه کیان گرفته شده کا::کان. کیان کی::کیان کا محمد کی محمد ... گزارش
57 | 15
کیان١٣:٠٢ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠به معنی سرزمین . وجود. پادشاه تاج کیانی::تاج پادشاهی لقب پادشاهی ایران سلسله کیانیان ایل کیا نرسی بختیاری نرسی یکی از پادشاهان ساسانی بود ایل کیا ... گزارش
99 | 4
تاری١١:٤٦ - ١٣٩٦/٠٧/٣٠در زبان لری بختیاری به معنی تا به روی کلمه و جملات لری بختیاری ری::می رویri نیری::نمی روی neri تاری::تا برویtari تانری::تا نرویtanari تارین:::تا بر ... گزارش
2 | 0
منج١٤:٣٠ - ١٣٩٦/٠٧/٢٩روستای منج *مانجز. منجاز*در بخش چلو اندیکا روستای منجزی نشین در کنار آرامگاه شیخ علی اسماعیل گیلانی *بابازاهد *یکی از نوادگان شیخ زاهد گیلانی است و ج ... گزارش
12 | 1
ستیا١٢:٣٢ - ١٣٩٦/٠٧/٢٩در زبان لری بختیاری به معنی س::سو. نور. بینایی تیا::چشم ستیا':نور چشم گزارش
524 | 11
میرزا١٢:٢٣ - ١٣٩٦/٠٧/٢٩این اسم از دو بخش تشکیل شده میر:::امیر اسم عربی زا:::زاده فارسی میرزا در زمان قدیم اسمی برای مردم و معلم ها بود ********** ولی هر وقت پیش از اسم دیگ ... گزارش
18 | 1
میر١٢:٠٨ - ١٣٩٦/٠٧/٢٩در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ. سرپرست میر::مردن. میراندن::کسی که سرپرستی عده ای را بر عهده دارد و می توان آنها را تنبیه کند این کلمه پارسی است گزارش
32 | 2
ایل بیگی١١:٥٥ - ١٣٩٦/٠٧/٢٩اصل این کلمه عربی بود که وارد زبان فارسی شد اهل بیت:::آل بیت. ال بیت ایل بیگ:::اهل بیت. گزارش
2 | 1
مروف١٤:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/٢٨در زبان لری بختیاری به معنی نروب. جارو نکن م::نه روف::روب Marof جمله دستوری ******* کلمات و جملات در زبان لر ی بختیاری مرو::نروب. جارو نکن. مروف ... گزارش
2 | 0
تالی١٣:٤٧ - ١٣٩٦/٠٧/٢٨تالی نام یک طایفه در ایل لر بختیاری است معنی تال به زبان لری بختیاری تال::ریسمان. نخ.گزارش
2 | 1
دایان١٣:٤٤ - ١٣٩٦/٠٧/٢٨در زبان لری بختیاری جمله ی پرسشی است به معنی ::مادر می آیند*مادر آنها می آیند * دا::مادر یان::می آیند. ( میایند. میان. یان )گزارش
67 | 20
له درازی١٦:٢٠ - ١٣٩٦/٠٧/٢٧منطقه له درازی در دهستان زیلایی منجزی در مسجدسلیمان به معنی لا *بین دو کوه * کوه های موازی هم هستند و بین آنها را له درازی می گویند منطقه له درازی ... گزارش
0 | 0
کوئک١٦:٠٠ - ١٣٩٦/٠٧/٢٧در زبان لری بختیاری به جای کلمه پسر:::از دو کلمه کر . کوئک استفاده می شود Kor. . KOVAK گزارش
0 | 0
بامری٠٢:١١ - ١٣٩٦/٠٧/٢٦طایفه بامری بختیاری از ایل درکی*دورکی* ساکن در خوزستان. اصفهان. چهارمحال و بختیاری این طایفه به همراه سایر طوایف بختیاری به فرماندهی علی صالح خان ... گزارش
30 | 1
دیدا٢٢:١٨ - ١٣٩٦/٠٧/٢٥معنی در زبان لری بختیاری 1 - دیدا::دید مادرdi da دی:؛دید. دا::مادر 2 - دیدا::خواهر مادر dae da دی::خواهر . خواهر بزرگ دا::مادر 3 - دیدا::دود دا ... گزارش
2 | 0
موری٢٢:٢٨ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤طایفه ای که امروزه جزیی از ایل دورکی است ساکن در خوزستان. چهارمحال و بختیاری. اصفهان شجرنامه طایفه ای ( مشری. بله. مه ری. سه پسر مرد اس از ایل بزرگ ... گزارش
28 | 2
بوری٢٢:٠٧ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤تیره ای از طایفه موری بختیاری تیره صالح بوری از طایفه قندلی بختیاری Bvoriگزارش
9 | 1
بن هنگ٢٢:٠٥ - ١٣٩٦/٠٧/٢٤در زبان لری بختیاری به معنی به نزدیک. به پیش. نزدیک است جمله لری ده بنهنگ مونه::روستایی در نزدیک ماست Benehengگزارش
0 | 0
کلمه٢٠:٤٣ - ١٣٩٦/٠٧/٢٣شهر کلمه در شهرستان دشتستان بوشهر زبان لری کلمه::معنی به زبان لری بختیاری کوه کوچک. سنگ کوچک. Kolomeh. kolomah کلوه::کلوخ. سنگگزارش
34 | 5
کنترات٢٣:٠٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی کن ::بکن. انجام بده. برو ترات::یورتمه . سریع سریع انجام بده یورتمه برو کنترات تا مو هم بیام::یورتمه برو تا من هم بیا ... گزارش
9 | 1
کلده٠١:١٣ - ١٣٩٦/٠٧/١٩در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ ده. ریش سفید Kale deh کل::بزرگ . آقا. kal کل تیمور کل جافر کل دویت کل مراد گزارش
0 | 0