پاسخ‌های Atieh orui (١٧١)

لطفا مرا وارد کنید  ولی مطمئن نیستم 

زبان نشانه گذاری  از کسی شنیدم 

دامغان()کرمان  ، رفسنجان، مشهد

اون (پسر )برای همه نیست فقط برای ....(جای خالی)

اسم: مهرمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: mehrman) (فارسی: مِهرمان) (انگلیسی: mehrman) معنی: اندیشه نیک و درخشان برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم فارسی

department:حوزه، شعبه، قسمت، بخش، دایره، اداره گروه اموزشی، اداره، فرشیم، (دانشگاه) گروه، وزارتخانه، اداره ی کل، سازمان، حوزه ی عمل، زمینه ی پژوهش یا کار، (ستون مربوط به موضوع بخصوصی که مرتب در روزنام ...

حس کنجکاوی/فضولی  گربه رو میکشه

جلوگیری/پیشگیری از دست رفتن / از دست دادن اطلاعات/داده ها 

اومیداند نان او کجا کره شده است معنی  Bread is butter:نان او کجا کره شده است یعنی به نوایی رسیده است 

روز های اولیه ابتدایی 

 vest:لباس، جلیقه، زیرپوش کشباف، اعطا کردن، محول کردن، واگذار کردن، پوشاندن، (اختیار و غیره) دادن، سپردن، به عهده ی کسی گذاشتن، (ملک و غیره) اعطا کردن، دادن، رسیدن، (دوران چارلز دوم) ردای بلند، (نادر) جامه ... cliff:تخته سنگ، صخره، پرتگاه، صخره ی بلند و پرشیب (معمولا بر فراز ساحل)، تندان، خرسنگ، کوهپاره

 هم شکستن: ( فعل ) 1. تجربه یک بیماری جسمی یا روانی ناگهانی ( غیررسمی ) 2. شروع به گریه کردن و ناراحت شدن ( غیررسمی ) 3. تقسیم کردن یا تقسیم شدن به اجزای شیمیایی کوچکتر مانند هضم غذا

happy=sad big=small open=close   fast =slow expensive=cheap البته من از علامت =به عنوان متضاد استفاده کردم 

بی حرمتی، خرق، اهانت، عدم رعایت، بی احترامی، عدم تواضع و ادب، بی احترامی کردن به، رعایت ادب را نکردن، هتک حرمت کردن اطلاعات بیشتر

follower:تابع، پیرو، ملتزم، شاگرد، عشقبیاز، تعقیب کننده، دنبالگر، مرید، پسوا، مقتدی، گرونده، هواخواه، طرفدار، هوادار، دنباله رو، مشایع، ملتزم رکاب، پیشخدمت following:متابعت، تعقیب، ذیل، پیروی، زیرین، ...

 به نظر من میشه :چون  because ➡️ cause ➡️cuz

دوران ابتدایی من در بدبختی رشد کردم و تنهام گذاشتم در میان نژادی در حال مرگ در ذهنم بزرگ شدم نمی توانستم جایی برای استراحت پیدا کنم تا زمانی که آن زندگی اراذل و اوباش را روی سینه ام نقش بست. می خواهم آخرین نفری باشم که کاتو را متهم می کند دیگر با ما نیست او مرده است با آژیرها به قتل رسیده است و او را در خیابان به قتل رسانده است

بازرگانی : carriage and insurance paid toهزینه حمل و بیمه پرداخت شده

 معنی :فکر می کنم عجیب است که او به پیشنهاد ما نپرداخت

[ریاضیات] روی، در، بالا، بالائی، رویی، زیل، به پایان رساندن

معامله کردن با فرد آشنا (فامیل )باعث ناراحتی میشه  شاید شما در رودربایستی بمونی یا ایشون به شما کم پول بده یا نده

 معنی :پشت یک قفسه بود که نوشته بود 

شما نوشتین اسپیکینگ ، پس میشه صحبت  کردن  خوب صحبت کردن 

یک روز پدر هملت پادشاه به طور ناگهانی می میرد و هملت بسیار غمگین است

معنی اصطلاح: تعطیل کردن 

هر فرزندی شبیه والدین خود میشود 

کپة مرگ ) معنی ضرب المثل -> کپة مرگ خوابیدن یا خواباندن توهین آمیز و همراه با دلخوری و ناراحتی.

لفظ بی ادبانه  ی بگیر بخواب 

راه راست  راه درست 

رنگ قرمز رو مطمئنم  بقیه رنگا رو نمیدونم قرمز : فست فود ها و رستوران ها از این رنگ برای تحریک اشتها استفاده میکنند نارنجی وزرد کرا رنگ های تند

این حقایق و آنها حقایقی هستند که تقریباً برای همه کسانی که آقای کارنگی را می‌شناختند، کاملاً شناخته شده هستند - به شما ایده خوبی از آنچه خواندن این کتاب ممکن است برای شما به ارمغان بیاورد، می‌دهد fair: منصفانه 

معنی اصطلاح :  همان روز بعد  دقیقا روز بعد 

بیا ازدواج کنیم  get:زایش، تولد، فهمیدن، فراهم کردن، کسب کردن، تصرف کردن، ربودن، رسیدن، تحصیل کردن، بدست اوردن، حاصل کردن، تهیه کردن، زدن، به دست آوردن، گرفتن، تحصیل کردن (چیزی)، گیر آوردن، دریافت کردن، رسیدن به، وارد شدن

 ۳اتاق خواب و من با خواهرم یک اتاق مشترک دارم

ویکی پدیا........

تا بخورمش تحملم رو از دست دادم  برای خوردنش منتظرم بیصبرانه منتظرم  بخورم

اسم: آتنا (دختر) (عربی، یونانی، فرانسوی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ātenā) (فارسی: آتنا) (انگلیسی: atena) معنی: مظهر اندیشه، هنر و دانش، عطا کن ما را، از واژه های قرآنی در سوره بقره، آل عمران و کهف به مع ...

 کلید عمومی  برای رمزنگاری