intexticated

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
فردی که در حال رانندگی تکست میده، تکست دادن در حال رانندگی.
مثال:
The traffic report says there's another accident on the highway. It's probably caused by another intexticated person
intexticated
اصطلاحی برای اشاره به شخصی که بدلیل سرگرمِ چیزی مثل موبایل بودن حواسش در حال رانندگی یا راه رفتن پرته، حواس پرت
مثال:
Don't drive intexticated
گوشی بدست رانندگی نکنید

بپرس