پیشنهادهای Angel (٣١٠)
کدوم شهرها موهای همدیگر رو میکشن؟!
( خودمانی ) همکار
برداشت ( بعضاً دلالت بر دانلود دارد )
دوست دختر
اصطلاحی برای اشاره به شخصی که بدلیل سرگرمِ چیزی مثل موبایل بودن حواسش در حال رانندگی یا راه رفتن پرته، حواس پرت مثال: Don't drive intexticated گوشی ب ...
انصراف، استعفا، لغو، صورتِ منفیِ Enroll ( Enrollment
Baltimore Orioles Baseball team
رجوع شود به letterman
انگشتان پا
استفاده از نشان ( شأن و جایگاه ) واسه ارجحیت دادنِ دستور
to arrange the features of ( a garden or other area of land ) in a way that inhibits the spread of fire, for example by increasing the amount of open ...
نوعی دستگاه تایپ دستیِ قدیمی
در بدترین شرایط، شرایطی که کمترین رضایتمندی را داراست
شرایطی دارایِ کمترین رضایتمندی ( the least favorable environmental condition under which an organism can survive )
When you go beyond the possible and beyond the immpossible
کتابخانه ( شکلی خام از کلمه library )
نیمه پُرِ یک چیز، طرفِ یا زاویه یِ مثبتِ یک چیز، upside to sth
لوبیا ( به مکزیکی )
Miss, unmarried woman اسپانیایی برایِ خانم ازدواج نکرده، دوشیزه
قصابی
irritable تندمزاج، بدخلق، بد اخلاق
In short, a trust - free system does not abandon the trust aspect at all میتوان بمعنی "کاملاً قابل اعتماد" ترجمه کرد
"A race of wiery, bipedal amphibians from the planet Arbeia, also known as "Fishmen ماهی - سان، انسان ماهی نما ، نیم انسان دریایی
پچ پچ کردن چرند گفتن وراجی کردن
با هم بودن، دل کسی را به دست آوردن ( کمتر متعارف ) ، رابطه داشتن، تحسین برانگیز شدن توسط یک شخص، ( خودمانی ) گاهی به معنای داشتن رابطه جنسی مثال : If ...
اهریمنی، شیطانی
[کامپیوتر] نام یک ابزار طراحی نمودار UML این ابزار open source یا منبع باز است و به زبان جاوا پیاده سازی شده و بسیار سبک و ساده می باشد
Hot, cute, sexy جذاب، خفن، سکسی، تو دل برو
Related to bubble bubbly and delicious بادکنکی، حبابی ترکیبی از کلمه bubbly و delicious به معنای بادکنکی و خوشمزه
رجوع شود به natter یاوه گو، یاوه گویی
رجوع شود به surreal ، شکل اسمی surreal فراواقعیت گرایی
کاستلا نوعی کیک اسفنجی ژاپنی
برگزار کننده، مسئول برگزاری
[عامیانه، آمریکا] the perineum a stupid or contemptible man a penis, especially one characterized as being short and thick 1 - فاصله میان مقعد و آلت ...
می تونیم با تقریب مناسبی بگیم معادل insider هست به معنای نفوذی نفوذی کسی که از حق دسترسی قانونی خود برای انجام امور غیرقانونی یا مخرب استفاده میکند
جعبه ( یا کیسه ) حملِ تجهیزات ( A bag used by soldiers to carry equipment )
جعبه یِ حملِ تجهیزات جنگی
( خودمانی شیکاگو/لاتین ) به معنایِ اسلحه/تپانچه
کودن
بچه کبوتر
قسر در رفتن
فیتوسیدرفور
وارداتی مستقیم، از آب گذشته، اونورآبی
عصبانی شدن
کمیسیونِ تبادل و امنیت : Security and Exchange Commission
Columbus Police Department
خوب نیست، ( no good ) ( that sucks )
روز خوش ( اسپانیایی )
disgrace ( مفتضح )
obtain an income from two different sources, typically in an illicit way پول درآوردن از دو راهِ مختلف معمولاً بصورتِ غیرقانونی و نادرست شاید دودره با ...